آيتالله سید علی بهبهانی در سال 1302 قمری در بهبهان متولد شد. سید علی بهبهانی تا هجده سالگی در بهبهان از محضر عالمان آنجا از جمله آیات میرزا محمد حسن، شیخ عبدالرسول، ناظم الشریعه و دیگر نامداران آن شهر، دروس حوزوی و علوم مذهبی را فرا گرفت. پس از مهاجرت به نجف اشرف و تلاش مستمر علمی، در بیست و پنج سالگی به اجتهاد رسید.
در این زمان به زادگاهش بازگشت، اما پس از یکسال بار دیگر به نجف اشرف رفت و در سال 1330 هجری به دیار خویش مراجعت کرد و بر کرسی تدریس و تبلیغ، تکیه زد. در سال 1339 قمری دعوت مردم رامهرمز را پذیرفت و بیش از سی سال در آنجا رحل اقامت افکند.
در سال 1362 قمری به درخواست آیت الله آقا حسین قمی در کربلا سکونت کرد و روحانیون و طلاب علوم و فرهنگ اسلامی، در دروس خارج (دوره عالی) فقه و اصول از او استفاده بسیاری بردند. وی بعد از بازگشت به ایران دو حوزه علمیه اهواز و اصفهان را رونق بخشید و شاگردان بسیاری را تربیت کرد.
آیت الله سید علی بهبهانی علاوه بر فعالیتهای فرهنگی، حضور در صحنههای سیاسی را فراموش نکرد و در موقع لازم، مواضع و نظرهای عالمانه خویش را بیان میکرد و از مسایل سیاسی جهان اسلام غافل نبود.
آیت الله میر سیدعلی موسوی بهبهانی رامهرمزی، مرجع تقلید مردمان جنوب کشور، سرانجام در 92 سالگی (اول آذر 1354 شمسی) به رحمت ایزدی پیوست و در مدرسه دارالعلم اهواز به خاک سپرده شد.
ارتباط امام خمینی و آیت الله بهبهانی
استاد علی دوانی در باره این ارتباط مینویسد: « ... نویسنده به بعضی آقایان مراجع قم اطلاع دادم و شخصا در خدمت آنها به ملاقات آیت الله بهبهانی رفتیم. از جمله مرحوم امام خمینی، و آیت الله شریعتمداری بود. در بین راه گفتم شما آیت الله بهبهانی را میشناسید؟ هر دو گفتند غائبانه میشناسیم و شنیدهایم مرد بزرگی است.
گفتم ایشان شاگرد مرحوم آقا سید محسن کوه کمری سرآمد شاگردان مرحوم آقا شیخ هادی تهرانی هستند، خوب است کمی در مباحث علمی صحبت بفرمائید ببینید میزان معلومات ایشان چگونه است؟ امام خمینی پس از پایان جلسه که در خدمتشان به عنوان بدرقه برمیگشتم در بین راه فرمودند: «مرد محققی است، حیف است که ایشان در اهواز بمانند!»
گفتم: آقا خوشبختانه حالا که در اهواز و سواد اعظم هستند، آنچه مایه تأسف است این است که ایشان بیش از سی سال در شهر رامهرمز به دور از همه امکانات به سر بردهاند. امام خمینی پس از این سفر از آیت الله بهبهانی به «سیدالعلما» تعبیر میکردند.
در دو سفر بعد دو سال متوالی آیت الله بهبهانی برای زیارت به قم آمدند. در یک سفر که آغاز انقلاب اسلامی بود، به دعوت امام خمینی به خانه ایشان رفتند، و دید و بازدیدشان در آن جا بود. به طور کلی این سه سفر تأثیر مهمی در شناخت آیت الله بهبهانی داشت، زیرا بسیاری از علما و بزرگان و فضلا و محصلین در این آمد و رفتها از نزدیک با ایشان آشنا شدند.» (شرح حال افکار و آثار آیت الله بهبهانی، علی دوانی ، ص 120 -121).
در همین کتاب، آیت الله جزائری میگویند: «در نهضت روحانیت، در سال ۱۳۴۱ شمسی با پیشتازی و پیشوایی امام راحل رضوان الله تعالى عليه، ایشان(آیت الله بهبهانی) هم موضع بسیار خوبی داشتند. از قول ایشان برای ما که در شوشتر بودیم کلمهای نقل شد که بسیار مهم و مؤثر بود. گفتند وقتی که ایشان جملات امام را قرائت فرموده، یا دیگری خوانده و ایشان استماع کردهاند که فرموده بودند. «اکنون اسلام در خطر است، تقیه حرام و اظهار حقائق واجب است ولو بلغ ما بلغ». ایشان فرموده بودند که این جمله آقای خمینی بوی حکم میدهد. این کلمه هر چند از نظر حجم ظاهر کم و کوچک بود، اما دنیایی معنی را در خود جا داده بود، زیرا معنایش این بود که دیگر جای چون و چرا نیست. مجتهد عادل حکم کرده است، حجت بر همه تمام است، و حتی سایر فقها و صاحبان نظر هم باید تبعیت کنند. (شرح حال افکار و آثار آیت الله بهبهانی، علی دوانی، ص 221).
استاد دوانی به نقل از آیت الله قاضی و حجت الاسلام الیاسی مینویسد: «همان موقع (در زمان حضور در خرم آباد) آیت الله بهبهانی نسبت به امام خمینی(ره) اظهار علاقه میکرد و از ایشان خیلی تعریف و تمجید مینمود.» (شرح حال افکار و آثار آیت الله بهبهانی، علی دوانی ، ص 122).
چاپ رساله امام به اسم رساله آیت الله بهبهانی
مامورین ساواک که از مکاتبات فی مابین حضرت امام و آیت الله بهبهانی اطلاع داشتند از ترس تماس حضوری با نزدیکان حضرت امام با صدور گذرنامه برای ایشان مخالفت کردند و با توجه به نفوذ آیتالله بهبهانی در بین مردم، ساواک خوزستان با این اقدام ساواک مرکز مخالفت و نصیری ریاست وقت ساواک با این نظریه موافقت کرد و نوشت:
«آیت الله حاج سیدعلی بهبهانی و سیدعبدالله مجتهدزاده که از طرفداران خمینی میباشند تقاضای صدور گذرنامه جهت زیارت مکه دارند. با توجه به اینکه نامبردگان نفوذ کافی بین طبقات مختلف مردم اهواز دارند لذا اجرای دستور در مورد نامبردگان به مصلحت نمیباشد.»
پس از آن که رژیم پهلوی گوشت منجمد با ذبح غیراسلامی از خارج وارد کرد، آیت الله بهبهانی حکم به تحریم آن داد که در نتیجه، امکان توزیع این گوشت برای دولت در خوزستان به وجود نیامد.
هنگامی که رژیم پهلوی چاپ و توزیع رساله امام خمینی (ره) را منع کرده بود، آیت الله بهبهانی اجازه داد رساله امام خمینی به نام «جامع المسائل آیت الله بهبهانی» چاپ شود. وی به مقلدان خود اجازه داد که وجوهات شرعیه خود را برای امام خمینی(ره) بفرستند. او میفرمود: «آقای خمینی بیش از من به این وجوهات احتیاج دارند». (آیت الله العظمی سیدعلی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک، مقدمه، ص 23).
اعلامیههای سیاسی آیت الله بهبهانی عبارتند از :
1- اعلامیههای سیاسی آیت الله بهبهانی برضد رژیم اشغالگر قدس در پی جنایات صهیونیستها در جنگ شش روزه با مسلمانان و تقبیح ارتباط دولت ایران با اسرائیل که به تاریخ 28 ربیع الاول 1387 قمری است.
همین فعالیتهای سیاسی باعث احضار ایشان به ساواک شد. همه این اقدامات حاکی از روشن بینی این فقیه والامقام و روحیه ایستادگی در برابر ظلم و بیداد دارد که بسیار درسآموز است.
2- حمایت آیت الله بهبهانی از نهضت امام خمینی در پانزده خرداد: بینش سیاسی بالای آیت الله بهبهانی موجب همراهی و حمایت این فقیه والاقدر از نهضت شکوهمند امام راحل عظیم الشأن شد.
مبارزات این روحانی آگاه و دلسوز از مخالفت علنی و مکتوب ایشان با لایحه تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1341 آغاز و سپس با هدایت و رهبری مردم و روحانیون خوزستان برای اعتراض به وقایع اسفناک 15 خرداد سال 1342 و آنگاه هجرت به همراه سایر مراجع و علمای بلاد به تهران برای آزادی امام راحل و پس از آن با صدور اعلامیههای شدید اللحن علیه دستگاه حاکمه در سالهای بعد ادامه مییابد.
اعتراض مردم خوزستان به دستگیری امام خمینی(ره)
خبر دستگیری امام و سایر علما باعث تظاهرات در تهران و دیگر شهرها شد. رسیدن این خبر به خوزستان باعث شد تا علما اعتصاب نماز جماعت کنند و از ساعت 7 شب عدهای از وعاظ، روحانیون و بازاریان در منزل آیتالله بهبهانی تشکیل جلسه دادند و در نخستین قدم تصمیم گرفتند که از صبح 16 خرداد بازارهای شهر را تعطیل کنند.
البته نیروهای ساواک در آن شب منزل آیتالله بهبهانی را تا تمام شدن جلسه یعنی ساعت 12 شب تحت کنترل کامل در آورده بودند.
آیتالله بهبهانی در روز 17 خرداد در مسجد جامع اهواز بنا داشت تا در باره جریانات روز و همدردی با جامعه روحانیون و بازداشت امام و دیگر علما سخنرانی ایراد کند، اما بر اثر اقدامات روسای شهربانی و ساواک از این سخنرانی جلوگیری شد.
از ساعت 4 بعداز ظهر به ترتیب دستههای 50 تا 100 نفری مردم که قبلاً برای استماع سخنان آقای بهبهانی دعوت شده بودند، در درب مسجد اجتماع کردند که با تذکر و مسالمت به وسیله مأمورین انتظامی که در آن محل گمارده شده بودند، متفرق و درب مسجد نیز بسته شد و مردم پس از این که درب مسجد بسته شد فهمیدند اجتماع روحانیون و سخنرانی آقای بهبهانی نیز انجام نخواهد شد و به همان ترتیب دسته دسته تا ساعت 10 شب در حدود منزل آقای بهبهانی اجتماع و از آن ساعت به بعد متفرق و روانه منازل خود شدند(آیت الله العظمی سیدعلی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک).
هجرت علما به تهران و حمایت از امام خمینی(ره)
مرحوم آیت الله بهبهانی از آغاز نهضت روحانیون ایران با پیشگامی حضرت امام خمینی رضوان الله عليه، در راستای قیام ایشان و دیگر مراجع عظام بودند. بعد از واقعه پانزده خرداد ۱۳۴۲ پس از دستگیری امام در قم و بازداشت ایشان در تهران، آیت الله بهبهانی از جمله مراجعی بودند که برای دفاع و حمایت از امام خمینی به تهران هجرت کردند و چهار ماه در تهران ماندند و خواستار آزادی امام خمینی بودند.
در مدتی که آیتالله بهبهانی برای ماجرای دستگیری امام خمینی(ره) در تهران سکونت داشت، جلسات زیادی از طرف مراجع و علما در منزل وی برگزار میشد.
آیتالله پسندیده برادر امام خمینی در این مورد میگوید: «بنده کاملاً به خاطر دارم، ساواک به منزل محل سکونت ایشان (آیت الله بهبهانی ) مامورینى فرستاد و ایشان را به خروج از تهران ملزم نمود که با مداخله بعضى از علما، مأمورین از منزل ایشان خارج شدند ولى بعد از چند روز، چون حضور حضرت آیتالله بهبهانى در تهران براى دستگاه گران و خطرناک بود، دستگاه مىخواست ایشان را به ترک تهران وادار نماید، ولى باز هم اقدامات ایشان و سایر مراجع و روحانیون و تایید عمومى مردم مانع از آن کار شد، بلکه منجر به آزادى حضرت امام گردید. به محض آزادى حضرت امام، آیتالله بهبهانى به ملاقات ایشان رفتند که بسیار مورد احترام ایشان نیز قرار گرفتند.» (خاطرات آیت الله پسندیده)
اعلامیه آیت الله حاج سیدعلی بهبهانی در تهران
آیت الله بهبهانی اعلامیهای به تاریخ 15 ربیع الاول 1383 قمری در تهران در محکومیت رژیم پهلوی صادر کرده و طی آن «تعدی به ساحت علمای اعلام مخصوصاً حضرت امام خمینی» و «كشتار بیرحمانه یك مشت مردم مسلمان بیدفاع» را «لكه ننگین سیاهی» تعبیر میکنند.
متن اعلامیه حضرت آیت الله العظمی آقای حاج سیدعلی بهبهانی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت مسلمان ایران، بدیهی است برادران ایمانی از وقائع چند ماه اخیر و تجاوز دستگاه دیکتاتوری و استبداد به حریم مقدس اسلام و روحانیت اطلاع کامل دارند و میدانند که پس از بازداشت حضرت حجه الاسلام و المسلمین آیة الله آقای خمینی دامت برکاته و آیت الله قمی و آیت الله محلاتی و سایر علماء و حجج اسلام و خطبا و وعاظ محترم، مردم غیور و شرافتمند تهران و سایر شهرستانها در ۱۲ محرم (۱۵ خرداد) آن قیام تاریخی را نموده و در مقابل مظالم دژخیمان استبداد و اعتراض به بازداشت غیرقانونی آقایان با کمال آرامش در خیابانها به راه افتاده و آزادی آیات عظام و وعاظ و سایر بازداشت شدگان را خواستار گردیدند.
دولت به جای اینکه به خواستههای قانونی مردم مسلمان توجه کند عدهای را مامور خرابکاری نمود تا بتواند مجوزی برای حکومت نظامی و توقیف مردم مسلمان به دست آورد و مرتکب آن همه جنایات و کشتار بی رحمانه شود و هزاران خانواده را داغدار و تاریخ مملکت اسلامی ایران را ننگین سازد.
حجج اسلام و روحانیون بزرگ شهرستانها برای ابراز همدردی و هم آهنگی با مراجع به تهران آمدهاند. اینجانب نیز به همین منظور از خوزستان به تهران آمدهام. دولت به جای این که عاقلانه از این فرصت استفاده نماید برخلاف تمام موازین شرعی و قانونی و مالک آزاد جهان به آقایان اخطار نموده هر چه زودتر تهران را ترک گویند، حتی بعضی از ایشان را به وسیله مامورین به محل خود عودت دادهاند.
من از دستگاه دیکتاتوری سوال میکنم آیا مهاجرت علما اعلام شهرستانها جز به منظور پشتیبانی از مراجع تقلید که خواست آنها خواسته تمام ملت مسلمان ایران است برای امر دیگری بوده؟ آیا آیات عظام با اجتماع خود در تهران برای دستگاه دیکتاتوری خطری ایجاد نموده است؟
آیا جز برای این بوده که به دنیا ثابت کنند قیام مراجع و ملت ایران به لحاظ دفاع از حریم مقدس اسلام تا سر حد امکان ادامه دارد و تا به هدف مقدس خود نرسند از پای نخواهند نشست؟ عجبا در کشوری که فریاد آزادیخواهی گوشها را کر نموده به چه مجوز قانونی از اجتماع علماء شهرستانها که نماینده تمام مردم مسلمان ایران هستند جلوگیری میکنند.
آیا در این مملکت مرجع صلاحیتدارى نیست که در این محیط خفقان آور به این تجاوزات و قانون شکنىهاى دستگاه دیکتاتورى خاتمه دهد و این نگرانى شدید را از ملت مسلمان ایران مرتفع سازد؟
البته انتخاباتى که به وسیله این دولت غیر قانونى و در زیر سایه سرنیزه انجام پذیرفته، نتیجه آن معلوم است. علاوه آیات عظام بالاخص حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی دامت برکاته که از اعظم مراجع تقلید و مورد احترام تمام مسلمانان جهان میباشند معظم له را محدودیت شدید قرار داده و اجازه ملاقات به اشخاص داده نمیشود.
بدون تردید این اعمال غیر انسانى و خلاف قانون، مورد تنفر و انزجار شدید ملت مسلمان و شریف ایران است. روحانیت همواره به وظایف شرعى خود عمل نموده و تا بر آورده شدن تمام خواستههاى قانونى ملت ایران در مقابل دستگاه فاسد استعماری و استبدادی از پای نخواهد نشست. و ما ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب. تهران ۱۵ ربیع الاول ۱۳۸۳ على الموسوی البهبهانی
3- صدور اطلاعیه آیت الله العظمی بهبهانی در پی تبعید امام خمینی
رژیم منحوس پهلوی با وجود مخالفت مردم و مراجع و علمای اعلام در 13 آبان 1343 امام خمینی را به ترکیه تبعید کرد. آیت الله بهبهانی در پی تبعید امام خمینی، اعلامیهای را در اهواز به دفاع از ایشان و محکومیت رژیم پهلوی و مجلس شورای ملی صادر کردند:
«ملت ایران! مردم خوزستان! مردم غیور مسلمان! هنوز جنایات پانزدهم خرداد و حبس عدهای از علما و دانشمندان را فراموش نکردهاند که خبر تأثرانگیز تبعید حضرت آیتالله آقای خمینی دامت برکاته را شنیدند. شما ملت شریف استحضار دارید که دولت ایران با یک مرجع تقلید که مصونیت قانونی دارد چه رفتاری نموده؟ آری در ایران هر کس حق بگوید باید مورد مؤاخذه و تعقیب دستگاههای انتظامی قرار گیرد.
مگر آیتالله خمینی چه عملی انجام داده؟ جز این که میخواسته است از حریم مقدس دین پشتیبانی نماید؛ دست استعمار را کوتاه کند، مانع نفوذ بیگانگان در کشور شود، ملت ایران را از خطری که به سوی آنها روی آورده، آگاه سازد؟ دنیا بداند که هدف ایشان، هدف تمام روحانیت ایران بلکه روحانیت شیعه و اسلام است و خواسته ایشان خواسته تمام روحانیون است. دولت باید به نصایح روحانيين توجه کند و در مقام اجرای دستورات دین مبین اسلام بر آید و به اعمال ننگین و برخلاف اصول انسانیت دست نزند. برای فقر و بدبختی مردم چارهای بیندیشد؛ برای بیکاران فکر کار نماید.
عجبا وکلای بی موکل به روحانیت اسائه ادب نموده و با کمال بیشرمی در مجلس بیاناتی نمودهاند که علاوه بر ملت ایران، موجب خشم و تنفر ملل مسلمان گردیده است، جراید مزدور نیز با وقاحت هرچه تمامتر به حریم مقدس دین و روحانیت تجاوز نموده. بدیهی است ملت ایران در موقع مقتضی جواب این یاوه سرائیها را خواهد داد. دولت ایران بداند که با تبعید و حبس و حصر، جامعه روحانیت از بیان حقایق خودداری نخواهد نمود و از اعمال خلاف قانون جلوگیری خواهد کرد و با پشتیبانی حضرت ولی عصر - عجل الله فرجه الشريف - به وظیفه خود عمل مینماید.
اهواز / دهم رجب ۱۳۸۴ / الاحقر: علی الموسوی البهبهانی
در پایان علاقه مندان به مبارزات سیاسی آیت الله بهبهانی را به کتاب «آیت الله العظمی سیدعلی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک» ارجاع میدهیم. این کتاب به همت اداره کل اطلاعات استان اصفهان و توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات به چاپ رسیده و اسناد مبارزاتی عالم عامل و خستگی ناپذیر آیت الله العظمی سیدعلی موسوی بهبهانی است به معرض دید علاقهمندان، فرهیختگان و نسل های آینده گذاشته شده است. اسنادی که در این کتاب استفاده شده از تاریخ اول آبان ماه 1340 تا زمان فوت ایشان در سال 1354 را در بر میگیرد.
همچنین در این کتاب مطالب بسیاری در ارتباط با حضرات آیات عظام بهبهانی و سید احمد خوانساری که در جریان دستگیری امام خمینی(ره) و حمایت مراجع از ایشان و حضور آنان در تهران ارتباط تنگاتنگی داشتهاند، آمده است که برای محققين بسیار سودمند است (در صفحات ۸-۱۹-۲۸-۹۴-۱۹۷-۱۹۸-۱۹۹-۲۰۳۲۴۸-۲۴۶-۲۰۹- ۲۲۱ ).
حجتالاسلام و المسلمین امرالله شجاعی راد، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه