فروردین ماه دوباره آمد. بهار از راه رسید و طبیعت رفته رفته چهره خود را نو میکند، اما در دل تاریخ این روزها، بیستم فروردین همچنان به یاد مردی است که هنر را از سطح تصویر و زیباییهای سطحی فراتر برد و آن را به مسیری برای جستجوی حقیقت بدل کرد. شهید مرتضی آوینی، کسی که با قلم و تصویر، جایی برای انقلاب اسلامی در دل هنر معاصر باز کرد و به مردم نشان داد که چگونه هنر میتواند به سلاحی قدرتمند برای روایت حقیقت تبدیل شود. در بیستم فروردین، هر ساله به یاد آوینی، در قطعه ۲۹ بهشت زهرا (س)، مزار او مکانی برای تأمل و مرور دوباره آرمانها و تفکراتی است که در آن زمان و پس از آن، هیچگاه فراموش نشدند.
وقتی به مزار شهید مرتضی آوینی در قطعه ۲۹ بهشت زهرا (س) قدم میگذارم، گویی به دنیای دیگری وارد میشوم؛ دنیایی که یادآور رویدادهای بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی است و در عین حال، نمایانگر تلاشی است برای حفظ حقیقت در دنیای پر از تغییر و تزلزل. اطراف مزار، گلهای تازهای که به زمین گذاشته شدهاند، گویی به نوعی با شهادت آوینی پیوند خوردهاند. هر گل، هر شاخه، گواهی است از عشقی که همچنان به یاد او در دلها زنده است. درختی که کنار مزار ایستاده، با سربندهای شهادت آویخته بر شاخههایش، در سکوت خود داستانی از پایداری و استقامت را روایت میکند. نسیمی که از دل درختان میگذرد و به آرامی درخت را به حرکت در میآورد، مانند پیام آرامی است که آوینی از آن دنیا برای کسانی که در این مکان قدم میزنند، میفرستد؛ پیامی که همچنان در دل هنرمندان و کسانی که از مسیرش پیروی میکنند، به گوش میرسد.
لحظهای در کنار مزار میایستم، شاید به یاد روزهایی که آثار آوینی را تماشا کرده و با آنها لحظهها را به دقت درک کردهام. در این سکوت عمیق، گویی چیزی بیشتر از یک شهادت در حال روایت است. شاید در این لحظات، در دل کسانی که به یاد آوینی آمدهاند، مفهومی عمیقتر از شهادت و ایثار در حال شکلگیری است.
مرتضی آوینی، هنرمندی بود که نگاهش به هنر چیزی فراتر از تصاویر زیبا و کادربندیهای متداول در سینما بود. به هنر به عنوان ابزاری برای بیان حقیقت و درک عمیقتر از واقعیتهای پیرامونش نگاه میکرد. مستندهایش در وهله اول، بر ظواهر حوادث تمرکز داشتند، اما در پس این ظاهر، عمق مفهومی بود که مخاطب را به تفکر وا میداشت.
آوینی در آثارش همواره به جستجوی حقیقت بود، آن هم حقیقتی که تنها از طریق هنر متعهد و درگیر با واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی قابل درک است. او با نگاهی که از دل تاریخ انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی برمیآمد، به سینما و مستند نگاه کرد. برای آوینی، هنر صرفاً یک ابراز احساسات یا یک شیوه زیباییشناختی نبود، بلکه هنری بود که در خدمت آرمانهای انسانی و انقلاب قرار میگرفت.
آوینی همواره بر این باور بود که هنر باید متعهد باشد؛ هنر نمیتواند نسبت به واقعیتهای اجتماعی و سیاسی بیتفاوت باشد. در نگاه او، سینما و هنر باید در خدمت حقیقت باشد. این هنر متعهد بود که توانست نه تنها بر مخاطب تأثیر بگذارد، بلکه در دل تاریخ هم جایگاه ویژهای پیدا کند. بهویژه در دورهای که بسیاری از هنرمندان به دنبال جذابیتهای ظاهری و زیباییشناسی بودند، آوینی ثابت کرد که هنر میتواند همچنان وسیلهای برای انتقال پیامهای عمیقتر باشد؛ پیامی که به جای تمرکز بر زیباییهای سطحی، به حقیقتهای نهفته در دل تاریخ و جامعه میپردازد.
آوینی با آثار خود نهتنها در عرصه مستند، بلکه در عرصه نوشتار نیز بهطور ویژهای تأثیرگذار بود. کتابهایش، مانند «فتح خون»، که روایتگر مبارزات عاشقان شهادت در جنگ تحمیلی است، به همان اندازه که در دل خود حماسه و ایثار را فریاد میزند، بهطور غیرمستقیم ما را به تفکر در مورد حقیقت و ارزشهای انسانی و اسلامی دعوت میکند. او توانست از دل تاریخ جنگ، مفاهیمی همچون مقاومت، ایثار و وفاداری به آرمانها را استخراج کند و آنها را در قالب آثار هنری خود جاودانه کند.
شهادت مرتضی آوینی هرگز پایان مسیرش نبود. او با قلم و دوربین خود، همیشه در دل مردم زندگی کرده است. هنر آوینی نه تنها در زمان حیاتش، بلکه پس از شهادتش نیز از دایره محدود زمان و مکان فراتر رفت. هر سال در بیستم فروردین، زمانی که یادآور شهادت او میشود، هنرمندان، دانشجویان، و حتی جوانانی که ممکن است آثار او را از نزدیک تجربه نکرده باشند، با شوق و اشتیاق به آثار او رجوع میکنند.
وی ثابت کرد که هنری که با حقیقت و آرمانهای انسانی پیوند میخورد، هیچگاه فراموش نمیشود. آثارش چه در قالب مستندهایش و چه در کتابهایش، همچنان در دل نسلهای جدید زندهاند. صدایش در هر فریم و هر واژه، همیشه در حال طنینانداز شدن است و نسل به نسل منتقل میشود.
هنر آوینی، همچنان در دل جوانان هنرمند و آگاه زنده است. او نشان داد که هنر اگر در خدمت حقیقت باشد، هرگز از یاد نمیرود و در تاریخ انسانها همچنان برجسته خواهد ماند. امروز که در کنار مزار آوینی ایستادهام، نهفقط به یاد یک شهید بلکه به یاد مردی میافتم که هنر را از یک ابزار صرف برای زیباییشناسی به یک سلاح برای انتقال حقیقت و آرمانهای انسانی تبدیل کرد. هنر آوینی، صدای حقیقت و ایثار، همچنان در دل تاریخ و در قابهای مستندش جاری است.
یادداشت: مریم اصغرپور
انتهای پیام