به گزارش ایکنا از البرز، صبح زود است و نسیم خنک کوههای البرز با بوی خاک تازه ترکیب شده است. جادهای که از کرج تا برغان میرود، پرپیچ و خم است. با هر پیچ جاده، نمای کوههای البرز در پسزمینه آشکار میشود، باغهای گردو و گیلاس به چشم میآیند و خانههای روستا، با نظم سادهشان کنار کوچهها، حس زندگی روزمره اهالی را منتقل میکنند. وقتی ماشین را کنار جاده نگه میدارم و پیاده میشوم، صدای پرندگان و رودخانهای کوچک که از دل روستا میگذرد، اولین چیزی است که توجه مرا جلب میکند.
برغان، با آن خانههای رنگارنگ، بیش از یک روستای ساده است. زندگی مدرن و سنتی در کنار هم جریان دارد؛ اهالی با موبایل عکس میگیرند و در شبکههای اجتماعی با هم ارتباط دارند، اما هنوز نان محلی روی تنور میگذارند و محصولات باغی خود را با روش سنتی جمعآوری میکنند. کودکان با گوشیهای هوشمند بازی میکنند اما گاهگاه به کوچه میآیند تا با دوستانشان در خاک بازی کنند و زنان و مردان روستا در بازار کوچک محلی محصولات تازه و صنایع دستی میفروشند.
در کنار این تصویر، چیزی که بیش از همه توجه مرا جلب میکند، حس آرامش و اصالت زندگی در این روستاست. اهالی برغان، با وجود تغییرات دنیای مدرن، هنوز به آداب و رسومشان پایبندند و ارتباط نزدیک با طبیعت و همسایگانشان دارند.
حسن مرادی حدودا 55 ساله است با چهرهای آفتابسوخته و دستهایی پر از نشانههای کار سخت روزانه. با لبخندی دوستانه میگوید: زندگی امروز خیلی با قدیم فرق دارد، اما خدا را شکر هنوز ویژگیهایی که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. من هنوز صبحها از صدای رودخانه و پرندگان بیدار میشوم و بعد نان تازه روی تنور میگذارم. این کارها شاید ساده به نظر برسند، اما حس زندگی را واقعی نگه میدارند.
او ادامه میدهد: امروز بچهها موبایل و اینترنت دارند، حتی بعضی جوانها بهدنبال کارهای مدرن مثل فروش آنلاین محصولات روستا هستند، اما هنوز هم وقتی کسی مریض میشود همه همسایهها کمک میکنند، یا وقتی محصول تازهای به باغ میآید همه با هم تقسیم میکنند. این حس همبستگی چیزی است که شهرها دیگر کمتر دارند.
مرادی از تغییرات اقتصادی و فرهنگی هم صحبت میکند: برغان حالا بیشتر گردشگر میبیند. بعضیها از کرج و تهران میآیند تا تجربه زندگی روستایی را حس کنند. این برای ما هم فرصت است و هم چالش. باید راهی پیدا کنیم که گردشگری به حفظ فرهنگ و طبیعت کمک کند، نه اینکه آن را تغییر دهد. من خوشحالم که روز ملی روستا باعث شده مسئولان بیشتر توجه کنند و فکر کنند که روستا هم میتواند پتانسیل اقتصادی و فرهنگی داشته باشد.
او ادامه میدهد: من عاشق کشاورزی و باغداری هستم. هر روز صبح به باغهایم سر میزنم، درختان را بررسی میکنم و میوهها را جمع میکنم. با گوشی هم عکس میگیرم و گاهی در شبکههای اجتماعی با دیگر کشاورزان تبادل نظر میکنم. این ترکیب سنت و مدرنیته حس خوبی دارد. ما سنتهایمان را حفظ میکنیم، اما از ابزارهای جدید هم بهره میبریم.
مرادی با نگاهی به خانههای روستا اضافه میکند: این خانهها فقط آجر و سنگ نیستند. خاطرههای ما در این دیوارها زندگی میکنند. وقتی نوههایم را میبینم که در همان کوچههایی بازی میکنند که ما بازی میکردیم، حس میکنم زمان با زندگی ما حرکت میکند. شاید خیلیها فکر کنند زندگی در روستا محدود است، اما من معتقدم برعکس است. زندگی ما ترکیبی از تجربه، هنر، طبیعت و همبستگی اجتماعی است. هر کسی که اینجا بیاید، میتواند بفهمد که زندگی واقعی چه شکلی دارد.
زهره حدود ۴۰ سال دارد و در زمینه بافت فرش و صنایع دستی فعالیت میکند. او با دستهای پرکارش نخهای رنگی را مرتب میکند و میگوید: من عاشق کاری هستم که با دستهایم انجام میدهم. فرش بافی یک هنر است، یک روایت از زندگی ما و خاطراتمان. وقتی گره میزنم، انگار با هر گره قصهای از روستا و خانوادهام را ثبت میکنم.
او ادامه میدهد: 15 مهرماه، روز ملی روستا برای ما معنای خاصی دارد. شاید جشن و برنامههای رسمی نباشد، اما این روز یادآور این است که زندگی روستایی هنوز ارزشمند است و باید دیده شود. من همیشه به دخترم میگویم هنر ما، فرهنگ ما و خانههای ما، همه میراثی هستند که باید حفظ شوند.
زهره درباره مشکلات نیز میگوید: زندگی در روستا همیشه آسان نیست. محدودیت در کار و درآمد، دوری از مراکز شهری و فرصتهای کمتر برای آموزش و فروش صنایع دستی، فشار روزمرهای است که اهالی تحمل میکنند. بسیاری از جوانان برای تحصیل یا کار مجبور میشوند به شهر بروند و این باعث میشود استمرار مهارتها و هنرهای سنتی چالشبرانگیز شود. با این حال، ما همچنان تلاش میکنیم هنرمان را حفظ کنیم، حتی اگر ساعتها پشت دار فرش بنشینیم و یا بازارچهها کمتعداد و کوچک باشند.
او با لبخندی ادامه میدهد: زندگی در روستا سخت است اما زیباست. صدای رودخانه، عطر سبزیجات تازه، دیدن کودکان که با خنده بازی میکنند. من همیشه به دوستانم میگویم، اگر دنبال آرامش هستید، به روستا بیایید و ببینید زندگی واقعی چگونه است.
زهره همچنین درباره تلفیق زندگی مدرن و سنت میگوید: با وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی، ما هنوز میتوانیم هنرمان را نشان دهیم و حتی محصولاتمان را به بازارهای بزرگتر عرضه کنیم. این ترکیب سنت و تکنولوژی باعث شده زندگی در روستا جذابتر و پویاتر باشد و هر روز بیشتر به اهمیت میراث فرهنگی پی ببریم.
برای درک بهتر اهمیت روز ملی روستا و نقش میراث فرهنگی، با نادر زینالی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز نیز به گفتوگو پرداختم.
زینالی اظهار کرد: روستاها قلب فرهنگی و تاریخی کشور ما هستند. هر خانه، هر کوچه، هر مراسم و سنتی که در این روستاها حفظ شده، بیش از یک بنا یا یک آیین ساده است؛ اینها بخشی از هویت ملی ما هستند و زندگی مردم در این فضاها هنوز جریان دارد. وقتی کسی به یک روستا قدم میگذارد، فقط منظرهای از طبیعت و معماری نمیبیند، بلکه با داستان زندگی مردم، هنر دست آنها و مهارتهایی که نسلها منتقل کردهاند مواجه میشود. اینها هستند که فرهنگ را زنده نگه میدارند و هویت ما را شکل میدهند.
وی ادامه داد: روز ملی روستا، فرصتی است برای جلب توجه مردم و مسئولان به این میراث زنده. ما در استان البرز تلاش میکنیم با برنامههای مشخص، از صنایع دستی حمایت کنیم، خانههای سنتی روستا را بازسازی کنیم و گردشگری روستایی را توسعه دهیم. هدف ما دوگانه است از یک طرف اقتصاد روستاها تقویت شود، از طرف دیگر بازدیدکنندگان بتوانند تجربهای ناب از زندگی واقعی و سنتی ایرانی داشته باشند. وقتی مردم از نزدیک با زندگی اهالی آشنا میشوند، ارزش میراث فرهنگی ملموستر میشود و جوانان هم انگیزه پیدا میکنند که در روستا بمانند و هنر و سنت را ادامه دهند.
زینالی با اشاره به برخی پروژههای جاری استان گفت: در چند سال اخیر خانههای تاریخی روستاهای البرز مثل خانههای قدیمی برغان مرمت شدهاند. ما بازارچههای صنایع دستی و محلی راهاندازی کردهایم که زنان و مردان روستا بتوانند محصولات خود را مستقیم به بازدیدکنندگان عرضه کنند. علاوه بر این، با همکاری سازمانهای گردشگری، تورهایی طراحی کردهایم که گردشگران نه تنها خانهها و کوچهها، بلکه زندگی روزمره، کشاورزی، کارگاههای صنایع دستی و حتی مراسم محلی را از نزدیک ببینند و تجربه کنند. هدف ما این است که روستاها به مراکز فرهنگی و اقتصادی پویا تبدیل شوند؛ جایی که زندگی اهالی با ارزش، شفاف و پایدار باشد و بازدیدکنندگان هم از این تجربه آموزشی و فرهنگی بهره ببرند.
این مسئول درباره چالشهای تلفیق زندگی مدرن و سنتی افزود: زندگی مدرن و سنتی میتواند همزمان در روستاها جریان داشته باشد. اینترنت، شبکههای اجتماعی و ابزارهای نوین، فرصتهای بینظیری برای دیده شدن فرهنگ و هنر روستایی ایجاد کردهاند و حتی تولیدات محلی میتوانند به بازارهای بزرگتر راه پیدا کنند. اما این ابزارها اگر کنترل نشوند، ممکن است باعث شوند بخشی از اصالت و سنتها فراموش شود. ما باید تعادل برقرار کنیم؛ باید میراث فرهنگی حفظ شود و در عین حال زندگی روزمره روستایی جذاب، پایدار و همراه با امکانات معاصر باشد. هدف نهایی این است که روستاها نه فقط یک مکان برای زندگی، بلکه یک تجربه فرهنگی و اقتصادی کامل برای همه باشند.
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز با تأکید بر اهمیت آموزش و مشارکت جوانان گفت: ما در کنار پروژههای مرمت و گردشگری، کلاسهای آموزشی صنایع دستی و هنرهای سنتی را برگزار میکنیم تا مهارتها به نسل بعد منتقل شود. وقتی جوانان ببینند که هنر و سنتشان ارزشمند است و میتواند حتی برایشان درآمدزایی داشته باشد، انگیزه بیشتری برای ماندن و ادامه فعالیت پیدا میکنند. این چرخه باعث میشود هم میراث فرهنگی حفظ شود و هم زندگی روستایی پویا باقی بماند. هر بازدید از روستا، هر خرید از بازارچه محلی و هر تجربه زندگی روستایی، بخشی از این فرآیند است و همه ما در آن نقش داریم.
وقتی از برغان بازمیگردم، همراه با تصویر خانههای کاهگلی، صدای خنده کودکان، بوی نان تازه و مهربانی اهالی، حس میکنم که زندگی در اینجا هنوز واقعی و اصیل است. روستایی که در نگاه اول ساده به نظر میآید در واقع ترکیبی از تاریخ، فرهنگ، طبیعت و مدرنیته است.
روز ملی روستا، هرچند ممکن است بدون جشن و برنامههای رسمی بگذرد، اما برای اهالی برغان هر روز فرصتی است برای جشن گرفتن زندگی، سنتها، هنر و پیوند با زمین و جامعه. این تجربه، یادآور اهمیت حفاظت از میراث فرهنگی و ارزش واقعی زندگی روستایی است؛ جایی که میتوان تاریخ و امروز را همزمان لمس کرد و با تمام حواس زندگی را تجربه کرد.
انتهای پیام