زینب خانی، نفر اول رشته حفظ 15 جزء استقامتی قرآن (بخش بزرگسالان) در مرحله استانی سیویکمین دوره مسابقات قرآن بسیج البرز معتقد است که فضای خانواده تأثیر عمیقتری در هدایت کودکان به سمت قرآن دارد تا مدرسه. او که در یک خانواده معنوی و قرآنی رشد کرده، معتقد است که اگر قرآن در محیط خانه بهعنوان بخش جداییناپذیر از زندگی روزمره وجود داشته باشد، این علاقه بهطور طبیعی در فرزند شکل میگیرد. خانی بر این باور است که این تأثیرگذاری اولیه در خانواده، میتواند راه را برای ارتباط عمیقتر با قرآن هموار کند. در این گفتوگو، این فعال قرآنی از تجربههای شخصی خود و اهمیت نقش خانواده در پرورش علاقهمندان به قرآن میگوید.
من از کودکی در یک خانواده کاملاً معنوی و مذهبی رشد کردم. والدین من هر دو حافظ کل قرآن هستند و در خانه، قرآن و آموزههای دینی بخش جداییناپذیر از زندگی روزمرهمان بوده است. از سنین پایین با قرآن آشنا شدم و این ارتباط عمیق از همان ابتدا در من شکل گرفت. بهدلیل اینکه در یک محیط قرآنی بزرگ شدم، حفظ قرآن برای من نه تنها یک وظیفه، بلکه یک نیاز روحی و معنوی بود. درواقع، فضای معنوی خانه بهعنوان اولین مدرسه من عمل کرد. همچنین، با گذشت زمان و آشنایی بیشتر با محافل قرآنی، علاقهام به این رشته بیشتر شد و تصمیم گرفتم بهطور جدیتر وارد این مسیر شوم.
بهطور قطع، تأثیر خانواده از مدرسه بسیار پررنگتر است. کودک بیشتر وقت خود را در خانه میگذراند و اگر خانواده بتواند فضایی ایجاد کند که قرآن و آموزههای دینی در زندگی روزمرهاش جاری باشد، تأثیر آن بسیار عمیقتر و پایدارتر خواهد بود. البته مدرسه نیز بهطور طبیعی نقش مؤثری دارد، اما این فضاهای رسمی نمیتوانند همانند محیط خانه در شکلدهی به شخصیت معنوی و دینی کودک عمل کنند. در خانه، والدین باید نه تنها از نظر محتوایی بلکه از نظر رفتاری الگوی قرآنی باشند. اگر والدین خود به قرآن علاقهمند باشند، بهطور طبیعی فرزند نیز به این سمت کشیده میشود.
دنیای امروز، با وجود فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، چالشهای بزرگی پیش روی خانوادهها قرار داده است. کودکان و نوجوانان بهراحتی در معرض پیامهای متنوع و بعضاً نادرست قرار میگیرند، اما به نظر من بزرگترین راهکار این است که خانوادهها فضایی ایجاد کنند که قرآن نه بهعنوان یک الزام بلکه بهعنوان یک دوست و همدم در زندگی فرزندشان حضور داشته باشد. وقتی کودک و نوجوان با قرآن مأنوس شود و از درک معنوی آن لذت ببرد، خودبهخود از فضاهای منفی دور خواهد شد. تشویق و ایجاد انگیزه در فرزندان بهصورت غیرمستقیم، مانند خواندن داستانهای قرآنی، حضور در محافل قرآنی خانوادگی یا حتی شرکت در دورههای مختلف حفظ قرآن، میتواند از راههای مؤثر در این زمینه باشد.
دقیقاً. فشار و الزام نه تنها ممکن است نتیجه عکس بدهد بلکه ممکن است باعث دلسردی فرزند شود. بهترین روش این است که فرزند خود را با علاقهمند کردن به قرآن و بهطور کلی به آموزههای دینی، به این مسیر سوق دهیم. اگر کودک از درون احساس کند که حفظ قرآن یا شرکت در فعالیتهای قرآنی برایش مفید و جذاب است، بهطور طبیعی بهسمت آن کشیده میشود. البته این علاقه باید با حمایت و تشویقهای مستمر والدین تقویت شود. همچنین، داشتن الگوهای مناسب و برگزاری مراسم قرآنی خانوادگی، بهطور چشمگیری میتواند به تقویت این علاقهمندی کمک کند.
بله، مدارس نیز میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند. البته بهنظر من، مدارس باید بیشتر به سمت ایجاد فضایی معنوی و آموزنده برای دانشآموزان حرکت کنند. این فضا باید بهگونهای باشد که قرآن را نه فقط بهعنوان یک درس، بلکه بهعنوان یک اصل مهم در زندگی به دانشآموزان معرفی کنند. البته نقش معلمان نیز بسیار مهم است؛ اگر معلمان خود به قرآن و آموزههای دینی علاقه داشته باشند و این علاقه را به دانشآموزان انتقال دهند، تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت. بهطور مثال، میتوانند محافل قرآنی در مدارس برگزار کنند یا حتی در زمانهای خاص، داستانهای قرآنی و آموزههای اخلاقی قرآن را بهطور جذاب برای بچهها بازگو کنند.
من معتقدم که جوایز مادی، اگرچه میتوانند انگیزهای برای شرکت در مسابقات باشند، اما نباید تنها دلیل شرکت در این مسابقات باشند. بزرگترین جایزه برای کسی که قرآن را حفظ میکند، همان ارتباط معنوی است که با قرآن برقرار میکند. حافظ قرآن، ارتباطی خاص و عمیق با این کتاب الهی پیدا میکند که این ارتباط، خود بزرگترین پاداش است. البته جوایز مادی میتواند انگیزهای اضافی باشد، البته به مرور زمان، ممکن است تصور کنیم که دیگر به آن شدت به تشویق نیاز نداریم، اما واقعیت این است که حتی بزرگترها نیز از دریافت بازخورد مثبت و جوایز بهره میبرند. جوایز و تشویقها نه تنها برای کسانی که تازه شروع به فعالیت کردهاند، بلکه برای همه فعالان قرآنی بهویژه کسانی که در مسیر بلندمدت فعالیت میکنند، نقش انگیزشی و حمایتی دارند. بهویژه در حوزه قرآن، این جوایز و تقدیرها میتوانند باعث شوند که فرد نه تنها انگیزه خود را حفظ کند بلکه به افراد دیگر نیز نشان دهد که این مسیر ارزشمند است و میتوان در آن موفق شد.
بیتردید مشکلات اقتصادی و محدودیت منابع تأثیراتی بر فعالیتهای قرآنی دارد، بهویژه زمانی که بسیاری از ارگانها با کمبود بودجه مواجهاند. در این شرایط، ممکن است توانایی حمایت از فعالیتهای قرآنی کاهش یابد، اما با این حال نباید فراموش کرد که ارزش این فعالیتها، چه از نظر معنوی و چه از نظر اجتماعی، بسیار بالاتر از مشکلات مالی است. درواقع، اگرچه کمبود منابع میتواند چالشبرانگیز باشد، ولی این مشکلات نباید اجازه دهند که در تحقق اهداف قرآنی خود تزلزل ایجاد کنیم. ما باید بهدنبال راههای جدید برای حمایت از این فعالیتها باشیم و گامهای مؤثرتر و پایدارتر برای ترویج قرآن برداریم.
حقیقتاً در مدارس، بهویژه در بین نوجوانان، ممکن است نسبت به قرآن و آموزههای دینی دیدگاه منفی یا بیتفاوتی وجود داشته باشد. بسیاری از دانشآموزان فکر میکنند که این فضا برای آنها جالب و جذاب نیست. با این حال، من معتقدم که مهمترین قدم برای جذب این افراد، برقراری ارتباط انسانی است. در ابتدا باید بهعنوان یک فرد قابل اعتماد شناخته شویم. من سعی کردهام همکلاسیهایم را از طریق دوستی و صحبتهای غیرمستقیم به این فضا جذب کنم. زمانی که آنها احساس کنند که بین ما احترام متقابل وجود دارد و بدون قضاوت در کنار هم زندگی میکنیم، به مرور علاقهمند میشوند که درباره قرآن بیشتر بدانند. حتی بسیاری از آنها بعد از مدتی به من مراجعه کرده و سؤالاتی درباره مسائل دینی یا قرآنی میپرسند. در مجموع، هدف من این است که محیطی پذیرنده و حمایتگر ایجاد کنم تا دیگران نیز بتوانند بهطور آزادانه در آن فضا رشد کنند.
استان البرز یکی از استانهای مهم کشور از نظر فعالیتهای قرآنی است. با اینکه مشکلاتی نظیر کمبود منابع و محدودیتهای مختلف در برخی از حوزهها وجود دارد، اما بهطور کلی پتانسیل خوبی در این استان برای رشد فعالیتهای قرآنی وجود دارد. در سالهای اخیر شاهد تحولاتی مثبت در سطح استان بودهایم، بهویژه در زمینه حضور اساتید خانم که سابقاً کمتر شاهد آن بودیم. اکنون در استان البرز شاهد اساتید توانمندی هستیم که نه تنها در سطح ملی بلکه در عرصه بینالمللی نیز شناختهشده هستند. این امر باعث شده که بسیاری از جوانان و نوجوانان بهویژه در کرج از آموزشهای قرآنی بهرهمند شوند و در این مسیر قدم بردارند. با این حال، برای رشد هرچه بیشتر، نیازمند برنامهریزی دقیقتر و توجه بیشتر به امکانات و منابع آموزشی هستیم.
بله، بهطور کلی، سطح آموزش در این مؤسسات در حال حاضر نسبت به گذشته بسیار ارتقا یافته است. اساتید باتجربهای در این مؤسسات تدریس میکنند که بهویژه در زمینه تربیت قاریان و حافظان قرآن فعالیتهای قابل توجهی دارند. با این حال، همچنان نیاز به ارتقای در زمینه تسهیل دسترسی به این مؤسسات وجود دارد. بسیاری از علاقهمندان به قرآن ممکن است بهدلیل مشغلههای زندگی یا حتی محدودیتهای جغرافیایی نتوانند از این امکانات بهطور کامل بهرهمند شوند. بنابراین، باید تلاش کنیم که مؤسسات قرآنی بیشتر در دسترس قرار بگیرند و برنامههای آموزشی متنوعتری برای تمامی سنین و سطوح مختلف ارائه دهند.
هدف اصلی من این است که در مسیر پرورش مربیان و فعالان قرآنی قدم بردارم. آرزوی من این است که روزی مربی قرآن شوم و بتوانم بهعنوان یک آموزگار، به تربیت نسل جدیدی از قاریان و حافظان قرآن بپردازم. یکی از اهداف اصلیام این است که نه تنها قرآن را آموزش دهم بلکه فرهنگ قرآنخوانی و تفکر عمیق درباره مفاهیم قرآنی را در نسلهای آینده ترویج کنم. بهویژه با توجه به چالشهای مختلفی که در دنیای امروز وجود دارد، این رسالت را بسیار مهم میدانم. امیدوارم که در این مسیر موفق باشم و بتوانم تأثیر مثبتی در جامعه داشته باشم.
انتهای پیام