کد خبر: 4297266
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۰

راه‌های پیاده‌روی کربلا و نکاتی که هر زائر باید بداند

پیاده‌روی اربعین تنها یک سفر نیست، مسیری است از دل تا دلدار. راه‌های مختلفی به کربلا ختم می‌شوند؛ از مسیر پرتردد نجف تا جاده‌های خلوت و آرامی مثل طریق‌العلما و هر مسیر حال‌وهوای خودش را دارد.

راه‌های پیاده‌روی کربلا

کربلا، فقط یک نام روی نقشه نیست. وقتی از کربلا سخن می‌گوییم، از نقطه‌ای حرف می‌زنیم که تاریخ در آن ایستاده است. شهری که افق آن از خون روشن شده و آسمانش سال‌هاست با گریه زائران شسته می‌شود. آنکه پای در این مسیر می‌گذارد در حقیقت، راهی درون خودش آغاز می‌کند؛ راهی از دل به سوی دلدار. 

در روزهای منتهی به اربعین این مسیر، این راه عاشقانه، رنگ دیگری می‌گیرد. میلیون‌ها عاشق از سراسر دنیا، فارغ از مرز، رنگ، زبان و مذهب، به یک سو حرکت می‌کنند «حرم حسین(ع)». 

راه نجف تا کربلا؛ جاده‌ای که با عشق سنگفرش شده است

از میان همه مسیرهایی که به کربلا ختم می‌شود، جاده نجف- کربلا، شاه‌راه عاشقی است. حدود ۸۰ کیلومتر مسیر پیاده‌روی، مزین به ۱۴۵۲ عمود که یکی‌یکی در فواصل ۵۰ متری، راه را نشان می‌دهند. اما این ستون‌ها فقط تیرک‌های شماره‌دار نیستند. هر عمود یک خاطره است، یک توقفگاه عشق، یک مکث برای گفت‌وگوی بی‌واسطه با خدا.

زائران این مسیر، روزی حدود ۷ تا ۸ ساعت پیاده‌روی می‌کنند تا طی سه روز به کربلا برسند. اما حقیقت این است که در این راه، هیچ‌کس عجله‌ای برای رسیدن ندارد. مقصد شیرین است اما مسیر خودش حسینیه‌ای‌ است که در هر قدم روضه‌ می‌خوانند.

جاده‌ای که دل را با خودش می‌برد

در این مسیر، همه چیز آشنا و مهربان است نخل‌هایی که سایه‌ می‌سازند، کودکانی که آب تعارف می‌کنند و پیرمردهایی که نان داغ می‌پزند. صدای نوحه و صلوات، آمیخته با عطر نان تازه و قهوه عربی تصویری می‌سازد که در هیچ جای دنیا تکرار نمی‌شود.

عمودها هم کارکردی فراتر از نشانه‌ راه دارند. با آن‌ها قرار می‌گذارند، آدرس می‌دهند، گم‌ شده پیدا می‌کنند. اما زائران باتجربه می‌دانند که نباید در عمودهای رُند مثل ۱۰۰۰ یا ۱۳۰۰ قرار گذاشت. چرا که در این نقطه‌ها شلوغی به اوج می‌رسد و پیدا کردن عزیزان سخت‌تر می‌شود.

در فاصله عمود ۱۱۰۰ تا ۱۳۹۰ مسیر باریک‌تر می‌شود و حجم جمعیت بیشتر. به همین دلیل، در این قسمت، موکب‌های کمتری دایر می‌شود. توصیه می‌شود زائران این قسمت را در روشنایی روز طی کنند، زمانی که هم فضا بهتر دیده می‌شود و هم امکان دسترسی به خدمات و همراهی بیشتر است.

جاده پیاده‌روی نجف به کربلا، بخشی از بزرگراه است که در ایام اربعین برای زائران بسته می‌شود. اما متأسفانه گاهی برخی از افرا، مسیر عبور وسایل نقلیه را انتخاب می‌کنند، آن هم شب هنگام؛ بی‌خبر از خطراتی که در تاریکی و بی‌نظمی کمین کرده‌اند. راه حسین، راه عقل هم هست. بی‌احتیاطی، جفا در این مسیر نورانی است.

راه‌های فرعی خلوتر 

علاوه بر مسیر نجف به کربلا، جاده‌های دیگری نیز وجود دارد که برخی زائران، با دل‌هایی جسورتر، قدم در آن‌ها می‌گذارند. یکی از زیباترین این راه‌ها، مسیر موسوم به «طریق‌العلما» است که از کوفه آغاز شده و از کنار رود فرات به کربلا می‌رسد.

این راه در سکوت می‌گذرد، در مجاورت نخل‌های بلند و آرامش ساحل فرات. راهی خاکی و خلوت، با آسمانی باز و هوایی سبک. اما به همان اندازه که دل‌نشین است، سخت نیز هست. موکب‌ها انگشت‌شمارند، موکب ایرانی تقریباً وجود ندارد و خدمات درمانی محدود است. این راه را تنها کسانی می‌روند که عاشق خلوت‌اند، آنان که شلوغی مسیر اصلی را بر نمی‌تابند و گوش دلشان را به صدای ناله رودخانه می‌سپارند.

مسیرهایی مثل کاظمین به بغداد و سپس به کربلا، یا جاده حله، نیز بیشتر در میان عراقی‌ها شناخته شده‌اند. زائر ایرانی در این راه‌ها کمتر به چشم می‌خورد و همین امر، گاه چالش‌برانگیز می‌شود. نبود مواکب آشنا، ناآشنایی با زبان و فرهنگ بومی از دلایلی‌ است که بسیاری از زائران ایرانی این مسیر را انتخاب نمی‌کنند.

محبوب‌ترین مسیر ایرانی‌ها

در میان تمام مسیرها، جاده نجف- حیدریه- کربلا همچنان کوتاه‌ترین، امن‌ترین و مجهزترین راه است. حضور پررنگ موکب‌های ایرانی، زیرساخت‌های بهداشتی، حمایت امدادی و آشنایی با فضا، این مسیر را برای زائران ایرانی به گزینه‌ای مطمئن و محبوب تبدیل کرده است. این جاده، هر سال میزبان میلیون‌ها دل بی‌قرار است. دل‌هایی که از هر گوشه دنیا به یک سمت می‌آیند. دل‌هایی که راه را از نجف تا کربلا، نه با پا که با اشتیاق طی می‌کنند.

کربلا وعده‌گاه دل‌هاست

هر مسیری که به کربلا ختم شود، زیباست. اما مسیر اصلی پیاده‌روی اربعین، چیزی فراتر از یک جاده است. یک روایت زنده است، روضه‌ای بی‌وقفه در دل کوچه‌های خاکی، تکراری که هر سال تازه‌تر از پیش دل‌ها را زیر و رو می‌کند. در این مسیر، آدمی کم‌کم از خود فاصله می‌گیرد و به حقیقت نزدیک می‌شود. دل بارها در طول راه می‌لرزد، اشک بی‌اختیار می‌ریزد، و دست‌ها بی‌پیرایه به سوی آسمان بلند می‌شود.

هر عمود، انگار یک زمزمه است، یک آیه، یک دعوت «بیا هنوز مانده‌ای برای رسیدن، اما تو در راهی و این کافیست». در این راه، دیگر ملیت معنا ندارد. ایرانی، عراقی، پاکستانی، لبنانی... همه یکی می‌شوند. همه زائر حسین‌اند. در این مسیر، دست‌هایی که در دنیا از هم دور بوده‌اند، گره می‌خورند. چهره‌هایی که زبان هم را نمی‌دانند، با لبخند و تعارف چای و خرما با هم سخن می‌گویند و این فقط در کربلا ممکن است فقط در مسیر اربعین.

پیاده‌روی اربعین، تنها یک مناسک نیست؛ تمرینی‌ است برای زندگی. یادآوری است از اینکه ما آمده‌ایم تا راهی را برویم که در آن، حق با خون دفاع می‌شود، نه با شمشیر. درسی‌ است برای ایستادن، برای فریاد زدن، برای ساختن جامعه‌ای که صدای مظلوم را بشنود و در برابر ظلم سکوت نکند و آن‌که یک‌بار این مسیر را رفته باشد، دیگر هرگز، همان آدم سابق نمی‌ماند. چیزی درونش تغییر می‌کند. چیزی از جنس نور. از جنس اشک. جنس فریاد در گلو مانده‌ای که دیگر سکوت نمی‌پذیرد.

در پایان این راه، زائری که بر آستان بین‌الحرمین می‌رسد، می‌فهمد که به مقصد نرسیده، بلکه تازه راه را آغاز کرده است. آغاز فهم، آغاز دگرگونی، آغاز عشقی که تا آخر عمر در دلش روشن می‌ماند. کربلا فقط یک مقصد نیست. کربلا آغاز راهیست که هرگز تمام نمی‌شود...

یادداشت: مریم اصغرپور

انتهای پیام
captcha