واقعه عاشورا یکی از تلخترین و در عین حال درخشانترین لحظات تاریخ اسلام است؛ قیامی که
امام حسین(ع) در برابر ظلم و فساد حکومت یزید انجام داد تا اسلام را از انحراف نجات دهد. اما نکته دردناک اینجاست که همین قیام بزرگ که با آگاهی، بصیرت، فداکاری و عزت همراه بود در طول قرنها دچار تحریفهایی شده است؛ طوری که گاهی آنچه مانده، بیشتر یک تصویر احساسی و بعضا خرافی از ماجراست.
امروز که با رشد رسانهها و شبکههای اجتماعی هر نوع روایت و داستانی با سرعت زیاد منتشر میشود، خطر این تحریفها هم بیشتر شده است. پس شاید یکی از مهمترین وظایف ما بازخوانی و پالایش روایات عاشوراست تا دوباره از دل این واقعه پیامهای زنده و نجاتبخشش را بیرون بکشیم.
تحریف یعنی چه؟
تحریف یعنی دگرگون کردن حقیقت؛ یعنی چیزی را به شکلی غیرواقعی نشان دادن، چه با اضافه کردن مطالب نادرست چه با حذف یا سانسور بخشهای مهم ماجرا. در مورد عاشورا، تحریفها گاهی در قالب روایتهای افسانهای و اغراقآمیز ظاهر میشوند و گاهی در شکلهایی که حتی ماهیت حماسی و انقلابی این واقعه را نابود میکنند.
انواع تحریف در عاشورا
تحریف تاریخی و روایی
در برخی منابع غیرمعتبر، داستانهایی نقل شده است که هیچ سند درستی ندارند. برای مثال، روایتهایی از ماجراهای عجیب و غریب در روز عاشورا که بیشتر به قصهپردازی شبیه هستند تا تاریخ یا تصویرسازیهایی از شخصیتهایی که بههیچوجه در منابع معتبر دیده نمیشوند.
مثل روایتهایی از حضور بعضی حیوانات خارقالعاده، یا صحنههای اغراقشده از میدان جنگ یا دیالوگهای طولانی که با حال و هوای یک نبرد مرگ و زندگی همخوانی ندارند. اینها نهتنها واقعیت تاریخی را زیر سؤال میبرند بلکه ما را از اصل ماجرا دور میکنند.
تحریف معنوی و محتوایی
در این نوع تحریف، عاشورا از یک قیام آگاهانه و اصلاحطلبانه تبدیل میشود به یک واقعه صرفا احساسی و غمانگیز. امام حسین(ع) برای اصلاح جامعه و ایستادن مقابل ظلم قیام کرد. او نه بهخاطر رسیدن به قدرت نه از روی هیجان بلکه از بنا به وظیفهای که در برابر جامعه داشت جان خودش و یارانش را فدا کرد. حالا اگر ما فقط به گریه و روضهخوانی اکتفا کنیم، ولی چشممان را روی پیامهایی مثل «امر به معروف و نهی از منکر»، «مبارزه با استبداد»، «ایستادگی در برابر ظلم» و «مسئولیتپذیری اجتماعی» ببندیم، دقیقا داریم اصل پیام عاشورا را تحریف میکنیم.
تحریف در سبک عزاداری
بعضی رفتارهایی که به اسم عزاداری انجام میشوند، نهتنها با عقل و شرع سازگار نیستند، بلکه تصویری نادرست از فرهنگ شیعه به دنیا نشان میدهند. مثل استفاده از ابزارهای خشن، آسیبزدن به بدن، یا حتی نمایشهایی که شأن امام حسین(ع) و یارانش را پایین میآورد. امام حسین(ع) فرزند رسول خداست، مظهر عقلانیت، شجاعت و کرامت چرا باید عزایش به شکلی برگزار شود که در نگاه دیگران نوعی خشونت یا رفتار غیرمنطقی تلقی شود؟
چرا تحریفها خطرناک هستند؟
تحریفها ممکن است در ظاهر بیضرر بهنظر برسند، اما واقعیت این است که اثرات عمیقی دارند. مهمترین خطر تحریف این است که عاشورا را از یک منبع بیداری و تحول اجتماعی، تبدیل به یک خاطره دور و احساساتی میکند که فقط برای گریهکردن خوب است. وقتی ما پیامهای بزرگ عاشورا را فراموش کنیم دیگر از آن چیزی یاد نمیگیریم. جامعهای که عاشورا را فقط برای عزاداری بخواهد، ولی در برابر ظلم و فساد سکوت کند در واقع از این سرمایه عظیم تاریخی هیچ بهرهای نبرده است.
اگر بخواهیم از عاشورا درست استفاده کنیم، باید چند کار جدی انجام دهیم که یکی از آنها بازگشت به منابع معتبر است. خوشبختانه آثار تحقیقی خوبی درباره تاریخ عاشورا منتشر شده. آثار محققانی مثل شهید مطهری، دکتر سید جعفر شهیدی و پژوهشگران معاصر میتواند به ما کمک کند تا روایت درست عاشورا را بشناسیم. کتاب «حماسه حسینی» از شهید مطهری یکی از بهترین نمونهها برای بررسی تحریفهاست.
دومین کار بازخوانی پیامهای اجتماعی عاشوراست. ما باید عاشورا را به چشم یک مدرسه ببینیم؛ مدرسهای که در آن درسهایی مثل آزادیخواهی، مبارزه با فساد، شجاعت در بیان حق، ایستادن پای باورها و مسئولیتپذیری در برابر جامعه آموزش داده میشود. این مفاهیم باید وارد زندگی روزمره ما شوند.
اصلاح شیوههای عزاداری اقدام دیگری است که باید در این مسیر انجام شود. هیچکس منکر اهمیت عزاداری نیست؛ عزاداری یکی از عوامل زنده نگهداشتن عاشورا در طول تاریخ بوده. اما عزاداری باید با معرفت همراه باشد. یعنی ما بفهمیم چرا گریه میکنیم، برای چه کسی و با چه هدفی. باید مراسمهایی داشته باشیم که در کنار اشک، شعور و آگاهی هم منتقل کنند.
همچنین در این راه نباید استفاده درست از رسانه را فراموش کنیم. ما در عصر رسانه زندگی میکنیم. حالا دیگر مرثیهخوانی فقط روی منبر اتفاق نمیافتد؛ فضای مجازی، پادکستها، ویدیوها، شبکههای اجتماعی و حتی بازیهای رایانهای هم میتوانند راوی عاشورا باشند. باید مراقب باشیم چه روایتی را منتقل میکنیم. اگر نسل نوجوان ما عاشورا را فقط با کلیپهای افراطی یا روایات احساسی بشناسد، کمکم از اصل آن فاصله خواهد گرفت.
تحریف عاشورا، صرفا یک خطای تاریخی یا روایی نیست؛ بلکه تهدیدی عمیق برای فهم صحیح از دیانت، عدالتخواهی و هویت فرهنگی ماست. وقتی حقیقت این نهضت عظیم در لایههایی از خرافه، احساسزدگی یا روایتهای نادرست پنهان میشود، آنچه از عاشورا باقی میماند نه یک مکتب حیاتبخش بلکه تصویری عاطفی و ایستا خواهد بود، تصویری که توانایی الهامبخشی و تحولآفرینی خود را از دست میدهد.
امام حسین(ع) تنها برای شهادت نیامد؛ آمد تا انسان را بیدار و وجدان جامعه را تحریک کند و مسیر حقیقت را در تاریکی و غربت زمانه روشن نگه دارد. وقتی قیام عاشورا به مراسمی صرفا آیینی تقلیل مییابد و از مضمون آن در عرصههای اجتماعی، سیاسی و اخلاقی غفلت میشود در واقع با یک نوع مرگ تدریجی حقیقت مواجهیم؛ مرگی که در پس آن جامعهای بیتفاوت، منفعل و از عدالت دور شکل میگیرد.
تحریف آنگاه آغاز میشود که از خود نمیپرسیم: «حسین از ما چه میخواهد؟» و تنها به این بسنده میکنیم که برای امام حسین چه کردهایم؟ درحالیکه بزرگترین هدیه به امام، عمل بر پایه آرمانهای اوست. اشک بر حسین، اگر به بیداری منجر نشود دردی را دوا نمیکند حتی ممکن است تبدیل به پوششی احساسی شود برای سرپوش گذاشتن بر مسئولیتها و کاستیها.
امروز، در عصر فروپاشی ارزشها، گسترش ظلمهای ساختاری و بحرانهای هویتی بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازگشت به حقیقت عاشورا هستیم؛ نه بازگشتی نوستالژیک، بلکه بازخوانی عمیق و عقلانی از قیامی که در آن آزادی، آگاهی، عزت و اصلاحطلبی، ارکان اصلی حرکت بودهاند. فراموش نکنیم عاشورا یک واقعه نیست؛ یک معیار است، یک محک برای سنجش انسانها در مواجهه با ظلم، انحراف و مسئولیت. کربلا، صرفا گذشتهای دور نیست؛ صحنهای همیشه جاریست...
مریم اصغرپور
انتهای پیام