به گزارش ایکنا؛ ویژه برنامه بزرگداشت شهید عالی مقام سردار «سیدرضی موسوی» با عنوان «تو هم شهید میشوی»؛ شامگاه جمعه، ۸ دی؛ با حضور جمعی از اهالی ادب حوزه ایران فرهنگی، با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سیدمسعود علویتبار به میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد.
در ابتدای برنامه رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر، در سخنانی به شأن و شخصیت شهید موسوی پرداخت و گفت: سخن گفتن از شهیدان و معطر کردن فضای جامعه به یاد و خاطره عاشورامردان خداغیرتی که در فتنهخیز حوادث و در هجوم ناجوانمردانه دشمن به مرزهای آرمانی و فرهنگی انقلاب اسلامی، با توکل بر خدا، عَلم قیام و مبارزه را بر افراشتند و زندگی شرافتمندانه را در پناه مرگ شرافتمندانه یافتند، ضرورتی حیاتی و انکارناپذیر است. ضرورتی که برای خودسازی و نوسازی معنوی خویش، بیش از پیش به آن نیازمندیم. شهیدان از جان گذشته و وارستهای چون «سیدرضی موسوی» که با دل سپردن به خدا، پشت کردن به زخارف دنیوی و انتخاب آگاهانه شهادت ثابت کردند که به راستی شیفتگان خدمت و نه تشنگان قدرت هستند.
اسماعیلی ادامه داد: شهید سیدرضی موسوی که به راستی و درستی مصداق «مجاهد فی سبیل الله» بود و نام بلندش تا ابد در صحیفه پایداری و مقاومت خواهد درخشید، نمونه برجستهای از دانشآموختگان مکتب اسلام ناب محمدی بود که عمر بابرکت خود را به مجاهدت در راه خدا و پاسداری از آرمانهای بلند انقلاب اسلامی گذراند.
وی افزود: مجاهد نستوه و آزادهای که همچون شهید حاج قاسم سلیمانی با توکل بر خدا و ارادهای پولادین، رستموار به مصاف تکفیریها رفت و از عرصه این نبرد سربلند بیرون آمد. آن شهید سعید که خون پاکش به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت، با شهادت عمر جاودان یافت و در جان ملت ایران تکثیر شد. امروز جوانان سربلند و راستقامت میهن اسلامی، با افتخار در راه روشن او گام میزنند و برای در اهتزاز نگاه داشتن پرچمش، استوار و ثابتقدم ایستادهاند.
اسماعیلی در پایان تصریح کرد: به تعبیر مقام معظم رهبری، هرچند فقدان سرداران فداکاری چون شهیدان سلیمانی و موسوی عزیز برای ما تلخ است، ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد.
سیدمسعود علویتبار، شاعر و پژوهشگر نیز به عنوان دیگر سخنران این مراسم گفت: میدانیم که هدف از آفرینش آثار ادبیات پایداری، ایجاد حرکت و انگیزه در جامعه و بالا بردن روحیه مبارزه و مقاومت است. اما در مواردی همانند شهادت حاجقاسم سلیمانی و شهید فخریزاده، وقوع طوفانالاقصی، شهادت سیدرضی موسوی و مواردی از این قبیل، شاهد هستیم که نوشتن و سرودن دیگر صرفاٌ در جهت انگیزه دادن و ایجاد حرکت نیست بلکه آثار خلق شده خود زائیده، انعکاسدهنده حرکت و انگیزهای هستند که خون بالنده شهید و درخششهای عزتمندانه حماسههای دینی و اعتقادی خالق آنانند.
وی افزود: شاعر و نویسنده متعهد به صورت خودجوش و ناخودآگاه بلافاصله بعد از وقوع این حوادث؛ شور، انگیزه و حرکت این حوادث را، نه به عنوان خالق محض انگیزه و حرکت، که به عنوان رسول و حامل این امانت و رسالت به مخاطبان باز تاب میدهند.
علویتبار در پایان یادآور شد: در بدو شهادت سردار سیدرضی موسوی شاهد آفرینش اشعار بسیار زیادی در این زمینه بودیم که از آن میان میتوان به قصیده ۵۶ بیتی علیرضا قزوه با عنوان «سیدرضی موسوی نامدار»، غزل میلاد عرفانپور با نام «آینه گفت»، و غزل «چلهنشین عشق» اثر خانم نغمه مستشارنظامی اشاره کرد.
در ادامه، تنی چند از شاعران حاضر در این ویژهبرنامه به خواندن تازهترین آثار خود درباره شهید موسوی و محور مقاومت پرداختند که در ادامه آنها را مرور میکنیم.
چلهنشین عشق را برتر ازین چه حاجتی
کز در حضرتش رسد رایحه شهادتی
«پیر شدی رفیق من» بعد به خنده زیر لب
گفت: «شهید میشوی» وه که عجب بشارتی
دِی شده یار باصفا، وعده چو دادهای: وفا!
بال سفر گشودهام، منتظر کرامتی
رخت عزاست بر تنم، منتقم غمت منم
ساکن زینبیهام، دلشده زیارتی
کاش مرا صدا کنی، درد مرا دوا کنی
خسته عشق را دمی، تازه کند عیادتی
گفت: مشو غمین، بیا، چله نشین آشنا
نوبت اتصال شد در اثر عنایتی
پیر و مراد عاشقان، جایزه شهادتم
خواند نماز رفتنم، شکر! عجب سعادتی
سروده نغمه مستشارنظامی
من چرا زیر باران نرفتم
ماندم و با سواران نرفتم
راهی قصر شیرین نبودم
تنگه حاج عمران نرفتم
دل به تاریکی محض بستم
پایکوبان و رقصان نرفتم
تن سپردم به آرامشی گرم
زیر سوز زمستان نرفتم
دست در دست رودی ندادم
پیشواز بهاران نرفتم
از چه رو یک شب از این بیابان
بال در بال توفان نرفتم
عشق وقتی که آواز میداد
مثل گلهای خندان نرفتم
زیر سقف تماشا نشستم
لحظهای زیر باران نرفتم
رختی از نور بر تن نکردم
مثل مردی به میدان نرفتم
حق من نیست چیزی بگویم
من که تا خط پایان نرفتم
سروده ایرج قنبری
در زمره مردان خدا نام گرفت
مزد خود از آن یار دلارام گرفت
در جنت رضوان الهی آخر
سیدرضی موسوی آرام گرفت
سروده سیدمسعود علویتبار
عالمی را با نگاه خویش حیران کرد و رفت
یک جهان را با وداع خویش ویران کرد و رفت
تا وفاداری کند با عهد و با پیمان دوست
بار دل بست و بنای عهد وپیمان کرد و رفت
تا رها گردد حرم از هر حرامی در زمین
با دو بال عشق و ایمان عزم میدان کرد و رفت
کربلایی تازه برپا کرد در شام و حلب
روسیاهی را نصیب آل سفیان کرد و رفت
گرچه از اول مسلمان بودهایم و اهل دین
او دوباره خاطر ما را مسلمان کرد و رفت
دائما لبخند بر لب داشت یار ما ولی
خنده های آخرش ما را پریشان کرد و رفت
سروده محمدعلی یوسفی
به جای آرید ای یاران همیشه شکر نعمت را
خدا از ما نگیرد لحظهای شوق شهادت را
شهیدان با شهیدان انس میگیرند، شکی نیست
نمیخواهند دنیای بدون این رفاقت را
«رضی» شد همنشین با حاج قاسم، همنشین با عشق
شهیدان خوب میفهمند معنای اخوت را
مپندارید سرو از پای افتادهست نه... هرگز
شکوه باغبان را بنگرید و اوج عزت را
خدا رحمت کند سیدرضی را اینچنین میگفت
خدا از ما نگیرد لحظهای شوق شهادت را
سروده محمدمهدی عبداللهی
همیشه حرف میزدی که روسپید میشوی
کسی که از حیات خویش خیر دید میشوی
تصور جهان بدون تو نه، هیچ ساده نیست
تو آنکه او به آرزوی خود رسید میشوی
شهادتت برای ما شبیه حاج قاسم است
به روی درد و داغها تو هم جدید میشوی
تو آنکه هرکه میرسید دوست یا که دشمنت
به نیش تلخ و تند خویش میگزید میشوی
صدا چقدر آشنا! صدا چقدر مهربان!
صدا که مژده میدهد: «تو هم شیهدی میشوی»
سروده سیدحکیم بینش
کجاست کربلای دل، کجاست کربلای جان
رسیده است در زمین؛ مسافری از آسمان
مسافری که بر لبش نام خوشت ترانه شد
و موج موج خون او؛ نغمه عاشقانه شد
هرچه که داشت بر دلش؛ نوشته بود برلبش
حسین حسین فقط حسین؛ ذکر قنوت هر شبش
گفت شبی به من چنین؛ مباش خسته و غمین
اگر میان آتشی؛ خلیل شو، خدا ببین
مدافع حرم بشو؛ اهل دل و کرم بشو
دل به ضریح او بده؛ صاحب جام جم بشو
گفت در این معامله؛ تو رو سفید میشوی
غصه مخور برادرم؛ تو هم شهید میشوی
طلوع زندگی تویی؛ وقت غروب میرسی
خوش آمدی مسافرم؛ همیشه خوب میرسی
سروده علی پورحسنآستانه
در سوریه مثل روح باران بودی
ناگفته ز خیل سربداران بودی
چون خصم به قامتت تبر میانداخت
پیداست که سرو پاسداران بودی
سروده شهلا کلبعلی
سالها عاشق شهادت بود، در جهانی که همچو زندان است
رقص در خون، نصیب هرکس نیست، این شکوهِ جهادِ رندان است
شد حبیبِ سپاه عاشورا، پیر در راهِ سرخِ مکتب شد
پای عشقش به روی خاک افتاد، مقتلش خیمهگاه زینب(س) شد
جاده عشق، آخرش یعنی، خونِ عاشق فدای دلدار است
در قوانین لشکر عشاق، هر که از سر گذشته سردار است
هرکه شد عاشق خدا بی شک، مزد خود را ز یار میگیرد
مرگ عادی برایشان ننگ است، عاشق آخر شهید میمیرد
با حسین هر که مانده در خیمه، آخرش روسفید خواهد شد
حاج قاسم بشارتش را داد، گفت آخر شهید خواهد شد
سروده سیدمهدی بنیهاشمیلنگرودی
صبا آورده از شام، بلا اخبار غمباری
که غلتیدهست در خون، جسم پاک کهنهسرداری
روانه شد حبیبی بعد عمری سوی محبوبی
رسیده میثمی دلخسته پای چوبه داری
جدا شد از سپاه قدس، مردی نامدار اینک
به وقت جنگ علمداری، علمدار وفاداری
بخوان چاووشخوان، آواز وصل دوستداران را
که رفته در پی یاران پاک خویشتن، یاری
سروده سیدهفرشته حسینی
دیماه! بر جراحت دلها نمک نپاش
دیماه! ماه رفتن سردارها نباش
ای بغض تلخ، راه نفس بر گلو مبند
ای اشک شور، صورت ما را نده خراش
بالابلند مقبرهای دست و پا کنید
در خون تپیده قامت یک نخل خوشتراش
کشتند تا نباشد و خون میکند به پا
در رزمگاه سوریه فانوس زخمهاش
خوش بستهاید بار سفر را به کوی دوست
ما نیز همرکاب شما میشدیم، کاش!
سروده فائزه زرافشان
خدا حافظ تو که در خون پاکت آرمیدی
تو که آخر به آغوش سلیمانی رسیدی
حبیب ای کهنه سردار رشید و استوارم
بدون شک تو در پیش حسینت رو سپیدی
عروجت از حرم آغاز شد، آن لحظهای که
تو از سرشانههای گنبد بیبی پریدی
غمت بازار شامی در دل ما کرده برپا
چه گمنام و غریبانه از اینجا پر کشیدی
همین که جان شیرین را به پای عشق دادی
«رضی الله» را با گریه از مردم شنیدی
به یاد این همه جامانده هم باشی تو ای کاش
میان آسمانها حاج قاسم را که دیدی
سروده فرزانه قربانی
به جلادان بگو: کاری از آنان بر نمیآید
حدیث عشق، جاوید است و هرگز سر نمیآید
به جلادان بگو: ای ابنملجمهای آلوده!
کسی که «یاعلی» گفتهست، از پا در نمیآید
به جلادان بگو: ما از تبار پاک دریائیم
که در قاموسمان، غیر از دُر و گوهر نمیآید
دوباره نور بر آئینهها تابید و ثابت شد
که دور ماهرویان جهان، آخر نمیآید
همه لبتشنهایم و خوب میدانیم در محشر
به استمداد ما، جز ساقی کوثر نمیآید
قلم در دست، غم در دل، هزاران سوز در سینه
به چشمم آه... غیر از لاله پرپر نمیآید
سپیداران، فقط تنپوش آزادی به تن دارند
ردائی اینچنین والا، به هر نوبر نمیآید
شهیدان، زندهاند و مردگان واقعی مائیم
ولی این قصه جانکاه در دفتر نمیآید
سروده سارا جلوداریان
در این محفل که با بداههنویسی مسعود ربانی همراه بود، شاعران و هنرمندانی همانند علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، ایرج قنبری، سیدمسعود علویتبار، محمدعلی یوسفی، علی پورحسنآستانه، محمدمهدی عبداللهی، سیدمهدی بنیهاشمیلنگرودی، مهدی باقرخان، سیدحکیم بینش، مسلم اسدالله، محمد فاطمیمنش، نغمه مستشارنظامی، سارا عبداللهی، مریم فروزانکیا، صبا فیروزی، شهلا کلبعلی، فرزانه قربانی، فائزه زرافشان و لیلی حضرتی حضور داشتند.
انتهای پیام