به گزارش ایکنا؛ صدوبیستمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «فقه و اصول» به صاحبامتیازی دانشگاه فردوسی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اصطلاحشناسی «کتاب» و «قرآن» در نگاه دانشمندان علم اصول»، «دفاع مشروع بازدارنده از منظر حقوق بین الملل اسلامی»، «تاملی بر شرط انتفاء التهمه در شاهد»، «رهیافتی به گونههای سیاق»، «درنگی در مرجحیت مخالفت با عامه در پرتو تحدید گستره عامه»، «بازپژوهی روایات قاعده فراغ و تجاوز با رویکردی بر احیای قاعده یقین»، «بررسی فقهی تکالیف معذورین در حج»، «کیفیت تحقق علم در گزارههای شرعی».
اصطلاحشناسی «کتاب» و «قرآن»
در چکیده مقاله «اصطلاحشناسی کتاب و قرآن در نگاه دانشمندان علم اصول» میخوانیم: «در آیات وحی برای دلالت بر متن مقدس مسلمین از دو نام کتاب و قرآن، بیش از هر نام دیگری استفاده شده که با وجود همپوشی مصداقی، مفاهیمی متفاوت از یکدیگر داشته، به جای یکدیگر به کار برده نشدهاند. در طول تاریخ علم اصول نیز برای دلالت بر نخستین دلیل شرعی یعنی متن مقدس آسمانی مسلمین، این دو نام پرکاربردترین نامها بودهاند. پاسخ به این پرسش که آیا در علم اصول، این دو نام، آگاهانه، هدفمند و با توجه به تفاوتهای مفهومی به کار رفتهاند یا کاربردی سلیقهای و مسامحهآمیز داشتهاند، نیز این پرسش که مفهوم دو نام مذکور در علم اصول چه ارتباطی با مفهوم این نامها در قرآن کریم دارد انگیزهای برای شکلگیری پژوهش پیش رو بوده است. بر این اساس بررسی ارتباط مفاهیم نامهای کتاب و قرآن در علم اصول با مفهوم این نامها در قرآن کریم در ضمن آگاهی از چرایی و چگونگی تعاریف اصولیان، رسالت پژوهش پیش رو را شکل داده است. نتایج حاصل به خوبی نشان میدهد که علم اصول، علمی پیشتاز و موثر در ارایه تعریف از متن مقدس مسلمین بوده، در آن تعاریفی متعدد، ارایه و نامهای کتاب و قرآن به صورتی هدفمند و معنادار و در ارتباط با مفهوم آنها در قرآن کریم استفاده شدهاند.»
رهیافتی به گونههای «سیاق»
در طلیعه مقاله «رهیافتی به گونههای سیاق» آمده است: «سیاق که مولود همنشینی و هماهنگی کلمات و جملات است؛ به دلیل قابلیت تصویرگری لایههایی از معنا در فضایی گسترده، بر خلاف مدلول واژه و جمله اهمیت مییابد. این قابلیت، معلول برخی قراین و ملابسات محیط به الفاظ و پارهای ارتباطات فراواژهای افزون بر ویژگی مفردات و نحوه چینش آنها است. مجموعه این ویژگیها و تلفیقی از قراین منجر به ظهوری میشود که منشا آن سیاق است و خود منشایی برای تحقق گونههای مختلف ظهور سیاقی اعم از لفظی و غیر لفظی با اقسام فرعی تحت آن میشود. این گونهها مسبوق بر تعیین مبنا در خصوص تحدید چیستی سیاق از حیث سعه و ضیق است. از آنجا که قول مختار در این خصوص شمولیت قراین حالیه افزون بر مقالیه در گستره سیاق است، گونههای مختلفی از ظهور سیاقی را در حیطه نظر خواهیم داشت. حاصل این گونهشناسی میتواند در میدان عمل به کمک استنباط بشتابد و موجبات توسیع در مدلول احکام را فراهم آورد.»
درنگی در مرجحیت مخالفت با عامه
در طلیعه مقاله «درنگی در مرجحیت مخالفت با عامه در پرتو تحدید گستره عامه» میخوانیم: «نوشتار حاضر، ترسیم قلمرو عامه (اهل سنت)، و جایگاه و نقش آن را در فهم دقیق مرجحیت مخالفت با عامه، مقصد خویش قرار داده و اهتمام به این مهم را در تبیین گستره مفهومی و مصداقی عامه و نیز تحدید دامنه موضوعی موافقت و مخالفت، دنبال کرده است. نقطه تمرکز بحث بر روی این نکته است که عدم انضباط موجود در منابع فقه امامیه در إعمال مخالفت با عامه به عنوان مرجح باب تعارض اخبار، بدون در نظر داشتن شرایط تاریخی حاکم بر عصر صدور روایات، کار را به نوعی خلط و اشتباه و حتی استخدام بیش از حد و دور از واقع این مرجح در عرصه فقه کشانده است؛ به خاطر وجود چنین معضلی، نویسندگان، همت را مصروف داشته تا با نقد و تحلیل آراء موجود در مصداق یابی عامه، نتایجی قابل استفاده از قبیل قدر یقینی کاربرد این مرجح و نیز راه حلهای احتمالی جهت اعمال منضبط آن را در اختیار قرار دهند.»
انتهای پیام