میل به عبادت و پرستش، یکی از ویژگیهای فطری انسان است که در اسلام بهعنوان یک امر طبیعی و الهی شناخته میشود. این میل، اگر بهدرستی هدایت شود، انسان را به سمت کمال و رشد معنوی میبرد، اما در صورتی که از مسیر صحیح خود منحرف شود، میتواند به انحرافات مختلفی همچون پرستش مادیات منجر شود. در این میان، تربیت دینی صحیح از همان مراحل اولیه زندگی، از دوران جنینی تا سنین کودکی و نوجوانی، نقش بسیار مهمی در هدایت این میل فطری دارد.
در این گفتوگو، با حجتالاسلام والمسلمین احمد فرضی، کارشناس ارشد روانشناسی اسلامی، به بررسی چگونگی هدایت این میل فطری در مسیر صحیح میپردازیم.
خداوند متعال در آیه شریفه 30 سوره روم «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ» به این حقیقت اشاره میکند که انسانها با یک فطرت خداجو بهدنیا میآیند. این فطرت بهطور طبیعی به سمت کمال و قرب الهی گرایش دارد. اما مسئلهای که باید به آن توجه کرد این است که این میل به عبادت یا بهدرستی در مسیر معنوی هدایت میشود و یا در مسیر نادرست قرار میگیرد.
وقتی این میل به پرستش بهدرستی هدایت نشود، میتواند به انحرافاتی چون بتپرستی، حب مادیات یا پرستش قدرت و ثروت بدل شود. اما زمانی که در مسیر صحیح قرار میگیرد، فرد به عبادات و نماز بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به آرامش و اتصال به خداوند نگاه میکند و این ارتباط معنوی به شکل عمیقی در جان انسان مینشیند.
در حقیقت، یکی از اصلیترین وظایف خانوادهها این است که از همان ابتدا، این میل ذاتی را به سمت خدا و نماز هدایت کنند. در این مسیر، بهترین زمان برای تربیت دینی فرزند از همان لحظات اولیه ورود به این دنیاست. البته این فرایند، همزمان با دقت در جزئیات تربیتی و دینی در مراحل مختلف رشد کودک و نوجوان ادامه مییابد.
درست است. تربیت دینی باید از آغاز شکلگیری کودک در رحم مادر شروع شود. تحقیقات علمی نیز نشان میدهند که فرزند حتی در دوران جنینی تحتتأثیر محیط و حالات روانی مادر قرار میگیرد. این نکتهای است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است: «إِذْ يَصْلُحُ فِيهِ النَّفْسُ وَ يُنْشِئُهُ إِنْشَاءً» (بلد/4). بهعبارت دیگر، وقتی کودک هنوز در رحم مادر است، این مرحله یکی از حساسترین مراحل در شکلگیری شخصیت اوست. از اینرو، مادر باید بهویژه در دوران بارداری، محیطی معنوی برای خود ایجاد کند. شنیدن آیات قرآن، ذکر خدا و دعا میتواند تأثیر زیادی بر روحیه کودک بگذارد.
پس از تولد، این تربیت دینی باید با دقت بیشتر ادامه یابد. کودک بهطور طبیعی در مراحل ابتدایی زندگی به والدین خود بهعنوان الگو نگاه میکند. به همین دلیل است که پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرمایند: «الوالدُ أُمٌّ وَ أَبٌ لِصِغَارِهِ»؛ این بدان معناست که والدین نهتنها بهعنوان مربیان، بلکه بهعنوان الگوهای نخستین و اساسی در شکلدهی به روحیات دینی کودک نقش دارند.
تربیت دینی یک فرآیند تدریجی و مستمر است. در مورد نماز، از همان دوران کودکی باید بهطور غیرمستقیم و با روشهای عملی فرزند را با نماز آشنا کرد. یکی از مؤثرترین روشها، الگودهی است. وقتی والدین خود به نماز اهمیت میدهند، این رفتار بهطور طبیعی برای کودک جذاب میشود. اگر پدر و مادر در کنار فرزند خود نماز بخوانند، کودک بهطور ناخودآگاه از آنها الگو میگیرد. حتی زمانی که کودک قادر به فهمیدن کامل فلسفه نماز نیست، مشاهده رفتار والدین تأثیرات عمیقی بر او خواهد گذاشت.
البته آموزش باید همراه با محبت و تشویق باشد. اگر والدین به کودک خود توجه و محبت کنند و او را در مراحل اولیه نماز خواندن تشویق کنند، این امر میتواند باعث علاقه بیشتر کودک به نماز شود. بهطور نمونه، وقتی کودک به نماز ایستاد، او را تحسین کنند و حتی از او بخواهند که در نمازهای خانوادگی شرکت کند. این مشارکت، حتی اگر ابتدایی و کوتاه باشد، باعث میشود که کودک احساس کند که جزء اعضای مهم خانواده در اجرای نماز است.
این مسئله بسیار مهم است. نوجوانان در این سنین به شدت بهدنبال هویت فردی و اجتماعی خود هستند. آنها در این دوره، بیشتر از هر زمان دیگری تحتتأثیر عوامل بیرونی مانند دوستان، رسانهها و حتی فضای مجازی قرار دارند. از اینرو، در این دوره باید روشهای خاصتری برای ترغیب به نماز در پیش گرفت.
یکی از روشهای مؤثر، ایجاد فضایی معنوی و محترم در خانه است. فضای معنوی به معنای پرورش یک جو دینی و اسلامی در خانه است که نه تنها نماز بلکه تمام رفتارهای دینی در آن مورد تأکید قرار گیرد. زمانی که نوجوان در این فضا رشد کند، به تدریج به نماز بهعنوان جزئی از هویت خود نگاه میکند. بهعلاوه، پدر و مادر باید سعی کنند تا فضای پرسش و پاسخ را در خانواده فراهم کنند. اگر نوجوان سؤالاتی در مورد فلسفه نماز، معنای آن یا دلایل اهمیت آن دارد، باید با صبر و دقت به این سؤالات پاسخ داده شود.
از سوی دیگر، نباید از تشویقهای درونی غافل شویم. بهطور نمونه از نوجوان بخواهیم که در جمعهای خانوادگی نماز را بهطور فردی نخواند یا از او بخواهیم در مناسبتهای مذهبی مثل ماه رمضان یا محرم، در کنار خانواده به عبادت بپردازد. این نوع مشارکتها باعث ایجاد احساس مسئولیت دینی و تعلق خاطر به دین در نوجوان میشود.
رسانههای اجتماعی و فضای مجازی، بهویژه در میان نسل جوان، یکی از چالشهای اصلی تربیتی هستند. برای مدیریت این چالشها، باید به یک تعادل هوشمندانه رسید. در وهله اول، باید به نوجوانان آموزش داده شود که چگونه از فضای مجازی استفاده و از آن بهرهبرداری مثبت کنند.
برای این کار، والدین باید در کنار نظارت و هدایت، الگوی استفاده صحیح از فضای مجازی باشند. بهطور نمونه، والدین میتوانند از برنامههای آموزشی دینی و مذهبی در گوشیهای همراه یا تلویزیون استفاده کنند تا نوجوانان بهطور غیرمستقیم با آموزههای دینی آشنا شوند. همچنین، نباید از گفتوگو و ارتباط با فرزند غافل شد. در این زمینه، مهارتهای ارتباطی والدین و درک دغدغهها و نگرانیهای نوجوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. بهعنوان نمونه، میتوان از نوجوان خواسته شود تا بهجای استفاده طولانیمدت از شبکههای اجتماعی، زمانی را برای خواندن قرآن یا نماز شب اختصاص دهد. این امر به او یادآوری میکند که باید اولویتهای معنوی را در زندگی خود حفظ کند.
توصیه من به والدین این است که در ابتدا خود را در مسیر دینی و نماز قرار دهند. کودک بیش از هر چیز دیگری، از رفتار والدین تأثیر میپذیرد. بنابراین، اگر والدین خود به نماز اهمیت دهند، این اهمیت بهطور طبیعی به فرزند منتقل خواهد شد. همچنین، محبت و صبر را سرلوحه تربیت دینی خود قرار دهند. هیچچیز بهاندازه محبت و دلسوزی در تربیت دینی مؤثر نیست. در این مسیر، والدین باید از تهدید و اجبار پرهیز کنند و با تشویق و الگودهی به فرزند خود، او را به سمت نماز و عبادت سوق دهند و در نهایت، مهمترین نکته این است که نیت تربیت دینی باید از خالصترین نیتها باشد؛ یعنی والدین باید در نظر داشته باشند که هدف آنها تنها تربیت یک فرد نمازخوان نیست، بلکه هدفشان پرورش فردی است که در زندگی خود به خدا نزدیک و از آرامش درونی برخوردار باشد.
انتهای پیام