
البرز، استانی بین دو کلانشهر بزرگ با هویتی مستقل و در حال شکلگیری است؛ شهری که هر صبح با چهرهای تازه از تغییر بیدار میشود. اینجا، فرهنگ در قاب جشنوارهها و مراسم رسمی خلاصه نمیشود؛ در خیابانهای پررفتوآمد کرج، در گفتوگوهای روزمره، در سبک زندگی نسل تازه و حتی در نحوه مواجهه مردم با رسانه فرهنگ معنا پیدا میکند.
در چنین فضایی، شورای فرهنگ عمومی البرز تلاش میکند از دل این تحولات پرشتاب، نظمی تازه برای زندگی فرهنگی استان ترسیم کند. شورایی که به اتاق فکر و هماهنگی نهادهای فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است. این شورا میخواهد میان دغدغههای اخلاقی، تحولات اجتماعی و نیازهای واقعی مردم، نقشهای دقیق و کاربردی طراحی کند؛ همان چیزی که از آن بهعنوان «نقشه مهندسی فرهنگی استان» یاد میشود.
در گفتوگوی پیشرو، ابراهیم شریفی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز از مسیر تازهای میگوید که فرهنگ در این استان در پیش گرفته است؛ از بازتعریف سیاستگذاری فرهنگی تا نقش خانواده، نشاط اجتماعی و سواد رسانهای در ساختن جامعهای اخلاقمدار و پویا.
البرز در روایت او اقلیمی است که تحولات فرهنگی کشور را زودتر از دیگر نقاط تجربه میکند. تنوع جمعیتی، سرعت تغییرات اجتماعی و همزیستی فرهنگهای گوناگون، از البرز استانی ساخته که میتوان در آن نبض امروز و فردای ایران را حس کرد. این استان، با همه تضادها و همزیستیهایش، تصویری واقعی از جامعه ایرانی است؛ نه آرمانی و نه ناامید بلکه در حال شکلگیری و جستوجو.
شورای فرهنگ عمومی نقش کلیدی و راهبردی در سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی استان البرز دارد. این شورا، یک ساختار جمعی است که دستگاههای دولتی، نهادهای مدنی و نمایندگان گروههای مردمی را گرد هم میآورد تا مسائل فرهنگی و اجتماعی استان شناسایی و راهکارهای عملیاتی ارائه شود. به عبارت دیگر، شورا یک بستر برنامهریزی و هماهنگی است و بدون آن، اقدامات فرهنگی در استان به شکل جزیرهای و پراکنده انجام میشود. وظیفه من به عنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز، هدایت اجرای برنامهها، هماهنگی بین دستگاهها و اطمینان از عملیاتی شدن مصوبات است. به عبارت ساده، شورا تصمیم میگیرد و ما این تصمیمها را به اقدامات ملموس و قابل پیگیری تبدیل میکنیم.
ما ابتدا یک تحلیل جامع انجام دادیم. دادهها از منابع مختلف جمعآوری شد، میزان طلاق، شاخصهای خانواده، وضعیت زیرساختها، سبک زندگی مردم، مشکلات اجتماعی و حتی نگرشهای فرهنگی و رسانهای مردم. این اطلاعات با نظارت دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی و مدیریت آیتالله حسینی همدانی، امام جمعه کرج، به نقشه مهندسی فرهنگی استان تبدیل شد. این نقشه یک چارچوب عملیاتی برای هدایت تمام فعالیتهای فرهنگی استان است و نشان میدهد که کجا باید منابع محدود فرهنگی مصرف شود تا بیشترین اثرگذاری را داشته باشیم.
نقشه مهندسی فرهنگی استان، پنج اولویت اصلی دارد سلامت اجتماعی، ترویج اخلاق و خانواده، نشاط اجتماعی، توسعه فعالیتهای فرهنگی و هنری، و ارتقای سواد رسانهای. هر معاونت و دستگاه فرهنگی موظف است بخشی از برنامههای خود را مطابق یکی از این پنج اولویت طراحی و اجرا کند. برای مثال، معاونت سینمایی موظف است در تولید فیلمها و برنامههای فرهنگی، به ترویج اخلاق و نشاط اجتماعی توجه کند، یا معاونت مطبوعاتی باید موضوعات سواد رسانهای را در دستور کار قرار دهد. نکته مهم این است که اجرای این نقشه الزامآور است و تمام اعتبارات فصل پنج فرهنگی استان باید مطابق با آن هزینه شود.
محدودیت اعتبارات یک واقعیت است، اما با اولویتبندی دقیق و هماهنگی با اعتبارات ملی و استانی، برنامهها هدفمند اجرا میشوند. به طور مثال، در حوزه نشاط اجتماعی، برنامهها ابتدا در کمیتههای مربوطه بررسی و سپس با منابع ملی و استانی تطبیق داده میشوند. به این ترتیب، حتی با منابع محدود، میتوانیم بیشترین اثرگذاری را در جامعه ایجاد کنیم. ما همیشه دنبال برنامههایی هستیم که هم اثربخش باشند و هم قابلیت اجرایی بالایی داشته باشند.
پنج کمیته اصلی زیرمجموعه شورای فرهنگ عمومی تشکیل شده است، فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، اداره کل اجتماعی استانداری و گروههای مردمی. این کمیتهها نقش کنترل و نظارت را دارند. هر موضوعی که در شورا مطرح میشود، ابتدا در کمیتهها بررسی و سپس به صحن شورا ارائه میشود. این روند باعث میشود مصوبات نه تنها روی کاغذ باقی نمانند، بلکه به اقدامات عملی و قابل سنجش تبدیل شوند.
بله، این مصوبات کاملاً الزامآور هستند. با پیگیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مصوبات شورا در سطح ملی و استانی الزامی شدهاند و اگر دستگاهی از اجرای آنها سر باز زند، دچار ترک فعل خواهد شد. استاندار نیز این مصوبات را رسماً به دستگاهها ابلاغ میکند. این سازوکار باعث شده هر برنامهای که تصویب میشود، واقعاً اجرایی شود و هیچ برنامهای روی کاغذ باقی نماند.
دغدغه اصلی من این است که جامعه ما به سمت بیتفاوتی نسبت به ارزشهای اخلاقی میرود. این موضوع اثرات منفی درازمدت دارد. به عنوان مثال، در رانندگی، عدم تابآوری، خشونتهای کلامی و پرخاشگری نشاندهنده مشکلات خانوادگی و اجتماعی است. یا در روابط بین افراد، افزایش دروغ، تهمت و انگزنی باعث کاهش اعتماد اجتماعی میشود. این مسائل اگر درمان نشوند، جامعه به سمت تنش و بیاعتمادی پیش میرود.
ما تلاش میکنیم فرهنگ راستگویی، احترام به دیگران، مراعات حقوق و مهرورزی را نهادینه کنیم. این کار زمانبر است اما در بلندمدت آرامش را به خانوادهها و جامعه بازمیگرداند. برنامهها شامل کارگاههای آموزشی برای والدین، مدارس و گروههای مردمی، همچنین فعالیتهای جمعی فرهنگی و هنری هستند. هدف ما این است که ارزشها در رفتار روزمره مردم نهادینه شود، نه فقط در شعار.
سبک زندگی جدید و تغییرات اجتماعی ناشی از تحولات اقتصادی، تکنولوژیک و رسانهای، مردم را از تعامل مستقیم فرهنگی دور کرده است. مشغلههای روزمره و افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی باعث شده تابآوری روانی کاهش یابد و تنشهای اجتماعی افزایش پیدا کند. برنامههای ما سعی دارند ضمن افزایش نشاط اجتماعی، مهارتهای زندگی و مهارتهای ارتباطی را تقویت کنند تا افراد بتوانند بهتر با تغییرات اجتماعی سازگار شوند.
خانواده محور اصلی شکلدهی رفتارها و ارزشهای فرد است. اگر خانواده بتواند فرهنگ راستگویی، احترام و مهرورزی را به فرزندان منتقل کند، اثر آن در جامعه گستردهتر خواهد شد. ما برنامههایی برای تقویت نقش خانواده داریم، از آموزش والدین گرفته تا فعالیتهای جمعی خانوادگی که در قالب برنامههای فرهنگی و هنری ارائه میشوند.
سواد رسانهای یکی از اولویتهای پنجگانه نقشه مهندسی فرهنگی است. با توجه به تأثیر شبکههای اجتماعی و رسانهها در شکلدهی افکار عمومی، برنامههای آموزشی برای نوجوانان، والدین و مربیان طراحی شده است. هدف این است که افراد بتوانند اطلاعات صحیح را از غلط تشخیص دهند، رسانهها را تحلیل کنند و در فضای مجازی مسئولانه عمل کنند.
چالشها شامل محدودیت اعتبارات، گستردگی مسائل، و هماهنگی بین دستگاهها است. با این حال، با تشکیل کمیتههای پنجگانه، پیگیری مستمر و اولویتبندی دقیق، این چالشها مدیریت شدهاند. نکته کلیدی این است که هیچ برنامهای بدون نظارت و ارزیابی اجرایی نمیشود و مصوبات الزامآور هستند.
فرهنگ و اقتصاد رابطهای مستقیم دارند. سرمایهگذاری در فرهنگ باعث افزایش نشاط اجتماعی، رونق تولید محتوا و اشتغال فرهنگی میشود. به طور مثال، حمایت از گروههای هنری و تولید محتوای رسانهای میتواند به اشتغال جوانان، توسعه هنر و درآمدزایی فرهنگی منجر شود. برنامههای ما تلاش دارند این ارتباط را تقویت کنند تا فرهنگ به یک فرصت اقتصادی تبدیل شود، نه فقط یک بخش حمایتی.
چشمانداز ما جامعهای با نشاط، اخلاقمدار و تابآوری بالا است. امیدواریم با استمرار برنامهها، نهادینه شدن ارزشهای اخلاقی و تقویت خانوادهها، استان البرز به الگویی برای سایر استانها تبدیل شود. در این مسیر، تعامل مردم، همکاری دستگاهها و پیگیری مستمر مصوبات بسیار حیاتی است.
پیام من این است که فرهنگ و اخلاق، سرمایهای ارزشمند برای جامعه است. هر فرد با رفتار درست، صداقت، احترام به دیگران و مشارکت فعال در جامعه میتواند این سرمایه را افزایش دهد. مسئولان هم با برنامهریزی دقیق و پیگیری مصوبات شورا میتوانند محیطی امن، اخلاقمدار و پویا برای همه ایجاد کنند. با این نگاه، موفقیت فرهنگی استان به یک کار جمعی و همگانی تبدیل میشود.
انتهای پیام