پیامبر(ص) سهمی در زمان نزول و الفاظ وحی ندارد
کد خبر: 3965986
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۰

پیامبر(ص) سهمی در زمان نزول و الفاظ وحی ندارد

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی رستم‌نژاد با اشاره به برخی از آیات قرآن کریم به سهم پیامبر(ص) در وحی رسالی اشاره و بیان کرد: خداوند وظایفی نظیر تلقی، تلاوت، تبیین و اجرا را بر عهده پیامبر(ص) گذاشته است، اما ایشان در اینکه بخواهند الفاظ را تعیین کنند یا زمان را انتخاب کنند، سهمی نداشته‌اند.

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی رستم‌نژاد، عضو هیئت علمی جامعة‌الصطفی(ع) العالمیة، شب گذشته، 30 فروردین‌ماه، در سلسله نشست‌های تفسیر موضوعی و معارفی قرآن که به همت موسسه بین‌المللی حکمت برگزار می‌شود، با موضوع «پاسخ به شبهات قرآنی» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

در ارتباط با مسئله وحی، بسیاری از افراد اظهار نظر کرده و می‌کنند. اما در مورد وحی رسالی که برای رسول خدا(ص) است، به سراغ قرآن می‌رویم. قرآن در مورد حقیقت وحی سکوت کرده، اما پیرامون وحی و حالاتی که در ارتباط با وحی اتفاق افتاده و می‌افتد، سخنانی دارد که این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که وحی از منظر قرآن چیست و دلیل اینکه حقیقت وحی در قرآن بیان نشده نیز این است که برای بشر قابل فهم نیست. در قرآن به واژه‌هایی اشاره شده که از جمله واژه القاست. اما باید دید سهم پیامبر(ص) از وحی چیست که پاسخگوی بسیاری از شبهات است. آنها که می‌گویند وحی از نبوغ پیامبر(ص) یا وهم و ... است، به تحیر رسیده‌اند و چون نمی‌دانند جنس وحی چیست و دریافت این معنا را از طریق خود قرآن انجام ندادند، با القای شبهه و ... به این نظرات رسیدند. اما وقتی این مسئله با ادبیات قرآن تبیین شود، شبهه‌ای نمی‌ماند و مسئله متفاوت می‌شود. برخی از اشکالات به گونه‌ای است که طرف به فهم خودش از وحی ایراد می‌گیرد و نه به وحی که یک موضوع واقعی قرآنی است. او چیزی به غلط از وحی فهمید و به این غلط‌فهمی ایراد می‌گیرد.

سهم پیامبر(ص) در وحی چیست؟

حال پرسش این است که سهم پیامبر(ص) در وحی چیست؟ پیامبر(ص) نسبت به قرآن وظایفی دارد که یکی از آنها تلقی وحی است. خداوند می‌گوید این قرآن را از جانب حکیم و علیم دریافت می‌کنی؛ لذا فرستنده و گیرنده در این آیه مطرح شده است. پس یکی از وظایف همان تلقی است که قرآن را دریافت می‌کند. پس از آن تلاوت می‌کند. خداوند به پیامبر(ص) امر به قرائت کرده است و جالب است که در آیه دیگر تلاوت و تعلیم کتاب و حکمت را داریم.

در آیه دیگری از قرآن مسئله تبیین مطرح شده است. می‌فرماید به سوی تو ذکر را نازل کردیم تا برای مردم آن را تبیین کنی. در این آیه می‌گوید ما قرآن را به تو نازل کردیم تا برای مردم قرآن را تبیین کنی که این یعنی بیان باید با واسطه مردم اتفاق بیفتد. خود قرآن در سوره قیامت دارد که بیان قرآن یعنی تفسیر قرآن بر ماست. پس رسول خدا(ص) برای رساندن قرآن و تلاوت و تبیینش مأموریت دارد. اینها مسئولیت‌های پیامبر(ص) در مورد قرآن است و به اینجا هم ختم نمی‌شود و عملیاتی کردن این آیات یکی از مسئولیت‌های رسول خدا(ص) است.

یک بار دیگر تأکید می‌کنم که باید ببینیم سهم پیامبر(ص) از وحی چیست. تا اینجا روشن شد که تلقی، تلاوت، تعلیم کتاب، تبیین و تفسیر و اجراست. بنابراین مأموریت پیامبر(ص) از تلقی تا اجراست. اما برخی‌ها خواسته‌اند یک مأموریت دیگر هم به پیامبر(ص) بدهند و آن اینکه لفظ را نیز خودش می‌سازد که موجب شبهه شد. اینها گفتند آن که بر پیامبر(ص) نازل می‌شود، فقط صرف معناست و این پیامبر(ص) است که می‌آید و این لفظ را از خودش و به زبان خودش برای دیگران بیان می‌کند.

الفاظ قرآن از جانب خداست

اما به سراغ قرآن می‌رویم. قرآن در آیات فراوانی لفظا این معنا را به شدت رد می‌کند و می‌گوید لفظ از جانب ماست. برای نمونه می‌فرماید: «فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»؛ یعنی زمانی که آن را بر تو قرائت کردیم، از آن پیروی کن که نشان می‌دهد لفظ از جانب خدا است. یا در آیات دیگری داریم که می‌فرماید: «حم * وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ * إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ». ابتدا به خود کتاب قسم می‌خورد و بعد می‌گوید ما قرآن را به زبان عربی قرار دادیم. عربیت لفظ است و باید قرآن را به خواندنی معنا کنیم. وقتی که خداوند این چنین می‌فرماید، یعنی عربیت را نیز من جعل کرده‌ام. بعد می‌فرماید دلیلش این بود که شما بتوانید بفهمید و در مورد آن تعقل کنید؛ یعنی قرآن پیش از اینکه به زبان عربی درآید، کتاب بود، اما نزد خدا بود و مراد از کتاب هم این چیزی نیست که بین‌الدفتین باشد. مراد از آن کتاب، علم‌الله است.

فرمود این کتاب را لباس عربیت پوشاندیم تا شما به آن دسترسی پیدا کنید. در ادامه آیه دارد که قرآن در ام الکتاب و نزد ماست و علو دارد که دست شما به آن نمی‌رسد. همچنین حکیم است و در آیه دیگری نیز خداوند به اِحکام داشتن کتاب اشاره کرده است؛ یعنی نفوذناپذیر است و دارای علو و ارتفاع است و خدا می‌فرماید: «الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ».

قرآن می‌گوید حتی زمان وحی نیز در اختیار پیامبر(ص) نیست. ابتدا فرمود این قرآن به صورت لفظ در عالم شما ظاهر شد و الفاظش نیز از جانب ماست و ثانیاً پیامبر(ص) حتی زمان وحی را نیز در اختیار نداشت. در آیات قرآن در این زمینه موارد زیادی داریم، از جمله حالت انتظاری است که رسول خدا(ص) می‌کشید. پیامبر(ص) در مورد تغییر قبله، مدت‌ها منتظر وحی بود و این حالت نشان می‌دهد که پیامبر(ص) اختیار زمانش را نیز ندارد. می‌فرماید: «قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ»، این آیه، حالت انتظار را مطرح می‌کند که در ارتباط با بحث قبله است. در مورد دیگری داریم که از رسول خدا(ص) در مورد برخی مسائل سؤال کردند و ایشان به فردا وعده داد. سپس روزهای دیگری هم گذشت اما وحی نازل نشد. در مدینه شلوغ شد و گفتند پیامبر(ص) نتوانست پاسخ چند نفر را بدهد، اما وقتی جبرئیل آمد این آیات را نازل کرد که: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ»؛ یعنی ای پیامبر(ص)، تو نباید بگویی فردا و برای هیچ چیزی نباید فردا را مطرح کنی.

این یعنی زمان وحی در اختیار خداوند است. اینکه دین به خطر می‌افتد یا پیامبر(ص) زیر سوال می‌رود، مطرح نیست. وقتی که وحی نازل می‌شود، در برخی آیات اشاره شده که پیامبر(ص) پیشخوانی می‌کرد یا پس‌خوانی می‌کرد؛ یعنی وقتی جبرائیل وحی را القا می‌کرد، پیامبر(ص) هم می‌خواند، اما فرمود: «لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ»؛ یعنی زبانت را برای اینکه جلوتر باشی، تکان نده و عجله نکن و وقتی قرائت ما تمام شد شما قرائت کنید.

انتهای پیام
captcha