عمل به فرامین الهی انگیزه اصلی حضور فعالان قرآنی در راهپیمایی‌های انقلاب
کد خبر: 1372012
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۵
زکی‌لو بیان کرد:

عمل به فرامین الهی انگیزه اصلی حضور فعالان قرآنی در راهپیمایی‌های انقلاب

گروه فعالیت‌های قرآنی: کارشناس قرآنی کشور با بیان اینکه فعالان قرآنی انگیزه‌های فراوانی برای حضور در راهپیمایی‌های ایام انقلاب داشتند، گفت: مهم‌ترین این انگیزه‌ها عمل کردن به فرامین الهی بود.

مجید زکی‌لو، کارشناس قرآنی کشور در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، با بیان اینکه سال‌های قبل از انقلاب در کلاس‌‌های آموزش قرآن کریم مرحوم «محمد غفاری» حضور می‌یافته است، گفت: بعد از پایان یافتن آموزش‌های قرآن و همچنین در لابه‌لای آن بحث‌هایی در مورد ظلم و ستم‌های رژیم طاغوت صورت می‌گرفت و در برخی مواقع اعلامیه‌‌هایی نیز تولید و توزیع می‌شد.

جلسات قرآنی پایگاه اخبار دسته اول رویدادهای انقلاب
وی با تأکید بر اینکه جلسات قرآنی، پایگاه اخبار دسته اول رویدادهای انقلاب بود، افزود: در واقع جلسات قرآن یکی از محل‌های اصلی انتشار اعلامیه‌های روشنگرانه حضرت امام خمینی(ره) در مورد رژیم ستمگر پهلوی بود؛ حتی از اساتید قرآنی بودند افرادی که به جرم بر پا کردن جلسات قرآنی دستگیر و زندانی شدند و اکثر آنها را در کمیته مشترک ضد خرابکاری که در ابتدای خیابان «توپخانه» سابق و امام خمینی(ره) فعلی ساخته شده بود، زندانی می‌کردند؛ این زندان یکی از زندان‌های بسیار مخوفی بود که در زمان رضا شاه توسط آلمان‌ها ساخته شده بود.

زندانی کردن فعالان قرآنی
این کارشناس قرآنی تصریح کرد: از جمله فعالان قرآنی که در این زندان برای مدتی به جرم بر پا داشتن جلسات قرآنی و ارائه آموزش‌های قرآن به جوانان زندانی شد، مرحوم «محمد غفاری» بود. مرحوم غفاری مجله‌ای را هم انشتار می‌داد که شعار آن هم «هر کس به کسی نازد، ما هم به علی نازیم» و اسم آن هم «الغدیر» بود و در لابه‌لای مطالب این نشریه نسبت به فرامین حضرت امام(ره) اشاراتی می‌شد و روشنگری‌هایی نیز صورت می‌گرفت.
زکی‌لو اظهار کرد: یکی دیگر از افرادی که در جلسات قرآن به جرم بر پا کردن جلسات قرآن دستگیر شد «حدادی» بود که در استان مازندران برای مدتی و تنها به جرم بر پا داشتن جلسات قرآنی دستگیر و مهمان زندان‌های رژیم طاغوت بود؛ مطمئناً فعالان قرآنی بسیار بیشتری نیز هستند که طعم زندان‌های حکومت پهلوی را چشیده‌اند، اما با توجه به فروتنی این قشر از جامعه کسی اطلاعی از آن ندارد.

جلسات قرآنی مرکز برانگیختن مردم برای حضور در تظاهرات
این فعال قرآنی خاطرنشان کرد: در سال‌ها و روزهایی که به پایان عمر طاغوت نزدیک می‌شدیم، جلسات قرآنی به یکی از مراکز برانگیختن مردم مسلمان برای قیام علیه رژیم پهلوی تبدیل شده بود و مردم نیز به خوبی پیام‌ها را دریافت می‌کردند و گام به گام در مسیر پیروزی پیش می‌رفتند.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که انگیزه‌های فعالان قرآنی برای همگام شدن با مردم جهت مقابله با رژیم طاغوت چه چیزهایی بود، گفت: اگر منصافانه به این سؤال پاسخ دهم باید بگویم نه تنها انگیزه فعالان قرآنی بلکه انگیزه مردم عادی نیز حاکم کردن فرامین الهی و دستورات قرآن در جامعه بود؛ حتی در آیات قرآن کریم داریم که فرموده است «... وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ» و آیات بسیار زیادی از این دست که دستور آنها مبارزه با ظالم و ستمگر و کمک نکردن به ظالمان است.

جبهه استکبارستیزی قرآن بسیار قوی است
زکی‌لو با اشاره به اینکه جبهه استکبار ستیزی در قرآن کریم بسیار قوی است، اظهار کرد: در سوره مبارکه «بقره» در مورد ظلم و ستم‌هایی که فرعون نسبت به مردم روا داشته آیاتی روایت شده است و هشدارهایی در مورد ظلم وستم داده شده است و همین امر هم نشان دهنده ظلم‌ستیزی قرآن کریم است که باعث ایجاد انگیزه‌های بسیار زیاد در بین مردم برای انقلاب شده بود.
این کارشناس قرآنی با اشاره به آیه 49 سوره مبارکه «بقره» یادآور شد: در این آیه خداوند می‌فرماید که «ای بنی‌اسرائیل بیاد بیاورید که خداوند شما را از آل‌فرعون نجات داد که شکنجه می کرد، شما را به بدترین شکنجه‌ها و عذاب‌‌ها که در این، آزمایش از جانب پرورگار است». مردم در جلسات قرآنی با مفهوم این آیات آشنا می‌شدند و انگیزه‌های لازم را برای حضور در خیابان‌ها پیدا می‌کردند.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که مردم در جلسات قرآن با اهداف قیام عاشورا آشنا می‌شدند و پیام‌های ظلم ستیزانه‌ای را از قرآن کریم دریافت می‌کردند، به این باور می‌رسیدند که خداوند از آنها خواسته است تا با ستمگر و ظالم مبارزه کنند، همین امر باعث می‌شد مردم انگیزه‌های لازم را برای ادامه مبارزات به دست آورند.

خاطراتی از ایام انقلاب
این فعال قرآنی در بخش پایانی سخنان خود به بیان خاطراتی از ایام انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: در آن زمان که مشغول تحصیل در مقطع دبیرستان بودم اسم دبیرستان ما «جلوه» بود که بعد از انقلاب به «شهید اختری» تغییر نام یافت. در این دبیرستان، ما علیه رژیم شاه هر از چندگاهی اقدام به سر دادن شعار می‌کردیم که در یکی از این روزها گاردی‌های رژیم به ما حمله کردند و چندین نفر را دستگیر کردند؛ یکی از دانش‌آموزان و همکلاسی‌هایی که با هم سر یک میز بودیم به نام شهید «محمود اختری» در یکی از درگیری‌ها با مأموران رژیم از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مغزش به دیوار پاشیده شد، پس از پیچیدن این خبر در مدرسه همه دانش‌آموزان به همراه بسیاری از والدین برای اعتراض به خیابان ریختیم و درگیری‌های دیگری با مأموران رژیم را سبب شد، هر سال نزدیک ایام پیروزی انقلاب که می‌شویم، این خاطره با گذشت این همه سال در ذهن من زنده می‌شود.

captcha