کد خبر: 4315531
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۷

«الوَارِثین»؛ صدای حافظه معنوی ایران

صدای «الوَارِثین» از دل البرز برخاسته است؛ گروهی که از دل جمعی نوجوان در حصارک کرج تشکیل شد و حالا پس از بیش از سه دهه فعالیت مستمر به نمادی زنده از فرهنگ آیینی ـ ایرانی تبدیل شده است؛ این گروه حافظه صوتی معنوی کشور است؛ صدایی که با ایمان و شور جمعی مردم را همراه خود کرده است.

گروه الوارثین
عرفان معدنی، سرپرست گروه «الوَارِثین» در گفت‌وگو با ایکنا از البرز روایتگر سه دهه تلاش، تمرین‌های شبانه، هزاران اجرای داخلی و بین‌المللی و تولید صدها اثر صوتی و تصویری است؛ تجربه‌ای که نشان می‌دهد پایداری و ایمان بر حمایت‌های مالی و سازمانی ارجحیت دارد. معدنی می‌گوید تواشیح چیزی فراتر از هنر خواندن است؛ تمرینی است برای حل شدن در جمع، ترکیب صداها و معناها، ساختن ‌صدایی‌ که از دل ایمان می‌جوشد و در قلب مخاطب می‌نشیند. گفت‌وگوی پیش رو تصویری از این مسیر پربار و روایتگر صدای نسلی است که ایمان را با نغمه زندگی و سکوت را به آواز بدل کرده است.
 

ایکنا- ابتدا از آغاز شکل‌گیری گروه برایمان بگویید. انگیزه اصلی شما و دوستانتان چه بود و چه کسانی در شروع همراه شما بودند؟

 
فعالیت ما از سال ۱۳۷۳ آغاز شد، وقتی جمعی از دانش‌آموزان مدارس حصارک کرج گردهم آمدند و گروهی تشکیل دادند تا با اجرای تواشیح شور و معنویت را میان همسن‌وسالان خود گسترش دهند. به عبارتی، گروه ما از دل دغدغه‌های دانش‌آموزی شکل گرفت. آن زمان پیشکسوتان گروه نیز دانش‌آموزانی فعال قرآنی بودند. همه ما با شور و انگیزه بالا وارد مسیر شدیم. آنچه اهمیت داشت روحیه تیمی و علاقه به کار فرهنگی بود که از همان ابتدا حس ‌کردیم می‌تواند مسیر طولانی و پرباری را رقم بزند.
 

ایکنا- نام «الوَارِثین» چگونه انتخاب شد؟ آیا فرآیند خاصی داشت؟

 
این بخش بسیار معنوی و برای ما الهام‌بخش بود. قرآن را باز کردیم و به آیه پنجم سوره قصص رسیدیم. متن آیه این است: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»؛ کلمه آخر آیه به «وارثان زمین بعد از ظهور» اشاره دارد. ما این مفهوم را به‌عنوان هویت و مسیر گروه انتخاب کردیم و نام الوَارِثین برای گروه نهایی شد. 
 

ایکنا- فعالیت‌های گروه چگونه آغاز شد و چه دستاوردهایی داشتید؟

 
فعالیت‌هایمان از همان ابتدا جدی و منظم بود. تمرین‌ها به‌صورت هفتگی و منظم برگزار می‌شد و ما علاوه بر تمرین، اجراهای مدرسه‌ای و محلی نیز داشتیم. کم‌کم، تجربه و انگیزه ما بیشتر شد و در مسابقات رسمی شرکت کردیم. تا اواسط دهه ۱۳۸۰، سه مقام اول کشوری کسب کردیم. یکی از این مقام‌ها، رتبه اول مسابقات سازمان صدا‌وسیما بود که آن زمان تحت معاونت نغمات آیینی و دینی برگزار می‌شد. همچنین در مسابقات آستان قدس رضوی در حرم امام رضا(ع) نیز شرکت کردیم و مقام اول را به‌دست آوردیم. اما مهم‌ترین موفقیت ما کسب مقام اول مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه بود. این مسابقه هنوز از معتبرترین رقابت‌های قرآنی کشور است.
 

ایکنا- پس از موفقیت‌های اولیه گروه چگونه مسیر خود را ادامه داد؟

 
گروه تا امروز ۳۱ سال فعالیت مستمر داشته است. طی این سال‌ها آثار قابل توجهی تولید کردیم که هنوز در صدا‌وسیما و شبکه قرآن و معارف، رادیو قرآن و رادیو تلاوت پخش می‌شوند. این آثار شامل میان‌برنامه‌ها، قطعات اصلی و تولیداتی برای مراسم مذهبی و فرهنگی است.
 
ترکیب فعلی ما شامل یک گروه هشت نفره با حضور آقایان مهدی کاشیان، عرفان معدنی، محمود محسنی‌کبیر، امیر حمزه‌زاده، عرفان عارفی، امین شاهدی، عباس طاهری و محمود احمدی است هر یک از اعضای گروه در تولید اثر نقشی خاص دارند که این تقسیم کار باعث شده است کیفیت آثار بالاتر برود و هر اثر متناسب با استانداردهای ملی و بین‌المللی تولید شود.
 

ایکنا- پس می‌توان گفت پشتکار و تمرکز روی کیفیت راز ماندگاری گروه بوده است؟

 
دقیقاً. گروه از همان ابتدا تمرکز خود را بر تولید محتوا با کیفیت بالا و ارتقای مستمر مهارت‌ها گذاشته است. این رویکرد نه تنها باعث پایداری گروه شده، بلکه آثار ما را به تجربه‌ای ماندگار برای مخاطبان تبدیل کرده است. آثار «الوَارِثین» بارها در رادیو و تلویزیون پخش شده و هر بار با استقبال گرم مردم مواجه شده‌اند. این استقبال نشان می‌دهد که تلاش مستمر، تمرین گروهی و تعهد به کیفیت، نه تنها برای اعضای گروه ارزشمند است، بلکه پیام و روح تواشیح را به نسل‌های مختلف منتقل می‌کند.
 

ایکنا- بسیاری از گروه‌های فرهنگی از عدم حمایت گلایه دارند. وضعیت گروه شما چگونه بوده است؟

 
ما روی حمایت مسئولان حساب باز نکردیم. گروه با سه دهه فعالیت مستمر و تولید آثار بدون تکیه بر حمایت رسمی ادامه پیدا کرده است. از همان آغاز باور ما این بود که اگر قرار است کاری ماندگار و خالص انجام شود باید به دور از وابستگی باشد. در سال‌هایی که تازه گروه شکل گرفته بود پیشنهادهای زیادی داشتیم. اما ما به این نتیجه رسیدیم که حمایت مالی اگر بدون درک فرهنگی باشد در نهایت مسیر هنری را محدود می‌کند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم آیین‌نامه‌ای داخلی تنظیم کنیم که در آن استقلال گروه به‌عنوان اصل بنیادین تعریف شود. امروز پس از گذشت 31 سال مطمئنم این تصمیم بزرگ‌ترین سرمایه ما بوده است. ما یاد گرفتیم روی پای خود بایستیم، تولید مستقل داشته باشیم و تنها مخاطب را معیار قضاوت بدانیم نه سفارش‌دهنده یا مدیر سازمانی.
 

ایکنا- تواشیح و هم‌سرایی در دهه‌های گذشته مخاطبان گسترده‌ای داشت. به نظر شما علت این جذابیت چه بود و آیا امروز هم همان اقبال وجود دارد؟

 
دهه‌های 70 و 80 دوران طلایی هم‌سرایی در ایران بود. مردم در آن زمان تشنه شنیدن آثار گروهی بودند که با صدا و احساس انسانی خلق می‌شد، بدون ساز، بدون جلوه‌های مصنوعی. ما آثار آکاپلا تولید می‌کردیم؛ یعنی تمام نغمه‌ها و فواصل با حنجره انسان اجرا می‌شد. این برای مخاطب تجربه‌ای متفاوت بود چون موسیقی در معنای انسانی خودش عرضه می‌شد. اما گذر زمان ذائقه مردم را تغییر داد. امروز نسل جدید بیشتر به آثار موزیکال و ترکیبی گرایش دارد. ما این تغییر را پذیرفتیم و تلاش کردیم در کنار تولید آثار آکاپلا، آثار موزیکال نیز خلق کنیم. یعنی همان روح تواشیح را حفظ کردیم اما با زبانی تازه. به نظرم همین انعطاف باعث شد گروه الوارثین همچنان زنده و اثرگذار باقی بماند.
 

ایکنا- از اجراهای زنده و واکنش مخاطبان بیشتر بگویید. شنیده‌ایم گروه الوارثین در ایران و خارج از کشور تجربه‌های متنوعی داشته است.

 
بله، تا امروز بیش از 10 هزار اجرای رسمی داشته‌ایم. از کوچک‌ترین شهرها تا کلان‌شهرها، از شمال تا جنوب کشور. هنوز خاطره اجرای اخیرمان در جزیره خارک در ذهنم تازه است. این اجرا به قدری مورد اقبال قرار گرفت که حتی سخنرانان برنامه از سخنرانی صرف نظر کرده تا فرصت برای اجرای قطعات بیشتر در اختیار گروه ما باشد. علاوه براین گروه الوارثین در خارج از کشور نیز حضور فعالی داشته‌ و آثارش را در سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا اجرا کرده است.
 

ایکنا- گروه الوارثین تجربه‌ای کم‌نظیر در حج تمتع نیز داشته است؛ از آن اجرا بگویید.

 
بله، در سال ۱۳۹۱ گروه به‌عنوان عضوی از کاروان قرآنی کشور به حج تمتع اعزام شد. در آن سفر، افتخار بزرگی نصیب ما شد، اجرای برنامه در مدح و ثنای حضرت زهرا(س) در داخل قبرستان بقیع که تا امروز هیچ گروهی چنین فرصتی پیدا نکرده است. اجرای آوایی در جایی که روح معنویت در هوا جاری است حس متفاوتی دارد که به‌سختی می‌توان آن را توصیف کرد.
 

ایکنا- با توجه به سابقه طولانی گروه، حتما علاقه‌مندان زیادی دارید. کسانی که بخواهند وارد این عرصه شوند، از کجا باید شروع کنند؟

 
نخستین قدم این است که فرد قاری قرآن باشد. نیازی به سطح عالی نیست، اما باید توانایی تلاوت صحیح قرآن و آشنایی با تجوید، صوت و لحن را داشته باشد، زیرا تواشیح در نهایت از دل تلاوت قرآن شکل می‌گیرد. سپس فرد می‌تواند در گروه‌های آموزشی شرکت کند. بسیاری از اعضای فعلی گروه از همین مسیر به ما پیوسته‌اند. همچنین علاقه‌مندان می‌توانند ما را در صفحه رسمی گروه در پیام‌رسان ایتا به آدرس https://eitaa.com/Alwarithin_ir، در پیام‌رسان بله به نشانی http://ble.ir/join/Y2Q2ZmExZG، در تلگرام به آدرس alwarithin_ir و در اینستاگرام https://instagram.com/alwarithin_ir دنبال کنند.
 

ایکنا- گروه برای حفظ کیفیت آثار و آموزش اعضا از حضور استادان بهره می‌برد؟

 
بله تاکنون تعدادی از اعضا از محضر اساتیدی چون استاد هادی آزرم، صالح اطهری‌فرد و برخی اساتید ردیف‌های آوازی ایران بهره برده‌اند. استاد آزرم همان کسی هستند که بسیاری از قطعات ماندگار دهه 60 و 70، مثل «بسم‌الله نور» را ساخته‌اند. حضور در کلاس‌های ایشان برای ما فقط یادگیری تکنیک نیست؛ نوعی بازگشت به ریشه‌های معنوی هنر هم آوایی است. استاد آزرم همیشه تأکید دارد که هم آوایی صرفاً هم‌خوانی چند صدا نیست. این هنر، باید معنا و محتوا را در خود حمل کند. به تعبیر او هم آوایی قتی مؤثر است که هر واژه‌اش معنا شود و هر نغمه‌اش ایمان بیاورد. ما این نگاه را سرلوحه کارمان قرار داده‌ایم.
 

ایکنا- برخی تصور می‌کنند تواشیح فقط نوعی آواز مذهبی است؛ از نگاه شما تفاوت اصلی آن در چیست؟

 
تواشیح در ظاهر شبیه آواز است، اما در باطن یک بیان جمعی از ایمان است. در تواشیح، صداها با هم ترکیب می‌شوند تا پیام واحدی را منتقل کنند. برخلاف موسیقی صرف، اینجا هدف برانگیختن احساس معنوی و اشتراک در ایمان است. ما در گروه، هنگام تمرین، فقط روی فواصل یا ریتم کار نمی‌کنیم. پیش از هر قطعه، درباره مفهوم آن گفت‌وگو می‌کنیم. اعضا باید بدانند هر کلمه‌ای که می‌خوانند، چه پیامی دارد. این شناخت است که به اثر جان می‌دهد. شاید به همین دلیل باشد که مردم وقتی اجرای زنده ما را می‌بینند، واکنشی صادقانه نشان می‌دهند؛ چون انرژی ایمان را حس می‌کنند نه فقط صدای زیبا را.
 

ایکنا- در صحبت‌های اشاره کردید که مفهوم تواشیح در ایران با کشورهای عربی تفاوت دارد. ممکن است این تفاوت را کمی دقیق‌تر توضیح دهید؟

 
بله، این نکته کلیدی است. تواشیح در معنای اصیلش همان‌طور که در کشورهایی مثل مصر یا سوریه رواج دارد، ساختاری یک‌صدایی دارد. در آن نوع اجرا، محوریت با یک نفر است؛ این فرد قطعه را آغاز می‌کند، لحن و فضای اثر را شکل می‌دهد و سایر اعضای گروه در فواصل مشخص، با جملات کوتاه یا پاسخ‌های صوتی با او همراهی می‌کنند. در چنین ساختاری گروه بیشتر نقش تأیید و تزئین دارد و همه چیز حول محور آن خواننده اصلی می‌چرخد. اما در ایران تواشیح معنایی دیگر پیدا کرده است. ما به‌مرور از فرم تک‌محوری فاصله گرفتیم و به سمت اجراهای چندصدایی و مشارکتی رفتیم. در گروه‌های ایرانی، تمام اعضا در اجرا سهمی برابر دارند؛ هرکدام بخشی از اثر را می‌خوانند و حاصل کار ترکیبی از هشت یا 10 صداست که با هم یک بافت منسجم می‌سازند به همین دلیل، شاید واژه دقیق‌تر برای آنچه در ایران انجام می‌دهیم، «هم‌سرایی» یا «هم‌آوایی» باشد. البته در عرف رایج هنوز عنوان تواشیح استفاده می‌شود و این اشکالی ندارد، اما از نظر فنی، ما با گونه‌ای متفاوت از تواشیح مواجهیم که ایرانی‌تر و جمعی‌تر است.
 

ایکنا- این تفاوت ساختاری آیا باعث شده مسیر تواشیح ایرانی به‌نوعی مستقل شود؟

 
دقیقاً همین‌طور است. ما در ایران، به‌نوعی تواشیح ایرانی خلق کرده‌ایم؛ تلفیقی از سنت قرآنی و ذوق موسیقایی بومی. در کشورهای عربی، تواشیح هنوز در قالب مدح و مناجات فردی باقی مانده است اما در ایران، این هنر به سمت فرم گروهی و موسیقایی پیش رفته است. اعضای گروه الوارثین هرکدام نه‌تنها خواننده‌اند بلکه در طراحی و اجرای هارمونی‌ها نقش دارند. این باعث می‌شود صداها در کنار هم یک ارکستر انسانی بسازند. البته ما در این مسیر از تجربه هنرمندان جهانی الهام گرفته‌ایم، اما در عین حال تلاش کردیم زبان خودمان را حفظ کنیم. تحریرهای قرآنی ایرانی، اشعار فارسی و عربی با مضامین اهل‌بیتی و حتی ریتم‌های برگرفته از نغمه‌های محلی همه باعث شده تواشیح ایرانی رنگ و بوی خاصی پیدا کند.
 

ایکنا- تواشیح ظاهراً هنری جمعی است، اما از درون شبیه تمرین و مراقبت مستمر است. شما این فرآیند را چطور توصیف می‌کنید؟

 
تواشیح ظاهراً هنری جمعی است، اما در عمق خود تجربه‌ای شخصی و پرورشی دارد. اجرای گروهی نیازمند تمرین مستمر، دقت در جزئیات و همراهی ذهن و قلب است. به همین دلیل، هر اجرا نه‌تنها محصول کار گروهی بلکه نتیجه پشتکار و تمرین درونی اعضاست. ما در تمرین‌ها به اعضا می‌گوییم صدای تو باید در جمع حل شود نه اینکه از جمع جدا شود. این جمله ساده است اما فلسفه تواشیح همین است.
 
تمرینات ما گاهی ساعت‌ها طول می‌کشد. اعضا باید ده‌ها بار یک فراز را تکرار کنند تا کوچک‌ترین لغزش در هماهنگی برطرف شود. اما نتیجه‌اش چیزی است که مردم حس می‌کنند؛ یک هم‌صدایی خالص و الهی.
 

ایکنا- گروه الوارثین در البرز مستقر است؛ این استان چه نقشی در شکل‌گیری و تداوم این گروه داشته است؟

 
البرز برای ما بخشی از هویت گروه است. از همان سال‌های نخست، یعنی دهه هفتاد، فعالیت‌های فرهنگی در کرج جریان داشت و ما از دل همان فضا بیرون آمدیم و درحال حاضر تقریباً همه فعالان فرهنگی و مذهبی کشور، الوارثین را می‌شناسند. بیش از ربع قرن تجربه پشت این نام است. نسل اول گروه هنوز کنار ما هستند و در کنارشان نسل جدیدی تربیت شده که ادامه‌دهنده این راه است. به نظرم الوارثین حالا بخشی از میراث هنری استان البرز محسوب می‌شود. اما متأسفانه در حوزه رسانه‌ای، آن‌طور که باید به این میراث پرداخته نشده است. البرز در زمینه فعالیت‌های قرآنی ظرفیت عظیمی دارد، اما در سطح ملی کمتر درباره آن صحبت می‌شود.
 

ایکنا- گفتید رسانه‌ها به اندازه کافی به این حوزه نپرداخته‌اند. منظورتان چیست؟

 
ببینید، ما هیچ‌وقت از مسئولان توقع حمایت مالی نداشتیم. گروه الوارثین از روز اول بر استقلال تأکید داشت و هنوز هم بدون وابستگی کار می‌کند. اما رسانه‌ها می‌توانند روایت‌گر باشند؛ آن‌ها باید داستان این تلاش‌ها را ثبت کنند. وقتی یک گروه سه دهه فعالیت مستمر دارد، بیش از 10 هزار اجرا انجام داده و ده‌ها اثر برای رادیو و تلویزیون تولید کرده، این یعنی بخشی از تاریخ فرهنگی کشور است. رسانه‌ها باید این تاریخ را بنویسند. ما نیازی به تبلیغ نداریم؛ مهم این است که کار فرهنگی در تاریخ رسانه ثبت شود. این ثبت نشان می‌دهد که فعالیت فرهنگی جدی در ایران هنوز زنده است. رسانه در اینجا نقش حافظه جمعی را دارد و باید تجربه‌ها، دستاوردها و هویت فرهنگی ما را نگه دارد.
 

ایکنا- اگر بخواهید یک جمله به‌عنوان جمع‌بندی بگویید، آن چیست؟

 
شاید بگویم الوارثین یک نشانه است، یک گواه زنده بر اینکه اگر کار فرهنگی بر پایه ایمان، عشق و استقلال بنا شود، دوام می‌آورد. ما نه در آغاز اسپانسری داشتیم، نه در مسیر به پشتوانه‌ای تکیه کردیم. تنها سرمایه‌مان باورمان بود و صدایمان؛ باوری که از دل تلاوت برخاست و با تمرین، رفاقت و ممارست، به نغمه‌ای جمعی بدل شد.
 
آنچه امروز از الوارثین می‌ماند، فقط یک نام یا چند قطعه آوایی نیست، بلکه بخشی از حافظه صوتی و معنوی ایران است؛ حافظه‌ای که اگر ثبت و روایت نشود، در هیاهوی روزمرگی گم خواهد شد. اکنون زمان آن رسیده که رسانه‌ها، پژوهشگران و نهادهای فرهنگی، به جای آنکه صرفاً ناظر باشند، راوی این میراث شوند. هر نغمه‌ای که در این گروه شکل گرفته در واقع تکه‌ای از تاریخ فرهنگی این سرزمین است؛ تاریخی که با صدا نوشته شده، نه با قلم.
 
تواشیح در ایران یک زیست فرهنگی است؛ پلی میان ایمان و هنر، میان فرد و جمع، میان سکوت و فریاد. هنری که در آن من رنگ می‌بازد تا ما معنا پیدا کند. الوارثین، حاصل سه دهه پایداری و ایمان است. گروهی که بی‌هیاهو زیسته و با آواهایش راهی از زمین تا آسمان گشوده است. در جهانی که صداها گاه به جنگ یکدیگر می‌روند، شاید رسالت ما این باشد که یادآور شویم صدای انسان هنوز می‌تواند حامل صلح باشد. الوارثین ادامه صدای نسلی است که ایمان را با نغمه زندگی کرده و سکوت را به آواز بدل کرده است.
انتهای پیام
دبیر:
الناز دادمهر
captcha