محمدکاظم انبارلویی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی، در گفتوگو با ایکنا، درباره نسبت میان انقلاب اسلامی و مقاومت و سیر تکامل مقاومت از آغاز انقلاب تا 42 سالگی آن گفت: اگر بخواهیم نمودار رشد و پیشرفت انقلاب اسلامی از یک قدرت نوظهور تا یک قدرت مستقر در منطقه را ترسیم کنیم باید به سال 1342 و آغاز مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) برگردیم و این جریان را تا پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 ادامه دهیم و در ادامه مقابله جریان انقلابی با جریان ضد انقلاب داخلی و سپس تهاجم خارجی 8 ساله، مقابله با فشارها و تحریم های اقتصادی و جنگ نرم 78 و 88 و در نهایت جنگ حداکثری اقتصادی را بررسی کنیم.
وی افزود: این مطالعه و بررسی نشان می دهد قدرت ایران نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه روز به روز افزایش یافته است و از مقاومت در داخل و حراست از مرزها به حراست از مرزهای کشورهای اسلامی و خط مقاومت و خط تماس با سرزمینهای اشغالی کشیده شده است.
انبارلویی اظهار کرد: اکنون در اندیشکدههای بزرگ نظامی جهان از قدرت سخت و نرم جمهوری اسلامی به منزله یکی از 5 قدرت برتر جهان یاد میشود و ایران یکی از قدرتهای بزرگ غیر هستهای جهان است به نحوی که در مدت کوتاهی توانست حکومت داعش را فراتر از مرزها شکست دهد و آمریکا و رژیم صهیونیستی در جنگهای 33 روزه، 22 روزه و 55 روزه و حمله به پایگاه آمریکایی عین الاسد و سقوط پهپاد جاسوسی فوق پیشرفته آمریکا میزان قدرت جمهوری اسلامی ایران را محک زدهاند و به ابعاد و وسعت این توانمندی نظامی و دفاعی کاملاً واقف هستند.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: دو مانور اخیر ارتش و سپاه ثابت کرد جمهوری اسلامی ایران در دریا، زمین و هوا تا شعاع دو هزار کیلومتری هرگونه حرکت ماجراجویانه و شرورانه را میتواند در نطفه خفه کند و این قدرت عظیم ریشه در نهضت امام خمینی(ره) دارد و انقلاب در 42 سالگی خودش به یک درخت تنومند تبدیل شده که تندبادهای سیاسی و نظامی در منطقه و جهان نمی تواند آن را تکان دهد.
انبارلویی درباره نقش مؤلفه مقاومت در قویتر کردن قدرت مذاکراتی و دیپلماسی جمهوری اسلامی در صحنههای بینالمللی گفت: در جریان آزادسازی عراق و سوریه از چنگال داعش توطئه صهیونیستها از یک نیروی چند ملیتی در خطوط مقاومت رونمایی شد و ارتش نیروی مقاومت در برابر ناتو و رژیم صهیونیستی نوید تولد یک نیروی مقتدر است که موازنه و معادلات قدرت را در منطقه و جهان به هم می زند.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اظهار کرد: طبیعی است که چنین قدرتی پشتوانه هرگونه مذاکره و گفتوگوی دیپلماتیک برای دستگاه دیپلماسی و مجموعه سیاست خارجی کشور است اما تجربه نشان داده که گفتوگوهای ایران با آمریکا و اروپا نتیجه ندارد چون آنها با منطق زیاده خواهی و زورگویی وارد مذاکره میشوند و نمیتوان در مقابل این منطق غیر از منطق زور را به کار برد. برجام نشان داد که آنها اهل پایبندی به تعهد و توافقات و مذاکره نیستند و بایستی ایران قوی شود تا آنها از این موضع زورگویانه خود تنزل پیدا کنند.
انبارلویی درباره ضرورت مراقبت از سست نشدن منطق مقاومت با تغییر چهره دولت آمریکا با رفتن ترامپ و حضور بایدن گفت: نباید فراموش کرد که مواضع دولت بایدن با مواضع دولت ترامپ هیچ تفاوتی ندارد و مبتنی بر فریبکاری است. آمریکاییها قراردادی را با ایران امضا کردند و از آن به طور غیرقانونی خارج شدند و امروز این ما هستیم که باید طلبکار و مطالبه گر باشیم، اما خوی استکباری آنها هیچ تفاوتی نکرده و آنها همچنان طلبکارانه سخن میگویند.
وی تأکید کرد: لذا امروز باید بدون هیچ گفتوگو و مذاکرهای به همه تعهدات خود عمل کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد میتوان پذیرفت تغییری در سیاست خارجی امریکا رخ داده است اما مواضع اخیر وزیر خارجه امریکا و بایدن مبنی بر اینکه ایران باید ابتدا به تعهدات خود در برجام برگردد تا بعد از آن امریکا با بررسی اقدامات ایران به انجام تعهدات خود اقدام کند، نشان میدهد هیچ تغییری در مواضع زورگویانه دولت ترامپ ایجاد نشده و حرف تازه ای ندارند.
انبارلویی در پایان یادآور شد: براین اساس همچنان مقاومت راهبرد اصیل و اساسی در این وضعیت است و این رفت و آمدها در امریکا نباید درستی منطق مقاومت را با شبهه و ابهام روبرو کند. به ویژه اینکه با مقاومت حداکثری ملت ایران سیاست فشار حداکثری و تحریم های فزاینده امریکا شکست قطعی خورده و دولت بایدن دیگر چیزی برای افزودن بر این تحریمها ندارد؛ در واقع امروز سلاح تحریم کاملاً برندگی و اثرگذاری خود را از دست داده است.
انتهای پیام