مبانی تفکر انتقادی در قرآن / جهت توحیدی به پرسشگری کودکان دهیم
کد خبر: 3881527
تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۷:۱۱
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه تبیین کرد:

مبانی تفکر انتقادی در قرآن / جهت توحیدی به پرسشگری کودکان دهیم

گفت‌وگو و پرسشگری از منظر قرآن کریم در راستای هدایت است و خنثی نیست. کودکان بهترین ظرفیت را برای تفکر انتقادی دارند اما باید به پرسشگری آنان جهت دهیم تا در راستای توحید و هدایت باشد؛ این سخن را حجت‌الاسلام والمسلمین بهشتی، دکترای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، می‌گوید.

مبانی تفکر انتقادی در قرآن کریم/ به پرسشگری کودکان جهت توحیدی بدهیمبسیاری از پژوهشگران جامعه‌شناسی معتقدند که یکی از ویژگی‌های جامعه خلاق و توسعه‌یافته این است که افراد در آن آزادانه و آگاهانه به نقد بپردازند و خود نیز افرادی نقدپذیر باشند. بنابراین، این‌گونه مسئولانی مسئولیت‌پذیر بر مسند امور می‌نشینند و جامعه‌ای پویا بر آن‌ها نظارت همگانی را محقق می‌کنند؛ فرایندی چندبعدی که از مدرسه و خانواده آغاز می‌شود و با رسانه و دانشگاه ادامه می‌یابد.

در این راستا با حجت‌الاسلام والمسلمین سعید بهشتی، دکترای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به گفت‌وگو پرداختیم و از او درباره ریشه‌های تفکر انتقادی در سنت ایرانی و اسلامی که محور آن قرآن کریم است و نیز درباره چگونگی تربیت فرد بر اساس روحیه انتقادی پرسش کردیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین بهشتی در گفت‌وگو با ایکنا اظهار کرد: تفکر انتقادی چند بخش می‌تواند داشته باشد، اول از همه باید به معنای نقد و مشتقات آن توجه کنیم، نقد به معنای شناسایی و تفکیک نقاط قوت و ضعف و جنبه‌های خالص و ناخالص شیء گفته می‌شود. مثل کاری که صرافان در بازار برای طلا انجام می‌دهند و سره و ناسره آن را از هم جدا می‌کنند. در عرصه اندیشه و دیدگاه‌ها هم نقد به این معناست که نقاط قوت و ضعف را شناسایی و از هم متمایز کنیم. زیربنای فعال‌سازی تفکر انتقادی این است که انسان باید قوه تفکر و تعقل خود را به کار بیندازد و توهمات و پندارهای غلط خود را کنار بگذارد، مهم‌ترین منبع تربیت اسلامی، قرآن کریم است. باید ببینیم قرآن کریم برای پرورش انسان‌های نقاد و نقدپذیر، چه صحنه‌هایی را ترسیم می‌کند.


بیشتر بخوانید: 

وی ادامه داد: پیش از بحث درباره روش‌های قرآنی باید به دو نکته درباره این کتاب الهی توجه کنیم؛ قرآن کریم، نور است. حکما در تعریف نور می‌گویند: «ظاهرٌ بظاهر مظهرٌ بغیره، نور چیزی است که خودش ظهور بالذات و آشکار دارد و غیر خود را آشکار می‌کند». پس نور برای ظهور، احتیاج به نور دیگری ندارد. آیه 174 سوره نساء بیان می‌دارد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا؛ ای مردم ما به سوی شما، برهان و نور آشکاری فرستاده‌ایم». نکته دوم این است که مطابق بعضی آیات قرآن، غایت قرآن، خارج کردن انسان از تاریکی‌ها به سمت نور است. آیه اول سوره ابراهیم بیان می‌دارد: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور؛ کتابی نازل کردیم تا مردم را از تاریکی‌ها به سمت نور حرکت دهد».

قرآن ما را به سمت تفکر انتقادی سوق می‌دهد

این استاد دانشگاه تصریح کرد: این یعنی قرآن کریم، اساساً دنبال حقیقت است و اندیشه وهمی، خلاف واقع و بی‌پایه و اساس را از اندیشه صحیح و حقیقی، تمیز می‌دهد. حقیقت هم نمی‌تواند کثرت داشته باشد، این عدم کثرت حقیقت و وحدت آن، نور است. در قرآن، نور هر جا آمده، به شکل مفرد است اما ظلمات، به شکل جمع آمده است. تفکر انتقادی هم به بیانی دیگر، تفکر واقع‌بینانه و به دنبال حقیقت است، پس قرآن اساساً ما را به سمت تفکر انتقادی سوق می‌دهد. آیه 17 و 18 سوره زمر بیان می‌دارد: «فبشرّ عباد الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه؛ پس بشارت بده بندگانم را، آنانکه قول را استماع می‌کنند و از بهترینش تبعیت می‌کنند». یستمعون از باب افتعال و در آن، تلاش و کوشش نهفته است. پس یکی از لازمه‌های تفکر انتقادی که قرآن به آن اشاره کرده است، خوب شنیدن سخنان مختلف است.

4 روش عمده قرآنی در پرورش تفکر و تفکر انتقادی

حجت‌الاسلام والمسلمین بهشتی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: حال به چهار روش عمده قرآنی در زمینه پرورش تفکر و تفکر انتقادی اشاره می‌کنم؛ یک روش این است که قرآن کریم، مخاطب، خواننده و متربی را به سنجیدن اندیشه‌های گوناگون با ترازوی عقل فطری، که هیچ اعوجاج و انحراف ندارد، دعوت می‌کند، قرآن بارها از «لعلکم تعقلون؛ ای کاش تعقل کنید یا امید است که تعقل کنید» استفاده کرده است. عقل فطری، ظرفیت انتقاد و نقدپذیری دارد و رجوع به آن باید اولویت باشد. همین که انسان روزانه با خود ساعتی فکر کند و خود را به فکر کردن عادت دهد، زمینه فکر خلاق و نقاد در او شکوفا می‌شود. بخاطر همین است که در روایت داریم یک ساعت تفکر، از 70 سال عبادت برتر است.

وی اضافه کرد: علاوه بر این استفاده از علم منطق نیز که از همان عقل فطری سرچشمه گرفته است، می‌تواند بسیار کارساز باشد. آیه 26 شعرا می‌فرماید: «وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيم؛ مسائل را با ترازویی بسنجید که اعوجاج نداشته باشد، مضمون همین «قسطاس» در آیه 35 سوره اسراء نیز تکرار شده است. علمایی مثل مرحوم سبزواری از علم «منطق» به عنوان قسطاس یاد می‌کردند. منطق آن عملی است که قواعدش ذهن انسان را کمک می‌کند تا در اندیشه‌ورزی دچار خطای استدلالی نشود.

اهمیت پرسشگری

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: روش دیگر در قرآن کریم که خیلی استفاده شده و عرصه‌های گوناگونی دارد، پرسشگری است. من معتقدم کل آموزه‌های قرآن کریم را می‌توانیم به دو بخش حکمت‌های نظری و عملی تقسیم کنیم. حکمت‌های نظری، به قول فارابی، راجع به حقایق نامقدور بحث می‌کند، اما حکمت‌های عملی راجع به حقایق مقدور صحبت می‌کند. قرآن هم در زمینه حکمت‌های نظری و هم حکمت‌های عملی، به جای آن که مطلبی را صریحاً برای ما بیان کند، در قالب سؤال و جواب به مخاطب عرضه می‌کند، برای اینکه پرسش، فکر انسان را به کار می‌اندازد و مخاطب را نسبت به اندیشه‌های وهمی بیدار می‌کند. مهم‌ترین حکمت نظری، توحید و وجود خدای متعال است. در باب توحید، ده‌ها مسئله در قالب سؤال مطرح شده است. آیه 35 سوره طور بیان می‌دارد: «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُون» کسانی که خالق بودن خدای یگانه را قبول ندارند، از آن‌ها سؤال می‌کنیم که آیا بی‌علت آفریده شده‌اند یا اینکه خودشان خالق خودشان هستند؟! مثال دیگر اینکه در سوره یوسف، صحنه‌ای ترسیم می‌شود که حضرت یوسف(ع) از هم‌بندی‌هایش در زندان می‌پرسد: «يَا صَاحِبَی السِّجْنِ أَ أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّار؛ آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای یگانه مقتدر؟»

حجت‌الاسلام والمسلمین بهشتی یکی دیگر از حکمت‌های نظری را معاد دانست و گفت: برای مثال آیه سوم سوره قیامت بیان می‌دارد: «آَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَه؛ آیا انسان فکر می‌کند که نمی‌توانیم استخوان‌هایش را دوباره جمع و زنده‌اش کنیم». همین سؤال برای این است که انسان لحظاتی با خود فکر کند و بگوید خدایی که مرا از هیچ آفرید، آیا به راستی قادر نیست مرا دوباره زنده کند؟ وقتی انسان لحظاتی با این سؤال درگیر شد، آنگاه آیه بعدی می‌فرماید: «بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَه؛ بله حتی می‌توانیم سرانگشتان او را هم دوباره ترمیم کنیم». در حکمت‌های عملی هم قرآن کریم، سؤالاتی را مطرح کرده است. مثلاً در آیه 36 سوره قیامت بیان می‌دارد: «أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى؛ آیا انسان فکر می‌کند که رها شده است؟» همچنین آیه 60 سوره الرحمن بیان می‌دارد: «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَان؛ آیا جزای نیکی جز نیکی نیست».

روش گفت‌وگوی نقدآمیز

حجت‌الاسلام والمسلمین بهشتی یکی دیگر از حکمت‌های نظری را معاد دانست و گفت: برای مثال آیه سوم سوره قیامت بیان می‌دارد: «آَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَه؛ آیا انسان فکر می‌کند که نمی‌توانیم استخوان‌هایش را دوباره جمع و زنده‌اش کنیم». همین سؤال برای این است که انسان لحظاتی با خود فکر کند و بگوید خدایی که مرا از هیچ آفرید، آیا به راستی قادر نیست مرا دوباره زنده کند؟ وقتی انسان لحظاتی با این سؤال درگیر شد، آنگاه آیه بعدی می‌فرماید: «بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَه؛ بله حتی می‌توانیم سرانگشتان او را هم دوباره ترمیم کنیم». در حکمت‌های عملی هم قرآن کریم، سؤالاتی را مطرح کرده است. مثلاً در آیه 36 سوره قیامت بیان می‌دارد: «أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى؛ آیا انسان فکر می‌کند که رها شده است؟» همچنین آیه 60 سوره الرحمن بیان می‌دارد: «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَان؛ آیا جزای نیکی جز نیکی نیست».

وی روش چهارم قرآن کریم را استدلال بیان کرد و گفت: برای مثال آیه 22 سوره انبیاء بیان می‌دارد: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا؛ اگر دو خدا وجود داشت، کار جهان هیچ‌گاه چنین نظم و نسق نمی‌یافت».

بهترین سن برای پرورش روحیه تفکر انتقادی

وی درباره بهترین سن پرورش روحیه تفکر انتقادی گفت: کودکان، به این دلیل که آلودگی‌های بزرگسالان در آن‌ها شکل نگرفته و فطرت پاکشان هنوز غبار نگرفته است، زیاد سؤال می‌پرسند. از این ظرفیت باید استفاده کرد و آن‌ها را باید به سمتی سوق داد که درباره مسائل مختلف زندگی، سؤال بپرسند، گفت‌وگو کنند، استدلال بشنوند، گاهی قانع شوند و گاهی هم قانع نشوند و دوباره سؤال بپرسند. البته سن، استعداد و جنسیت کودک هم در این بحث‌ها باید لحاظ شود. هم نقش پدر و مادر در خانواده و هم نقش یک مربی دلسوز آگاه در مدرسه، در شکل‌گیری روحیه تفکر و تفکر انتقادی در کودکان بسیار مؤثر است. آنچه امروز در دنیا از آن به فلسفه کودک و نوجوان تعبیر می‌شود، همین است. منظورشان این نیست که فلسفه متافیزیک به کودکان آموزش داده شود، بلکه همین فضا برایشان مهیا شود.

این پژوهشگر تعلیم و تربیت در پایان یادآور شد: خانواده‌ها و معلمان نباید از آن غفلت کنند، گفت‌وگو و پرسشگری از منظر قرآن کریم در راستای هدایت است و باید جهت داشته باشد. گفت‌وگوی قرآنی، گفت‌وگوی خنثی و بی‌جهت نیست، چون بعضی اندیشه‌ها در فلسفه تعلیم و تربیت غرب هست که معتقدند هیچ دخالتی در بحث نباید داشته باشیم. برای مثال در نظریه‌های تربیتی آمریکا، نظریه‌ای به نام پیشرفت‌گرایی وجود داشت که  در حال حاضر رونق چندانی ندارد؛ این نظریه می‌گوید باید بگذاریم بچه‌ها و معلم هر چه می‌خواهند بگویند و هیچ جهتی به آن‌ها ندهیم، در حالی که در مبانی اسلامی اینگونه نیست و گفت‌وگو باید به سمت هدایت باشد.

انتهای پیام
captcha