کد خبر: 4290212
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۰

تجلی ارادت مردم البرز به شهدای وطن

در روزی که آسمان البرز، با رنگین‌کمان یادها و خاطرات شهیدان آذین شده بود، مردم این دیار با دلی پر از عشق و احترام، پیکرهای مطهر شهدای والامقام «محسن رضایی» و «محمدرضا قائم پناه» را در آغوش گرفتند. مراسم تشییع این دو شهید تجلی وفاداری و ارادت مردم به آرمان‌های انقلاب اسلامی بود.

تشییع پیکر شهدا

به گزارش ایکنا از البرز، در روزی که آسمان البرز، با رنگین‌کمان یادها و خاطرات شهیدان آذین شده بود، مردم این دیار با دلی پر از عشق و احترام، پیکرهای مطهر شهدای والامقام «محسن رضایی» و «محمدرضا قائم پناه» را در آغوش گرفتند. مراسم تشییع این دو شهید تجلی وفاداری و ارادت مردم به آرمان‌های انقلاب اسلامی بود.

از صبح زود، خیابان‌های منتهی به امامزاده محمد(ع) مملو از جمعیت بود. چهره‌ها پر از اشک و عشق، و دل‌ها مملو از یاد شهیدانی بود که جان خود را در راه وطن فدا کردند. صدای مداحی‌ها و نغمه‌های حماسی در فضا پیچیده بود و هر لحظه بر شور و شوق مردم می‌افزود. 

مردمی که با دلی آکنده از عشق به وطن و شهیدان، در این مراسم گرد هم آمده بودند، هر یک داستانی داشتند. یکی از حاضران، خانم «فاطمه احمدی»، مادر دو شهید، در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: «من دو پسرم را در جنگ تحمیلی از دست دادم. امروز با یاد آن‌ها آمده‌ام تا بگویم که ما هرگز فراموش نخواهیم کرد. این شهیدان، چراغ راه ما هستند و ما باید ادامه‌دهنده راه آن‌ها باشیم».

وی با صدای لرزان ادامه داد: هر بار که صدای «الله اکبر» را می‌شنوم، یاد پسرانم زنده می‌شود. آن‌ها برای ما افتخار بودند و امروز هم افتخار می‌کنیم که در کنار دیگران برای شهیدان خود عزاداری کنیم.

در کنارش، جوانی به نام «امیررضا»، با چهره‌ای مصمم و چشمانی پر از اشک، گفت: «این شهیدان برای ما جان دادند تا ما بتوانیم در آرامش زندگی کنیم. ما باید قدردان این فداکاری‌ها باشیم و هرگز اجازه ندهیم خون آن‌ها پایمال شود. امروز آمده‌ام تا به آن‌ها بگویم که ما همیشه در کنار آرمان‌هایشان خواهیم بود.

وی بیان کرد: این همه جمعیت نشان‌دهنده عشق ما به وطن و شهدایمان است. ما هیچ وقت فراموش نخواهیم کرد که چه کسانی برای ما جنگیدند.

در طول مسیر، گروه‌های مختلفی از مردم با گل‌هایی در دست، به استقبال پیکرها آمدند. گل‌هایی که نماد عشق و احترام به شهدایی بود که جان خود را فدای وطن کردند. بانوان با چادرهای مشکی، در حالی که اشک‌هایشان را پاک می‌کردند، دعاهایی برای آرامش روح شهیدان خواندند و مردان با صدای بلند نام آن‌ها را فریاد زدند.

به محض رسیدن به محل تدفین، جمعیت به دور پیکرها حلقه زدند. چهره‌ها پر از اندوه و غم بود و هرکس به نوعی دل خود را تسلی می‌داد. جوانانی که روزی آرزو داشتند در کنار این شهیدان زندگی کنند، حالا به یاد آن‌ها اشک می‌ریختند و با صدای بلند نام آن‌ها را فریاد می‌زدند. «محسن! محمدرضا!» صدای نام آن‌ها در فضا پیچیده بود و هر بار که نامشان بر زبان می‌آمد، اشک‌های بیشتری بر گونه‌ها جاری می‌شد.

یکی از روحانیون حاضر در مراسم با صدای بلند دعا کرد: «خداوند این شهیدان را در جوار خود قرار دهد و ما را نیز در مسیر آن‌ها هدایت کند.» این دعا مانند شعله‌ای در دل حاضرین شعله‌ور شد و همه با هم آمین گفتند. اشک‌ها همچنان بر صورت‌ها جاری بود و هرکس به نوعی دلشکسته‌تر از قبل به یاد عزیزان از دست رفته‌اش فکر می‌کرد.

در نهایت، پیکرهای مطهر در آغوش خاک آرام گرفتند و مردم با دلی پر از غم و عشق، یاد آن‌ها را گرامی داشتند. صدای دعا و نیت خیر در فضا پیچید و همه حاضرین به یاد شهیدان، برای امنیت و آرامش کشور دعا کردند.

در پایان همه حاضرین با قلب‌هایی پر از احساس، به سمت خانه‌هایشان بازگشتند؛ اما یاد شهدای عزیز همیشه در دل‌هایشان زنده خواهد ماند. این مراسم، یادآور این حقیقت بود که عشق به وطن و شهدای آن همیشه در دل مردم ایران جاری است و هیچگاه خاموش نخواهد شد.

این مراسم نه تنها یک مراسم تشییع بلکه یک درس بزرگ برای نسل امروز بود؛ درسی درباره‌ی فداکاری، ایثار و اهمیت حفظ امنیت ملی که باید همواره در خاطرها باقی بماند.

انتهای پیام
captcha