در روزگاری که مشغلهها و سرعت زندگی، فرصتهای معنوی را محدود کرده، کسانی هستند که با تمام مسئولیتها و دغدغهها، هنوز دلشان با قرآن میتپد. زهره قربانی یکی از همین آدمهاست؛ مادری جوان و پرتلاش که با وجود تمام محدودیتهای زمانی، خودش را به مسیر حفظ قرآن متعهد کرده. حالا حافظ هفت جزء قرآن است و در مرحله شهرستانی چهلوهشتمین دوره مسابقات قرآن اوقاف کرج حضور دارد. در این گفتوگو، از تجربههای شخصیاش میگوید؛ از نقش پررنگ پدر در شکلگیری علاقهاش به قرآن، تا تلاشهای هرروزهاش برای ادامه مسیر حفظ در کنار تربیت فرزند. گفتوگویی واقعی با زنی واقعی؛ درباره ایمان، اراده و اینکه چطور میشود با همه سختیها در مسیر قرآن ماند.
من از کودکی همراه خواهرم در کلاسهای قرآن محلی شرکت میکردیم. آن زمان بیشتر جنبه سرگرمی داشت، اما همین حضور مستمر بذر علاقه به قرآن را در وجودم کاشت. 12 ساله بودم که دوباره وارد فضای قرآنی شدم. مدتی به کلاسهای روخوانی و حفظ رفتم. البته به خاطر فشار درسی و مشغلههای نوجوانی، این مسیر چند بار قطع و وصل شد. اما هر بار که فاصله میگرفتم، احساس خلأ عمیقی داشتم بهویژه از نظر روحی. همین خلأ باعث شد دوباره به قرآن برگردم اما این بار با هدفگذاری مشخص برای حفظ.
پدرم، بیشترین نقش را داشت و نهتنها مشوق من بود بلکه خودش با عمل اهمیت انس با قرآن را به ما یاد داد. وقتی فرزند میبیند پدرش اهل قرآن است، ناخودآگاه علاقهمند میشود. هیچ وقت فراموش نمیکنم چطور با صبر و حوصله ما را به کلاسها میبرد یا وقت میگذاشت و با ما تمرین میکرد. حالا که خودم مادر شدهام بیشتر به ارزش آن حمایتهای پدرانه پی میبرم.
در حال حاضر موفق به حفظ هفت جزء از قرآن شدهام. روند حفظ برای من باتوجه به شرایط زندگی تدریجی است. شاید پیشرفتم کندتر از دیگران باشد، اما سعی کردهام آن را مستمر و با کیفیت حفظ کنم. با داشتن کودک خردسال گاهی مجبورم وسط کارهای خانه یا وقتی که خوابیده زمان کوتاهی را برای مرور محفوظاتم بگذارم.
حفظ قرآن برای من فقط یک فعالیت عبادی نیست، در روزهایی که ذهنم آشفته یا کارهایم بیش از حد زیاد است با خواندن و حفظ آیات آرام میشوم. حفظ قرآن به من تمرکز داده و حتی در تصمیمگیریها و تعاملات خانوادگیام اثرگذار بوده است. در واقع، حفظ قرآن نهتنها باعث رشد معنویام شده، بلکه به زندگی روزمرهام هم جهت داده است. من واقعاً معتقدم قرآن باید در زندگی جاری باشد، در خانه، در تربیت فرزند، در درس خواندن و حتی در کار.
دخترم هنوز خیلی کوچک است اما از همین حالا سورههای ساده را با او تمرین میکنم. خوشبختانه علاقه هم نشان میدهد. فکر میکنم چون زمان بارداریام چند بار ختم قرآن داشتم، این علاقه بیارتباط با آن فضا نیست. بچهها بیشتر از آموزش مستقیم، از محیط یاد میگیرند. وقتی مادری خودش قرآن میخواند، آن حس منتقل میشود. امیدوارم بتوانم مسیر آشنایی عمیق و عاشقانه با قرآن را برای دخترم هموار کنم.
مسابقه در فضای بسیار مناسبی در حال برگزاری است. از نظر کیفیت سالن، نظم اجرا و مهمتر از همه سطح داوری، سطح خوبی دارد. نکتهای که برایم تازگی داشت، قرعهکشی آیات قبل از تلاوت بود. این شیوه، سطح آمادگی واقعی شرکتکنندهها را نشان میدهد، چون نمیتوان صرفا روی چند آیه مشخص تمرکز کرد. داوران هم بسیار دقیق، عادل و در عین حال مشوق هستند که این خودش به ایجاد فضای معنوی کمک میکند.
جوان امروز، به دنبال معنایی عمیق برای زندگیاش است، اما اگر قرآن را فقط در قالب نصیحت یا الزام ببینیم، جذب نمیشود. باید قرآن را واقعی به آنها نشان دهیم؛ یعنی کاربردی در زندگی، در روابط و حتی در موفقیتهای فردی. من فکر میکنم اگر کسی فقط چند روز ارتباط واقعی با قرآن را تجربه کند، خودش ادامه میدهد. ما باید راه را سادهتر و صمیمیتر کنیم؛ نه اینکه صرفاً تأکید کنیم «حافظ قرآن شدن وظیفه دینی است»، باید نشان دهیم که حافظ قرآن بودن یک امتیاز و فرصت برای ساختن زندگی بهتر است.
میگویم حتی اگر روزی فقط پنج دقیقه وقت دارید، آن پنج دقیقه را به قرآن اختصاص بدهید. منتظر زمان ایدهآل نباشید؛ چون هیچوقت نمیرسد. اگر از یک آیه شروع کنید، کمکم میبینید که قرآن چطور جای خودش را در زندگیات باز میکند و چقدر میتواند حال و مسیرتان را تغییر دهد. هیچکس از راه نرفته حافظ قرآن نمیشود. ولی هرکس که شروع کند، خدا راه را برایش هموار میکند.
انتهای پیام