به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با صدای «میانه بخوان»؛ واژگانی بود که همچون صاعقه بر گوش جوانی که در یکی از محافل قرآن تلاوت میکرد و در آستانه دستیابی به جایگاهی در میان بزرگان تلاوت قرار داشت، فرود میآمد؛ برخورد این واژگان به گوش او، مانند برخورد صاعقه بود، زیرا اولا در برابر جمعیتی بسیار قرار داشت و همین امر موجب اضطرابش شده و دوم این که این واژگان از زبان نزدیکترین فرد به او یعنی پدرش که بیش از دیگران نگران آیندهاش بود، گفته میشد.
علیرغم همه اینها پسر انگیزه بسیار بالایی داشت تا مسیر قرآنی پدر در تلاوت را ادامه دهد.
پایگاه خبری «الیوم السابع» مصر در ادامه سلسله گفتوگوهایی که با قاریان مشهور و نوظهور مصری انجام داده، این بار به سراغ «حسین عبدالعاطی ناصف»، 52 ساله فرزند مرحوم «شیخ عبدالعاطی ناصف» رفته که در حال حاضر بهعنوان حسابدار در یک شرکت خصوصی مشغول به کار است و در مسجد «الرحمه» قاهره نیز قرآن تلاوت میکند و اصرار دارد راه پدر را ادامه دهد، مشروح این گفتوگو از نظر میگذرد:
ابتدا بفرمایید از چه زمانی و توسط چه کسی قرآن را حفظ کردید؟
من در سال 1965 میلادی در شهر«شبین القناطر» واقع در استان «قلیوبیه» مصر به دنیا آمدم. حفظ قرآن را از 11 سالگی در مکتبخانه روستا نزد «شیخ سید دراهم» آغاز کردم و اجازهنامه تلاوت را از پدرم و «شیخ علی ابو احمد» دریافت کردم. پس از آن به الازهر ملحق شده و در سال 1989 میلادی در رشته بازرگانی لیسانس گرفتم.
حسین عبدالعاطی ناصف
استعداد شما در تلاوت چگونه کشف شد؟
زمانی که من به مکتبخانه میرفتم، استاد مکتبخانه گوش دادن به تلاوت من را دوست داشت. من نیز علاقه داشتم از بزرگان تلاوت همچون «شیخ کامل یوسف بهتیمی» و «مصطفی اسماعیل» تقلید کنم. پدرم نیز دوست داشت زمانی که من قرآن میخوانم به تلاوت من گوش دهد. در سن 17 سالگی برای تمرین با او قرآن قرائت میکردم. در دوره راهنمایی به صورت اتفاقی در برنامهای به نام انجمن «علم و ایمان» که هر هفته از تلویزیون مصر پخش میشد، شرکت کردم. در آن زمان در مساجد روستا قرآن تلاوت میکردم و یکی از کارکنان تلویزیون صدای من را شنید و از من خواست برای ضبط برنامه بروم. از پدرم اجازه گرفتم و در نقش کسی که به گروهی از کودکان قرآن آموزش میدهد، در تلویزیون ظاهر شدم.
مهمترین چیزی که از مرحوم پدرتان آموختید، چه بود؟
من از پدرم تواضع در برابر مردم و اخلاص در تلاوت را آموختم و این که حق هر حرفی را ادا کنم. پدرم به «کشاورز قرآن» ملقب شده بود و مردم این لقب را از کشاورزی که زمین را با تبر خود به خوبی شخم میزند، اقتباس کرده بودند؛ زیرا پدرم در تلاوت خود بسیار تلاش میکرد. همچنین به او «قاری اولیاء» نیز میگفتند؛ چرا که بر تلاوت در طول سال در مساجد شیعی همچون مسجد حضرت زینب(س) یا سیده نفیسه و همین طور مسجد امام شافعی بسیار تأکید داشت.
مرحوم عبدالعاطی ناصف، پدر حسین عبدالعاطی ناصف
نخستین دعوت رسمی از شما چه زمانی بود؟
نخستین دعوت رسمی از من برای قرائت قرآن در سن 17 سالگی در شبهای ماه مبارک رمضان از سوی یکی از خانوادهها در روستای خودم واقع در قلیوبیه بود که در آن زمان برای یک ماه 150 پوند مصری دریافت کردم.
آیا برای تلاوت به خارج از مصر نیز دعوت شدهاید؟
من به کشورهای بسیاری همچون دانمارک(دو بار)، اسلوونی، برزیل(سه بار) و ایرلند دعوت شدهام، همچنین در بسیاری از آیینها و مناسبتهای رسمی مصر قرآن تلاوت کردهام، به گونهای که 4 بار در محافلی رسمی که نخستین آنها شب قدر بود، در برابر حسنی مبارک(رئیس جمهور مخلوع مصر) قرآن خواندم. تلاوت در جشن میلاد پیامبر(ص) در سالهای 1989 و 1991 میلادی و جشن روز مبلغان در سال 1989 میلادی از دیگر برنامههایی بود که در آنها من در مقابل حسنی مبارک قرائت کردم.
از خاطرات فراموشنشدنی از حضور با پدر در محافل مختلف برای ما بگویید.
من به همراه پدرم در جشنها و مراسم دینی شرکت میکردم. او معتقد بود در تلاوت قرآن استعداد دارم. فراموش نمیکنم یک بار زمانی که 21 سال داشتم، به همراه پدرم در یک مراسم سوگواری شرکت کردم. او در کنار من نشسته بود. زمانی که من تلاوت میکردم صدای من از مقام(نغمه قرآنی) خارج شد ناگهان پدرم در برابر جمعیت با صدای بلند به من تذکر داد «با صدای میانه بخوان». این تذکر مرا بسیار مضطرب ساخت. اما سریع دوباره اعتماد به نفس خود را به دست آوردم و به او گفتم: «جناب استاد شیخ عبدالعاطی، خداوند شما را برای ما حفظ کند» و تلاوت خود را ادامه دادم. بعد از آن مراسم از پدرم پرسیدم چرا با من اينگونه رفتار و مرا مضطرب کردید؟ او گفت: مردم چنین تلاوتهایی را برنمیتابند و خواهند گفت: چه کسی به این قاری تلاوت آموخته و او پسر کیست؟
از تلاوت در برابر جمعیت خاطرهای دارید؟
بله اما این خاطره در حقیقت در برابر جمعیت نیست. من دوستی در استان «بنی سویف» داشتم. او مرا برای جشن عروسی خواهرش دعوت کرد. با این که مراسم در سالن مناسبتها بود، عروس اصرار داشت که جشن شادی آنها را با تلاوت قرآن شروع کنم و این به دلیل تعریف زیاد دوستم از من در میان خانواده خود بود، زمانی که ما در ارتش با هم بودیم در زمانهای بیکاری، قرآن تلاوت میکردم.
آیا در رادیو قرآن مشغول هستید؟
تاکنون موفق نشدهام به رادیو بپیوندم و در این زمینه شانس با من همراه نبوده است، چرا که تاکنون سه بار که آخرین آن در سال 2015 میلادی بوده، به این رسانه مراجعه کردهام، اما هر بار به این دلیل که صوت من شبیه تلاوت پدرم است، رد شدهام و کارم به تأخیر افتاده است. من نمیدانم چه کاری باید بکنم. من به صورت عمدی از پدرم تقلید نمیکنم، بلکه این یک مسئله ارثی و ژنتیکی است. به زودی یک بار دیگر مراجعه خواهم کرد؛ زیرا من از سال 1985 میلادی عضو اتحادیه قاریان هستم و از سال 1998 تا سال 2005 قاری مسجد «رابعة العدویة»(از مشهورترین مساجد قاهره) بودهام و از آنجا به مسجد «الرحمه» در قاهره منتقل شدم و اکنون قاری این مسجد هستم.
آیا خودتان به فرزندانتان حفظ قرآن آموزش میدهید یا برای آنها استاد انتخاب کردید؟
من سه دختر و یک پسر دارم که همه آنها در مؤسسات آموزشی وابسته به الازهر نامنویسی کردهاند، تمایل دارم خودم در منزل به آنها قرآن یاد دهم و تاکنون یکی از آنها کل قرآن را حفظ کرده است.
برای آینده خود چه آرزویی دارید؟
آرزو دارم برای تحقق آرزوی پدرم به رادیو ملحق شوم، زیرا مرحوم پدرم نخستین بار که 15 سال پیش در رادیو پذیرفته نشدم، خیلی غمگین شد و همین مسئله انگیزه من برای حضور در رادیو است و آرزو دارم آنجا مشغول شوم/.