به گزارش ایکنا از البرز؛
کنگره ملی شهدای استان البرز، چهارم دی ماه با برگزاری آیین اختتامیهای رسمی و پرشکوه به کار خود پایان داد؛ رویدادی که از ۲۵ دیماه آغاز شده بود و طی هفتههای گذشته، استان را به صحنهای گسترده برای بازاندیشی در مفاهیم ایثار، شهادت و نسبت آنها با زیست امروز جامعه تبدیل کرده بود. این کنگره، برخلاف بسیاری از برنامههای مناسبتی که فقط در تقویم فرهنگی کشور ثبت و بیسروصدا تمام میشوند، ردپایی فراتر از زمان برگزاری خود بر جای گذاشت؛ ردپایی که در فضای عمومی شهر، در گفتوگوهای فرهنگی و در مواجهه نسل جوان با تاریخ معاصر قابل مشاهده بود.
در روزهایی که البرز میزبان این رویداد بود، نشانههای کنگره تنها در سالنهای رسمی و مراسمهای آیینی خلاصه نشد. شهر، بهتدریج به یک متن روایی تبدیل شده بود؛ متنی که در آن، نام شهدا، تصاویر، روایتها و برنامههای فرهنگی در لایههای مختلف زندگی روزمره نفوذ کرد. این حضور، اگرچه در ظاهر نمادین به نظر میرسید، اما در باطن تلاشی بود برای ایجاد مکثی جمعی؛ مکثی در میانه شتاب زندگی مدرن، برای بازنگری در گذشتهای که همچنان بر اکنون سایه انداخته است.
کنگره ملی شهدای استان البرز پاسخی بود به یک پرسش بنیادین: جامعهای که فاصلهاش با تجربه زیسته انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هر روز بیشتر میشود، چگونه میتواند با آن میراث تاریخی ارتباط برقرار کند؟ برگزارکنندگان کنگره، آگاهانه کوشیدند از زبان خطابه و شعار فاصله بگیرند و بهجای آن، روایت را محور قرار دهند؛ روایتی انسانی، چندلایه و قابل گفتوگو.
استان البرز، با ترکیب جمعیتی خاص خود، بستری متفاوت برای چنین رویدادی است. این استان، نهتنها یکی از جوانترین استانهای کشور است، بلکه میزبان اقوام، فرهنگها و پیشینههای اجتماعی متنوعی است. بسیاری از ساکنان البرز، تجربه مستقیمی از سالهای انقلاب و جنگ ندارند و مواجهه آنها با این مفاهیم، اغلب از طریق روایتهای رسمی یا کتابهای درسی شکل گرفته است. کنگره شهدای استان، در چنین زمینهای تلاش کرد روایت رسمی را به روایت اجتماعی نزدیک کند؛ روایتی که از دل تجربههای زیسته خانوادههای شهدا بیرون آمده است.
در طول برگزاری کنگره، برنامهها بهگونهای طراحی شده بود که امکان مشارکت و درگیری ذهنی مخاطب را فراهم کند. نشستهای تخصصی، صرفاً به بازخوانی تاریخ نپرداختند، بلکه تلاش کردند نسبت مفاهیمی چون ایثار و مسئولیت را با مسائل امروز جامعه بررسی کنند. در این نشستها، پرسشهایی مطرح شد که کمتر در برنامههای رسمی مجال طرح مییابند: آیا فرهنگ شهادت میتواند در زندگی مدرن بازتعریف شود؟ نسبت فداکاری دیروز با مسئولیت اجتماعی امروز چیست؟ و جامعه چگونه میتواند بدون افتادن در دام نوستالژی، از گذشته بیاموزد؟
یکی از وجوه متمایز کنگره، تمرکز بر روایتهای خرد بود؛ روایتهایی که معمولاً در سایه روایتهای کلان گم میشوند. زندگی شهدا نه بهعنوان اسطورههایی دور از دسترس، بلکه بهعنوان انسانهایی با دغدغهها، تردیدها و انتخابهای واقعی بازگو شد. این زاویه دید، بهویژه برای نسل جوان، امکان همذاتپنداری بیشتری فراهم کرد. شهید، در این روایت، نه فقط نماد فداکاری، بلکه انسانی بود که در یک بزنگاه تاریخی، انتخابی متفاوت کرد.
حضور خانوادههای شهدا در برنامههای مختلف کنگره، نقشی فراتر از تشریفات داشت. آنها بهعنوان حاملان حافظه تاریخی، روایتهایی را مطرح کردند که در هیچ کتابی ثبت نشده است؛ روایتهایی از زندگی روزمره، از روابط خانوادگی، از نگرانیها و امیدها. این روایتها، تصویر پیچیدهتر و واقعیتری از مفهوم شهادت ارائه داد؛ تصویری که با سادهسازیهای رایج فاصله داشت و به همین دلیل، تأثیرگذارتر بود.
در سطح شهر، برنامههای فرهنگی کنگره تلاش کردند مخاطبانی فراتر از دایره علاقهمندان سنتی را جذب کنند. نمایشگاهها، آثار هنری و تولیدات رسانهای، زبان متفاوتی برای گفتوگو با جامعه انتخاب کرده بودند. این انتخاب، نشاندهنده درک برگزارکنندگان از ضرورت بهروزرسانی ابزارهای فرهنگی بود. فرهنگ ایثار، اگر قرار است زنده بماند، ناگزیر باید با زبان امروز سخن بگوید؛ زبانی که برای نسل دیجیتال قابل فهم باشد.
از منظر تحلیلی، کنگره ملی شهدای استان البرز را میتوان واکنشی آگاهانه به «گسست نسلی» دانست؛ گسستی که نهتنها در حوزه تجربه تاریخی، بلکه در زبان، ارزشها و سبک زندگی نمود پیدا کرده است. این کنگره، تلاش کرد پلی میان این شکاف ایجاد کند؛ پلی که نه بر پایه تحمیل، بلکه بر اساس گفتوگو بنا شده باشد. گفتوگویی میان گذشته و حال، میان تجربه و پرسش.
برگزاری این رویداد در شرایطی انجام شد که جامعه با چالشهای اقتصادی و اجتماعی متعددی مواجه است. در چنین فضایی، پرداختن به موضوع شهدا ممکن است از سوی برخی بهعنوان نادیدهگرفتن مسائل روز تلقی شود. با این حال، رویکرد کنگره نشان داد که بازخوانی گذشته، الزاماً به معنای چشمپوشی از اکنون نیست. برعکس، این رویداد تلاش کرد نشان دهد بسیاری از مسائل امروز، ریشه در نحوه مواجهه ما با ارزشها و مسئولیتهای جمعی دارد.
از زاویهای دیگر، کنگره شهدای استان البرز را میتوان تلاشی برای بازسازی سرمایه اجتماعی دانست. در سالهای اخیر، فرسایش اعتماد و کاهش همبستگی اجتماعی به یکی از دغدغههای اصلی جامعه تبدیل شده است. فرهنگ ایثار و فداکاری، اگر بهدرستی بازتعریف شود، میتواند یکی از منابع احیای این سرمایه باشد. کنگره، با تأکید بر مشارکت مردمی و روایتهای مشترک، در پی تقویت همین پیوندها بود.
نکته قابل توجه دیگر، همافزایی میان نهادهای مختلف در برگزاری کنگره بود. دستگاههای اجرایی، نهادهای فرهنگی، تشکلهای مردمی و گروههای داوطلب، هر یک در بخشی از این رویداد نقش داشتند. این همکاری میانبخشی، نشان داد که موضوع شهدا میتواند نقطه تلاقی سلایق و گرایشهای مختلف باشد؛ نقطهای که حول آن، امکان همکاری و گفتوگوی اجتماعی فراهم میشود.
آیین اختتامیه کنگره، اگرچه پایان رسمی این رویداد را رقم زد، اما بیش از آنکه حس پایان را القا کند، بر تداوم مسیر تأکید داشت. سخنرانیها و پیامهای مطرحشده در این مراسم، نشان میداد که برگزارکنندگان، کنگره را نه یک اتفاق مقطعی، بلکه بخشی از یک فرآیند بلندمدت میدانند. فرآیندی که هدف آن، نهادینهسازی فرهنگ ایثار در زندگی اجتماعی استان است.
از منظر رسانهای، کنگره ملی شهدای استان البرز نمونهای از تلاش برای عبور از روایتهای تکبعدی بود. در این رویداد، تلاش شد تا تصویر پیچیدهتری از شهدا و فرهنگ شهادت ارائه شود؛ تصویری که امکان نقد، پرسش و تأمل را فراهم میکند. این رویکرد، اگرچه ممکن است با مقاومتهایی مواجه شود، اما گامی ضروری برای زنده نگهداشتن یک گفتمان فرهنگی است.
در نهایت، کنگره شهدای استان البرز را میتوان تلاشی برای بازتعریف نسبت جامعه با گذشته دانست؛ نسبتی که نه بر اساس تقدیس صرف، بلکه بر پایه فهم و گفتوگو شکل میگیرد. این کنگره نشان داد که شهدا، صرفاً متعلق به تاریخ نیستند، بلکه میتوانند بخشی از گفتوگوی امروز جامعه باشند؛ گفتوگویی درباره مسئولیت، انتخاب و آینده.
پایان این کنگره، اگرچه در تقویم رسمی ثبت شد، اما پرسشهایی که در ذهن مخاطبان ایجاد کرد، همچنان باقی است. پرسشهایی درباره اینکه جامعه امروز، با میراث ایثار چه خواهد کرد و چگونه میتواند آن را به زبانی قابل فهم برای نسلهای آینده ترجمه کند. شاید ارزش اصلی این کنگره در همین پرسشها باشد؛ پرسشهایی که اگر جدی گرفته شوند، میتوانند آغازگر مسیری تازه در گفتوگوی فرهنگی جامعه باشند.
انتهای پیام