بهار در ذهن خیلیها یعنی شروع، طراوت و احیای دوباره. ربیعالاول هم چنین نقشی در زیست دینی مسلمانان دارد؛ آغاز دورهای که در آن رحمت الهی پررنگتر روایت میشود و سرور جای اندوه را میگیرد. ربیعالاول که میرسد گویی شهر هم نفس راحتتری میکشد. مراسمها از لحن سوگ فاصله میگیرند و به سمت جشنهای ساده، محافل قرائت صلوات و مجالس شاد مذهبی میروند. این جابهجایی ظریف از سوگ به سرور، فقط تغییر حس نیست؛ یک پیام تربیتی هم دارد: زندگی دینی همیشه بین اشک و لبخند در رفتوآمد است و مؤمن هر دو را بلد است.
تاریخ ربیعالاول، سرشار از سکانسهایی است که دربارهشان زیاد شنیدهایم اما هر بار که دوباره مرور میشوند، معنای تازهای به امروز میدهند. لیلهالمبیت یکی از همین سکانسهاست؛ شبی که اهل مکه برای پایان دادن به دعوت پیامبر(ص) همدست شدند و حضرت علی(ع) در بستری خوابید که قرار بود هدف شمشیرها باشد. این ایستادن جای پیامبر، الگویی است از وفاداری و مسئولیتپذیری در لحظهای که قیمت بله گفتن خیلی بالا میرود.
کمی بعد هجرت پیامبر از مکه به مدینه رخ میدهد؛ هجرت به زبان امروز یعنی انتخاب آگاهانه یک نقطه صفر برای شروعی تازه؛ یعنی ساختن جامعهای که در آن قانون، اخلاق و کرامت انسانی قاعده بازی است. ثمره آن تصمیم تاسیس نخستین جامعه اسلامی و شکلگیری ساختاری بود که بعدها بستر تمدنی نو شد. نگاه به هجرت به ما یاد میدهد گاهی برای حفظ معنا باید از عادتهای قدیمی دل بکنیم؛ چه در سبک زندگی فردی و چه در مدیریت اجتماعی.
در تقویم ربیعالاول، روز میلاد پیامبر اکرم(ص) محور شادیهاست. مؤمنان از نسلهای دور کموبیش به یک شیوه مشترک این روز را جشن گرفتهاند: از چراغانی و مولودیخوانی تا اطعام و جمعهای خانوادگی. اما فراتر از آیینها، پیام اصلی این روز روشن است: پیامبری که پیامش بر محور رحمت، عدالت و اخلاق میچرخد و نسبت به رنج نادیدنی آدمها حساس است. هر بار که این میلاد را جشن میگیریم در واقع از خودمان میپرسیم سهم من در مهربانتر کردن دنیای اطرافم چیست؟
در کنار این، میلاد امام جعفر صادق(ع) نیز در همین ماه قرار دارد؛ امامی که نقشش در نهادینهکردن عقلانیت دینی، گفتوگوی علمی و تفسیرهای منقح از قرآن و سنت بیبدیل است. یاد این دو میلاد، ربیعالاول را به ماهی تبدیل میکند که در آن خرد و رحمت دوشادوش هم حرکت میکنند.
در نخستین روز ربیعالاول، شیعه یاد رحلت امام حسن عسکری(ع) و آغاز امامت حضرت مهدی(عج) را زنده میکند. این یادآوری دو پیام دارد: اول اینکه خط هدایت در نگاه شیعه یک جریانِ همیشه زنده است؛ دوم اینکه انتظار، یک وضعیت فعال است نه ساکن. ربیعالاول از این زاویه، ماهی است برای ترمیم رابطه ما با آینده؛ آیندهای که قرار است عادلانهتر باشد و این عدالت از همین امروز با اصلاح رفتار فردی، انصاف در قضاوت و مسئولیتپذیری اجتماعی شروع میشود.
در کتاب «المراقبات»، مرحوم ملکی تبریزی درباره فضیلت این ماه نکتهای کلیدی دارد: نعمت میلاد پیامبر(ص) آنقدر بزرگ است که شکر کاملش از توان ما خارج است. این گزاره در ظاهر ناامیدکننده است اما دقیقتر که نگاه کنیم انگیزهبخش است؛ یعنی حتی اگر نتوانیم حق نعمت را ادا کنیم میتوانیم با گامهای کوچک و پیوسته به سمت قدردانی حرکت کنیم؛ گامهایی مثل مراقبت از زبان، انصاف در روابط، کمک به بازکردن گرههای کوچک زندگی دیگران و تمرین شکر روزانه.
ملکی تبریزی همچنین تأکید میکند که در این ماه، عبادت فقط به آیینهای بدنی محدود نمیشود؛ بخش مهمی از کار مربوط به قلب است: یاد، شناخت، شکر و حضور. او از حالتی سخن میگوید که در آن، نور صفات الهی در دل انسان پررنگ میشود و پردههای غفلت عقب میرود. در زبان امروز میشود گفت ربیعالاول دعوت به تنظیم دوباره قلب و ذهن است؛ نوعی بازبینی در عادتهای ذهنی که حواسپرتیهای روزمره را کمتر و تمرکز بر معنا را بیشتر میکند.
در منابع عبادی، برای ربیعالاول مجموعهای از اعمال آمده است. غسل و پوشیدن لباس پاکیزه در روز اول، نمادی از ورود آگاهانه به فصل جدید است؛ شبیه اینکه خانهتکانی دل را با یک نشانه بیرونی شروع کنیم. روزهداری به شکرانه سلامتی پیامبر و امیرمؤمنان(ع) در لیلهالمبیت، راهی است برای چشیدن معنای سپاس و توسل به پیامبر(ص) و ائمه(ع) مخصوصا در روزهای شاخص این ماه ارتباط عاطفی و فکری ما را با ریشههای ایمان زنده نگه میدارد.
کسانی که به ادعیه علاقه دارند، معمولا دعای اول ماه را میخوانند؛ دعایی با محور تسبیح و ستایش و درخواستهایی دقیق از توفیق همراهی با اراده الهی تا رزق حج، از گسترش رحمت تا پیوند خیر با برکت. اگر بخواهیم این دعا را به زبان ساده امروز خلاصه کنیم، میگوید: «خدایا! کمک کن تصمیمهایم با خواست تو هماهنگ شود، نگاهم مهربانتر باشد و مسیر زندگیام سمت نیکیها تقویت شود». همین خلاصهسازی، راهی است برای اینکه دعا از متن کتاب بیرون بیاید و وارد برنامه روز بشود.
در کنار اینها، زیارت پیامبر(ص) و امام علی(ع) ولو از راه دور و با سلام و صلوات و یادآوری جایگاه امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(عج)، به دلها قوت میدهد. آنچه مهم است کیفیت ارتباط است نه فقط کمیت آیینها؛ یعنی صداقت در دعا، حضور در لحظه و تصمیمهای کوچک اما واقعی.
تجربه بسیاری از مؤمنان نشان میدهد که اگر عبادت فقط به یک فهرست انجام کار تبدیل شود، خیلی زود از معنا تهی میشود. ربیعالاول فرصت خوبی است برای اینکه عبادت بیرونی را با تمرینهای درونی همراه کنیم: تمرین شکر (مثلاً نوشتن سه نعمت هر روز)، تمرین ذکر (لحظاتی کوتاه در طول روز برای یاد خدا) و تمرین توجه (کاهش حواسپرتی دیجیتال، خاموشکردن اعلانها در ساعاتی مشخص یا پیادهرویهای کوتاه با تمرکز بر نفس کشیدن و ذکر). این تمرینها سادهاند، اما اثرشان در کیفیت بود و باش ما محسوس است.
وقتی از لیلهالمبیت و هجرت حرف میزنیم، فقط به گذشته نگاه نمیکنیم؛ داریم درباره الگوهایی صحبت میکنیم که در هر زمان قابل ترجمه هستند. ایثار علی(ع) یعنی در بزنگاهها، منفعت شخصی را قربانی حقیقت کنیم. هجرت یعنی شجاعت تغییر محیط یا عادت، وقتی میدانیم ماندن در وضعیت قبلی به قیمت از دست رفتن معنا تمام میشود. میلاد یعنی آغاز دائم؛ یعنی پذیرفتن اینکه هر روز، فرصت نو شدن است.
در سطح اجتماعی ربیعالاول به ما یادآوری میکند که دین، فقط مناسک فردی نیست. اگر شادی اهلبیت(ع) در این ماه پررنگ است باید انعکاسش را در رفتار جمعی هم ببینیم: در مهربانی بیشتر در خیابانها و ادارات، در گذشتن از خطاهای کوچک، در کمک به نیازمندان محله و در مشارکت در کارهای داوطلبانه. شادی دینی وقتی اصیل است که بخشی از اندوه دیگران کم کند.
اگر قرار است ربیعالاول برای نوجوانها و جوانها هم جذاب باشد، باید روایتها را به زبان روز گفت؛ بدون تعارفهای زائد، بدون فاصله گرفتن از مسائل واقعی زندگی. وقتی از هجرت میگوییم، میتوانیم از تجربه مهاجرتهای تحصیلی و شغلی هم حرف بزنیم؛ از اینکه چگونه میشود در محیط جدید، اصول را نگه داشت و با جامعه جدید گفتوگو کرد. وقتی از ایثار علی(ع) میگوییم، میشود سراغ موقعیتهای روزمره رفت: دفاع از حق در گروههای مجازی، ایستادن کنار کسی که مورد بیمهری قرار گرفته یا پذیرش هزینه برای گفتن حرف درست.
نسل امروز به روایتهای شفاف و قابل لمس واکنش بهتر نشان میدهد. اگر از میلاد پیامبر(ص) حرف میزنیم، میتوانیم نمونههایی از رحمت در عمل را هم نشان بدهیم: حقوق همسایه، توجه به محیطزیست، احترام به تفاوتها و مراقبت از ضعیفترین حلقههای جامعه.
و در نهایت برای اینکه حالوهوای ربیعالاول از صفحه تقویم جلوتر برود و وارد زندگی روزمره شود، میتوان چند تصمیم کوچک اما کاربردی گرفت:
1- شروع دوباره: یک عادت کوچک اما مهم را همین امروز بازتنظیم کنید؛ مثلاً نظم در خواب و بیداری، یا خواندن ۱۰ دقیقه کتاب دینی- اخلاقی در روز.
2- توازن شور و شعور: اگر در جشنهای مذهبی شرکت میکنید، کنار شور، سهمی هم برای مطالعه درباره سیره پیامبر(ص) و سخنان امام صادق(ع) بگذارید؛ آگاهی عمق شادی را بیشتر میکند.
3- هدیه پنهان: یک کار نیک بینام انجام دهید؛ یاری یک خانواده، خرید چند بسته لوازمالتحریر برای دانشآموزان محله یا پرداخت بدهی خرد کسی. نیکی پنهان اثر تربیتی عمیقی دارد.
4- آشتی کلمات: مراقب زبان باشید. ربیعالاول را با تمرین پرهیز از قضاوت عجولانه و کلمات زخمیکننده شروع کنید.
5- مجال دعا: هر روز زمان کوتاهی برای دعا بگذارید؛ لازم نیست ادعیه طولانی بخوانید. چند خط دعا با حضور قلب، عادت ذهنی شما را تغییر میدهد.
مریم اصغرپور
انتهای پیام