به گزارش ایکنا، یحیی فوزی، استاد تمام علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در پنل دوم وبینار گفتوگوهای بینالمللی «انقلاب اسلامی: بازتاب، چشمانداز و مسائل نوپدید» درباره رویکرد انقلاب اسلامی به نظام بینالملل به سخنرانی پرداخت و گفت: سؤال این است که آیا انقلاب اسلامی نظام بینالملل موجود را میپذیرد یا با ان چالش دارد و در صدد نابودی آن است. همچنین اگر انقلاب اسلامی نظام بینالملل را میپذیرد پس دلیل این چالشها چیست و چرا این چالشها شکل گرفته است.
وی افزود: واقعیت این است که انقلاب اسلامی یک سری آرمانهای بینالمللی و جهانی دارد که ریشه در اندیشه تفکر اسلامی انقلابی اسلامی دارد. اما وقتی انقلاب اسلامی به دنبال پیگیری این آرمانهاست با چالشها و موانعی در نظام بین الملل موجود روبرو میشود. به هر حال ظالم سنیری یک آرمان اسلامی است که ریشه در قرآن دارد. قرآن از مسلمانان میخواهد که علیه ظلم به پا خیزند و با ظالم مبارزه کنند و زیر بار ظلم نروند.
فوزی اظهار کرد: مصداق این مسئله درعرصه بینالمللی مبارزه با ظلم در سطح جهان از جمله در جهان اسلام است. مثلا یکی از مصادیق این مسئله فلسطین است. ظلم به ملت فلسطین و بخشی از مسلمانان امر بدیهی و روشن است. اما وقتی جمهوری اسلامی براساس آرمانهای انقلاب اسلامی و هویت اسلامی خودش تلاش میکند در این مسیر حرکت کند و از مظلومان دفاع کند با فشار قدرتهای بزرگ مواجه می شود و ایران را متهم به تروریسم و افرطیگری میکنند.
وی بیان کرد: همچنین در بحث عدالت در جهان، ایران تلاش دارد حقوق مسلم سیاسی و اجتماعی و قانونی مسلمانان رعایت شود و وقتی از مردم یمن دفاع میکند با فشارهای مختلفی مواجه میشود. یکی دیگر از این مصادیق، تأکید بر نفی سبیل است. یکی از آموزههای اسلامی این است که مسلمانان نباید سلطه کافران در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را بپذیرند و استقلال خود را حفظ کنند. اما وقتی انقلاب اسلامی در این مسیر حرکت میکند با چالشهای مختلفی مواجه میشود.
فوزی اظهار کرد: مسئله دیگر اجرای احکام اسلامی است. بالاخره براساس هویت اسلامی مسلمانان موظف هستند احکام اسلامی را در کشورشان اجرا کنند ولی وقتی آن را اجرا میکند با فشارهای بینالمللی مانند نقض حقوق بشر و فشارهای مختلف از سوی سازمانهای بینالمللی روبرو میشوند و از کشورهای اسلامی میخواهند از اجرای کامل شریعت دست بردارند.
وی با طرح این سؤال که در این وضعیت چه باید کرد، گفت: در اینجا اندیشمندان جهان اسلام معمولا سه رویکرد در مقابل این قضیه مطرح میکند؛ برخی تلاش میکنند از نوعی واقعگرایی دفاع کنند و میگویند اصولا خیلی از این ارمان ها الان قابل اجرا نیست. لذا ضمن اینکه در بیان از این آرمانها سخن میگویند، اما در عمل به علت عدم قابلیت اجرا آنها را به کنار میگذارند و این سیره را در رفتار خیلی از رهبران کشورهای اسلامی میبینیم و مبتننی بر واقعگرایی و پذیرش وضع موجود و قواعد نظام بینالملل عمل می کنند.
فوزی ابراز کرد: رویکرد دوم رویکرد آرمانگرایی است؛ برخی از جریانهای اسلامی به دنبال اجرای آرمانها و تغییر واقعیت هستند و خود به خود به دنبال نوعی تقابل با نظام بینالملل حرکت میکنند. خیلی از جریان های جهادی در جهان اسلامو متفکرانی ماند سید قطب این اندیشه را دنبال میکنند و سید قطب معتقد است تمدن موجود یک تمدن جاهلیه و نوعی جاهلیت مدرن است و نباید این وضع را پذیرفت و باید آن را دگرگو.ن کرد و رهبران برخی گروههای سلفی و تکفیری و یا جهادی به دنبال این مسئله هستند. حال اینکه چقدر موفق بوده اند بحث دیگری است. لذا اینها رویکرد تقابلی دارند.
فوزی با بیان اینکه جریان سوم از نوعی آرمانگرایی واقعبین دفاع میکند، گفت: در واقع این جریان تلاش میکند درعین اینکه آرمانها را میپذیرد و دنبال میکند اما معتقد است باید این در زمینه واقعیت پیگیری شود و بین آرمان و واقعیت پیوند میزند که این اندیشه انقلاب اسلامی، رهبران و متفکران آن است. به عبارتی رهبران انقلاب اسلامی ازنوعی آرمانگرایی واقعبین دفاع میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مظالعات فرهنگی بیان کرد: این آرمانگرایی واقعبین مبتنی بر لایهای دیدن واقعیت است. یعنی بحث چگونگی مواجهه با واقعیتهاست و اینکه پدیدهها را چگونه بشناسیم. در این راستا برخی معتقد به روش تجربی، برخی دیگر معتقد به روش تفسیری و رویکرد دیکر انتقادی است. رویکرد انتقادی بیان میدارد که پدیدهها چندلایه هستند که برای شناخت و تبیین هر پدیده باید به لایههای مختلف آن توجه کرد و لذا ما باید آرمانها و واقعیتها را چند لایه دید و مبتنی بر این لایهها بحث کرد.
وی اضافه کرد: براساس این نگاه آرمانها یک لایه ندارند، بلکه یک لایه رویی دارند که احکام است و یک لایه بعدی دارند که تفسیر احکام است که از هر حکم میتوان تفاسیر مختلف ارائه داد و میتوان گفت حتی لایه سومی به نام فلسفه احکام وجود دارد که بیان میکند چرا این حکم وضع شده است. با این نگاه میتوان یک نوع نگاه منعطف به آرمانها داشت و لذا آرمانها خیلی دگم و متصلب نیستند بلکه آرمانها قابل تفسیر هستند و فلسفهای پشت سر آنها هست که با توجه به آنها می توان تفاسیر مختلفی از آرمانها ارائه داد.
فوزی اظهار کرد: همچنین در مسئله نظام بینالملل و واقعیت آن اینگونه نیست که این نظام یک واقعیت متصلب باشد بلکه ظاوهر و باطنی دارد؛ در واقع چند کشور قدرتمند در لایه ظاهری هستند اما در لایه بعدی آن جوهره قدرت است و میتوان از این روش نگاه بهتری به نظام بینالملل داشت و راهبردهای مناسبی برای مواجهه پیدا کرد.
وی یادآور شد: براساس این رویکرد انتقادی بسیاری از متفکران انقلاب اسلامی تلاش کردند نگاه جدیدی به بحث آرمان و واقعیت داشته باشند و آنها را با هم آشتی داده تا بتوانند اهداف انقلاب اسلامی را در بستر زمان و مکان به خوبی پیش ببرند. برای همین است که امام خمینی براساس آرمان های اسلامی به امت معتقد است اما چون دولت ـ ملت یک واقعیت و چارچوب نظام بین الملل است، آن را می پذیرد و بر عدم دخالت در امور داخلی دیگران و پذیرش مرزهای ملی و سرزمینی و دفاع از خاک به معنی پذیرش ملت تأکید میکند.
فوزی ابراز کرد: همچنین وقتی امام بر صدور انقلاب تأکید میکنند به معنی لشکرکشی به سایر کشورها نیست بلکه به معنی ترویج ارزشهای انسانی و فطری اسلام در جهان است و در واقع سعی دارند مشکل دخالت در امور دیگران پیش نیاید. همچنین تأکید ایشان بر همکاری و مشارکت با سازمانهای بینالمللی در ین نقد نظام موجود بینالملل از دیگر موارد است. لذا ایران همواره از ابتدای انقلاب در سازمانهای بین المللی فعال بوده و مشارکت داشته است.
وی ادامه داد: حتی ایشان تأکید دارند ما باید نسبت نظام حقوقی خود را با قواعد بینالمللی به گونه ای تعریف کنیم که خیلی موجب وهن اسلام نشود و مخالف تمدن شناخته نشویم و لذا بیان می دارند که می توان اجرای برخی حدود مانند سنگسار و قطع دست را در مقاطعی محدود کرد. همچنین براساس مکانیسم مبتنی بر حکم حکومتی برابری دیه کفار و مسلمانان را مطرح میکند و سعی دارند برخی احکام اسلامی را به نرمهای بینالمللی نزدیک کنند.
فوزی گفت: اما سؤال این است که امام خمینی و انقلاب اسلامی چگونه به این رویکرد رسیدند و مبتنی بر چه مباحثی از آرمانگرایی واقعبین دفاع میکنند. آرمانگرایی واقعبین چند مؤلفه دارد. اول تأکید بر آرمانها و پذیرش آنهاست ولی در عین حال سعی میکند از توانمندیها و ظرفیتهای فقه اسلامی نیز استفاده کند؛ مانند تأکید بر روی اجتهاد، احکام حکومتی، قواعد فقهی، پذیرش عقل و نبای عقلا، مصلحت که اینها انعطافی به فقه اسلامی میدهد.
این استاد علوم سیاسی اظهار کرد: بنابراین امام معتقدند مبتنی بر ظرفیت فقه اسلامی و به ویژه شیعی می توان اولویتبندی جدیدی نسبت به آرمانهای جهانی اسلام داشته باشیم. همین طور وقتی بر نقد نظام بینالملل موجود تأکید میشود اما در عین حال این نظام بین الملل یک سلسله مراتب قدرت دارد و ما اگر جوهره آن که قدرت است را کشف کنیم آنگاه ما میتوانیم از طریق کسب قدرت، قدرت جهان اسلام را ارتقا دهیم و در نظم موجود بینالملل تغییر ایجاد کنیم.
وی تصریح کرد: به همین دلیل امام خمینی(ره) بر روی مؤلفههایی مانند تعامل هوشمند با کشورها و اتحاد و ائتلاف با کشورها از جمله مسلمانان و مستضعفان برای ارتقای قدرت و تغییر موازنه قدرت تأکید میکنند. از طرفی امام خمینی (ره) به تقویت قدرت ملی در عرصه نرم و سخت تصریح دارند و به همین دلیل به گسترش ارزشهای اسلامی و صدور انقلاب اشاره میکنند.
فوزی بیان کرد: امام (ره) جملهای مبنی بر«تسخیر سنگرهای کلیدی قدرت در جهان» دارند تا به اهداف خاض خود برسیم. همچنین ایشان به بهرهگیری از فرصتهای نظام بین الملل از طریق دیپلماسی برای تغییر در موازنه قدرت اشاره میکنند. لذا امام(ره) و متفکران انقلاب اسلامی معتقدند ظرفیتهای مناسبی داریم که اگر نگاه درستی به واقعیت لایهای نظام بینالملل و آرمانها داشته باشیم میتوانیم بین این دو پیوند برقرار کرده که منجر به آرمانگرایی واقعنگر میشود و کمک میکند در عین اینکه منتقد نظام بین الملل هستیم ولی با مشارکت و همکاری از فرصتها برای تغییر مناسبات بین المللی استفاده کنیم و در واقع یک برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داشته باشیم.
وی اظهار کرد: حال سؤال این است پس با وجود این نگاه، ریشه چالشهای انقلاب با نظام بینالملل کجاست. باید گفت انقلاب چالشی با نظام بینالملل ندارد بلکه چالش ما با آمریکا در رأس نظام بینالملل است و الا با سایر کشورها چالش جدی نداریم؛ حتی با کشورهای عضو شورای امنیت که با ما چالش هسته ای دارند. در واقع این آمریکاست که این بحرانها و چالشها را تشدید میکند. لذا بیشتر چالشهای ما به نوع رابطه با آمریکا برمیگردد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطللعات فرهنگی در پایان ابراز کرد: بخشی ازاین چالش هم به منافع خاص منطقهای امریکا برمیگردد اما فراتر از آن این چالش به دلیل گفتمان آمریکایی است که به دنبال سلطه بر جهان است و آمریکاییها معتقدند باید برای اقتدار آمریکا در جهان تلاش کنیم و این وجه اجماعی همه جریانات سیاسی آمریکا البته از طریق روشهای مختلف است که این هم به اسطوره استثناپنداری آمریکا برمیگردد که آنها خود را یک ملت و کشور استثنایی میدانند. در واقع آنچه که به عنوان چالش ایران ونظام بینالملل مطرح میشود در واقع چالش آمریکا و ایران است که تحت تأثیر ایدئولوژی و گفتمان آمریکایی است.
انتهای پیام