طهورا بخشیزاده، نوجوان قرآنی و نفر اول رشته قرائت ترتیل در مرحله استانی سیامین دوره مسابقات قرآنی بسیج، یکی از چهرههای موفق در عرصه فعالیتهای قرآنی است. او از کودکی با قرآن آشنا شده و در سالهای اخیر توانسته است با تلاش و جدیت خود در این مسیر، به دستاوردهای چشمگیری دست یابد. در این گفتوگو، طهورا از مسیر قرآنی خود، تأثیرات قرآن بر زندگیاش، و همچنین دیدگاههایش درباره وضعیت فعلی آموزش قرآن در مدارس و چالشهای پیش روی جوانان صحبت میکند.
من از سنین کودکی با قرآن آشنا شدم و از همان زمان که خیلی کوچک بودم، شروع به یادگیری قرآن کردم. در ابتدا از سن چهار سالگی وارد کلاسهای قرآن شدم و این علاقه از خانوادهام بهویژه مادرم نشئت گرفت. مادرم همیشه تأکید داشت که باید با قرآن ارتباط عمیق برقرار کنم. در سالهای اولیه، با مفاهیم پایهای قرآن مثل روخوانی و تجوید آشنا شدم و بعد از آن به تدریج وارد مباحث پیچیدهتر مانند قرائت و ترتیل قرآن شدم. در 9 سالگی وارد کلاسهای تخصصیتر قرآنی شدم و این مسیر همچنان ادامه دارد.
بله، از مسابقات مدرسه شروع کردم و بعد به مسابقات استانی و کشوری راه یافتم. این مسابقات نه تنها به من انگیزه داد، بلکه باعث شد مهارتهایم را در حوزه قرائت قرآن تقویت کنم. یکی از مهمترین دستاوردهایم در این مسابقات کسب رتبههای عالی در رشتههای مختلف قرائت قرآن و تجوید بوده است. این مسابقات به من کمک کرد تا با مفاهیم قرآن ارتباطی عمیقتر برقرار کنم و به درک بهتری از آیات این کتاب آسمانی دست پیدا کنم.
آموزش قرآن در مدارس هنوز با کمبودهایی مواجه است. بسیاری از مدارس بر روی مفاهیم پایهای مانند روخوانی و تجوید تمرکز دارند، اما در بخشهای دیگر، بهویژه در دورههای بالاتر، مفاهیم قرآن بهطور عمیقتر و کاربردیتر آموزش داده نمیشود. بسیاری از نوجوانان و جوانان با قرآن ارتباطی سطحی دارند و از آموزههای آن در زندگی روزمرهشان استفاده نمیکنند. آموزشهای قرآن باید بهگونهای طراحی شوند که نهتنها مفاهیم قرآن بلکه سبک زندگی اسلامی و کاربرد آن در زندگی روزمره را نیز شامل شود.
به نظرم باید آموزشهای قرآن در مدارس بهگونهای باشد که علاوه بر روخوانی و تجوید، نوجوانان با مفاهیم عمیقتری مانند فلسفه و آموزههای زندگی قرآنی آشنا شوند. برنامههای آموزشی باید کاربردی و جذاب طراحی شوند تا نوجوانان بتوانند قرآن را بهعنوان یک راهنمای عملی در زندگی خود استفاده کنند. همچنین، در کنار کلاسهای حضوری، برگزاری کارگاهها و کلاسهای آنلاین نیز میتواند به گسترش این آموزشها کمک کند.
بهطور قطع، قرآن تأثیرات بسیار عمیق و شگرفی در زندگی من داشته است. اگر بخواهم صادقانه بگویم، تمام داراییهایی که امروز دارم، اعم از آرامش، اطمینان به آینده و بصیرت در زندگی، را مدیون قرآن و محبت اهل بیت(ع) هستم. قرآن برای من نهتنها یک کتاب مذهبی بلکه یک راهنمای زندگی است که به من کمک کرده در سختترین شرایط زندگی، راه درست را پیدا کنم و با مشکلات روبهرو شوم. در هر مرحله از زندگی، قرآن به من آرامش میدهد و قدرت مقابله با چالشها را به من میبخشد.
یکی از چالشهای اصلی که با آن روبهرو هستیم، فاصله گرفتن نسل جوان از مفاهیم قرآن و آموزههای دینی است. این فاصله بهویژه در دوره نوجوانی و جوانی که مرحله شکلگیری هویت و شخصیت است، به وضوح مشهود است. متأسفانه امروزه بسیاری از جوانان حتی از مفاهیم ابتدایی قرآن مانند آیات فقهی و اخلاقی اطلاعی ندارند، چراکه بیشتر آموزشها به مفاهیم سطحی یا تکراری محدود شده است و کمتر به جنبههای عمیقتر قرآن پرداخته میشود.
یکی از دلایل اصلی به نوع آموزش و نحوه تدریس در مدارس و مؤسسات قرآن برمیگردد. متأسفانه، روشهای تدریس هنوز بهطور عمده سنتی و تکراری هستند. بسیاری از اساتید هنوز به روشهای قدیمی برای آموزش قرآن میپردازند که جذابیت چندانی برای نسل جدید ندارد. از سوی دیگر، آموزشهای آنلاین و استفاده از ابزارهای جدید که میتواند جوانان را جذب کند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. زمانی که یک نوجوان یا جوان میبیند که یادگیری قرآن بهصورت تکراری و بدون توجه به نیازهای او است، طبیعی است که از آن دلسرد شود.
بله، بهطور قطع باید روشهای تدریس قرآن بهروز و کاربردیتر شوند. در ابتدا، اساتید باید آگاهی بیشتری از نیازها و ویژگیهای نسل جوان داشته باشند و تدریس خود را بر اساس آن تطبیق دهند. یکی از پیشنهادات من این است که کلاسهای قرآن بهجای اینکه صرفاً بر روخوانی و تجوید متمرکز باشند، به تفسیر و تفهیم مفاهیم قرآن و ارتباط آن با زندگی روزمره نیز توجه کنند. باید به جوانان نشان داد که قرآن فقط یک کتاب مذهبی نیست، بلکه یک راهنمای جامع برای زندگی است. در کنار آن، باید از تکنولوژیهای نوین مانند دورههای آنلاین و ویدئوهای آموزشی استفاده کرد تا جذابیت و اثرگذاری آموزشها بیشتر شود.
بدون شک، نقش والدین بسیار حیاتی است. خانواده اولین مکانی است که کودک در آن به دنیا میآید و شکلگیری اعتقادات دینی او از آنجا آغاز میشود. اگر والدین از همان ابتدا علاقهمندی به قرآن و آموزههای دینی را در فرزندشان ایجاد کنند، آن کودک بهطور طبیعی در بزرگسالی به دنبال آموختن و عمل به این آموزهها میرود. البته این به معنی الزام والدین به تدریس قرآن نیست، بلکه یعنی والدین باید فضایی فراهم کنند که در آن قرآن بهعنوان یک بخش جدی از زندگی کودک و نوجوان جایگاه خود را پیدا کند.
باید در نظر داشت که سطح کیفیت مؤسسات قرآنی در مناطق مختلف متفاوت است. در برخی مؤسسات، آموزشها کاملاً بهروز و مطابق با نیازهای نسل جدید است، اما در برخی دیگر هنوز به شیوههای قدیمی و کلاسیک اتکا دارند که ممکن است جذابیت لازم برای جذب جوانان را نداشته باشد. مؤسساتی که بهطور مداوم در حال بروزرسانی و تطبیق برنامههای آموزشی خود هستند، قاعدتاً در مسیر صحیح حرکت میکنند، اما در برخی دیگر، نقصهایی وجود دارد که باعث میشود جوانان نتوانند بهطور عمیق با قرآن ارتباط برقرار کنند.
همچنین در بسیاری از شهرستانها، بهویژه در مناطق دورافتاده، دسترسی به مؤسسات قرآنی با کیفیت و اساتید متخصص دشوار است. این مسئله میتواند به دلایل مختلفی باشد، از جمله کمبود منابع آموزشی، نبود فضای کافی برای برگزاری کلاسها و کمبود اساتید مجرب. البته در برخی مناطق، مؤسسات قرآنی خوب و با کیفیت وجود دارد، اما تعداد آنها محدود است و نمیتواند نیازهای تمامی علاقهمندان را پوشش دهد. در این راستا، باید توجه بیشتری به تقویت و توسعه مؤسسات قرآنی در شهرستانها شود.
یکی از اولین گامها برای رفع این مشکل، ایجاد و توسعه مؤسسات قرآنی در شهرستانهاست. این مؤسسات باید با هدف تربیت و آموزش جوانان در زمینههای مختلف قرآن و سیره اهلبیت تشکیل شوند. اما فقط تأسیس این مؤسسات کافی نیست؛ بلکه باید برنامهریزی و آموزشهای تخصصی برای اساتید نیز در نظر گرفته شود. این اساتید باید نهتنها به قرآن و تفسیر آن تسلط داشته باشند، بلکه باید روشهای نوین تدریس و جذب جوانان را نیز فرا گیرند.
علاوه بر این، همکاری با نهادهای دولتی و غیردولتی میتواند در تأسیس این مؤسسات مؤثر باشد. تخصیص بودجه مناسب برای این مؤسسات و حمایت از آنها میتواند در بهبود شرایط آموزش قرآن در شهرستانها بسیار مؤثر باشد. این حمایتها باید بهگونهای باشد که هزینههای آموزش کاهش یابد و جوانان با هر توان مالی بتوانند از آن بهرهمند شوند.
به نظرم اولین قدم در فهم عمیق قرآن، توجه به تفسیر آیات آن است. باید درک کنیم که آیات قرآن با توجه به شرایط زمان و مکان خود، معانی مختلفی دارند و نمیتوان تنها به ظاهر آیات بسنده کرد. برای این منظور، استفاده از تفاسیر معتبر و معتبری که از سوی علمای دینی نگاشته شدهاند، ضروری است.
علاوه بر این، یکی از مهمترین عواملی که به بصیرت در خواندن قرآن کمک میکند، پیوند آن با سیره اهل بیت(ع) است. اهل بیت(ع) بهعنوان بهترین الگوهای بشری، درک صحیح قرآن را به ما آموزش دادهاند. پیامبر اسلام(ص) در حدیث ثقلین فرموده است که قرآن و اهل بیت همیشه در کنار هم هستند. این نکته بهخوبی نشان میدهد که فهم صحیح قرآن تنها در کنار آموزههای اهل بیت(ع) ممکن است. برای جوانان، مطالعه زندگی اهل بیت(ع) و ارتباط آن با قرآن میتواند به آنها کمک کند که معنای عمیقتری از آیات الهی به دست آورند.
این یکی از مهمترین چالشهایی است که با آن روبهرو هستیم. نسل جدید به دلیل سرعت اطلاعات و دسترسی به منابع مختلف، به نوعی دچار سردرگمی شدهاند و نیاز دارند که آموزههای دینی را بهطور جذاب و کاربردی دریافت کنند. به همین دلیل، یکی از راههای اصلی برای ترویج قرآن و سیره اهل بیت(ع) میان جوانان، استفاده از ابزارهای مدرن و روشهای نوین آموزشی است. برای مثال، ما میتوانیم از تکنولوژی و فضای آنلاین برای ارائه مباحث قرآنی و دینی استفاده کنیم. جلسات آنلاین، ویدئوهای آموزشی و پادکستها میتوانند به جوانان کمک کنند تا بهطور عمیقتر با مفاهیم قرآن و زندگی اهلبیت آشنا شوند.
همچنین، باید در کنار تفسیر قرآن، به ارائه راهکارهای عملی در زندگی روزمره جوانان بپردازیم. مثلاً در کنار تفسیر یک آیه، باید به جوانان نشان دهیم که چگونه میتوانند این آیه را در زندگی خود پیاده کنند. اینکه قرآن فقط یک کتاب معنوی نباشد، بلکه یک دستورالعمل عملی برای زندگی باشد، میتواند بهطور قابلتوجهی در افزایش اثرگذاری آن در میان جوانان کمک کند.
یکی از مسائلی که همیشه در زندگیام شاهد آن بودهام، آرامشی است که از ارتباط با قرآن به دست میآید. خیلی وقتها وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم، متوجه میشوم که در بسیاری از مواقع در زندگی، بهخصوص در مواجهه با مشکلات و چالشها، این آرامش از طریق قرآن به من هدیه شده است. واقعا تجربه کردهام که قرآن میتواند معجزه کند. بهعنوان مثال، من در کل خیلی درسخوان نیستم. اما در آزمونهایی که داشتم و حتی در جلسات حفظ قرآن، وقتی که سعی میکردم با قرآن ارتباط بیشتری برقرار کنم، بهطرز عجیبی توانستم با یک یا دو بار مرور کردن، تمام سؤالات را بهدرستی پاسخ دهم. این اتفاقات برای من خیلی عجیب و در عین حال جالب بود، چراکه من شخصی نبودم که با یک یا دو بار خواندن، اطلاعات در ذهنم بماند. اما احساس میکنم این آرامش و بهرهمندی از قرآن است که باعث این نوع موفقیتها شده است.
این فقط تأثیرات دنیوی قرآن است که میتوانم تجربه کنم. اما تأثیرات اخروی آن، که درک و فهم آن فراتر از تصور ماست، جای خود را دارد. همانطور که میدانیم، قرآن منبع هدایتی است که انسانها را در مسیر درست قرار میدهد و قطعاً در آخرت نیز اثرات آن نمایان خواهد شد. اگر کسی با قرآن ارتباط پیدا کند، این ارتباط نهتنها در دنیا بلکه در آخرت هم او را در مسیر نجات قرار میدهد.
متأسفانه امروز در میان بسیاری از جوانان، احساس ناامیدی و بیاعتمادی به آینده مشاهده میشود. این در حالی است که قرآن میتواند منبعی از امید و انگیزه برای آنان باشد. قرآن بارها بر اهمیت صبر و امید به خدا تأکید کرده است. آیات قرآن به ما یادآوری میکنند که در سختیها و مشکلات، نباید از رحمت خداوند ناامید شویم، چراکه خداوند همواره در کنار ماست و برای ما راههای تازه و امیدبخش میگشاید.
جوانانی که به قرآن و آموزههای آن توجه میکنند، بهطور طبیعی به خود و به آیندهشان امید بیشتری خواهند داشت. در حقیقت، قرآن میتواند بهعنوان یک منبع معنوی و فکری، جوانان را از بحرانهای روحی و روانی نجات دهد و به آنها امید بدهد. این امید نهتنها در زندگی دنیوی بلکه در آخرت نیز به آنها کمک خواهد کرد.
به تمامی جوانان و نوجوانانی که هنوز با قرآن ارتباط عمیق برقرار نکردهاند، پیشنهاد میکنم که قرآن را بهعنوان یک دوست همیشگی و راهنمای واقعی زندگی در نظر بگیرند. قرآن تنها یک کتاب دینی نیست؛ بلکه یک نقشه راه است که میتواند در هر مرحله از زندگی، راهنمای ما باشد. اگر بتوانیم بهطور واقعی با قرآن ارتباط برقرار کنیم، مطمئن باشید که تمامی چالشها و مشکلات زندگی را بهتر درک خواهیم کرد و با آرامش بیشتری میتوانیم مسیر خود را پیدا کنیم.
انتهای پیام