متن یادداشت حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مروجیطبسی، مدرس تفسیر مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) که در اختیار ایکنا قرار داده به شرح زیر است:
درباره فلسفه و جواز ساخت گنبد و بارگاه برای اولیاء الهی و پیشینه تاریخی آن نکاتی چند مطرح میشود.
1. گنبد و بارگاه عبارتی دیگر از بنای ساختمان بر قبر است.
2. ساختن بنا بر قبر اولیاء الهی پشتوانه عقلی و نقلی (آیات و روایات) دارد.
فلسفه عقلی
بنای بر قبر در واقع نوعی علامت و نشانهگذاری برای یادآوری و جلوگیری از فراموشی است. به تعبیری دیگر بنای یادبود یا یادمان برای یادسپاری اشخاص ویژه یا رویداد مهم در حافظه انسانها است. این یادسپاری و یادآوری آثار تربیتی فراوانی دارد.
الف. خداوند در سوره کهف دو واکنش و دو تفکر مختلف را درباره اصحاب کهف پس از آنکه سیصد سال در غار خوابیدند و پس از ماجراهایی در همان غار از دنیا رفتند، نقل کرده است؛ عقیده مشرکان و منکران معاد این بود که در غار را ببندند و دیوارکشی کنند. در نتیجه رویداد مهم اصحاب کهف برای همیشه فراموش میشد. عقیده یکتاپرستان این بود که بر روی قبر آنان مسجدی بنا شود تا یاد و خاطره اصحاب کهف برای همیشه زنده بماند: «...إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا»؛...ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ [ﻛﺎﺷﻔﺎﻥِ ﻏﺎﺭ] ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺰﺍﻉ ﻭ ﺳﺘﻴﺰ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﭘﺲ [ﻳﻚ ﮔﺮﻭﻩ] ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنی ﺑﻪ ﺭﻭی [ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ] ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻨﺎ ﻛﻨﻴﺪ [ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ] ﺍﻟﺒﺘﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﻧﺎﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﻭلی ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻛﺎﺭﺷﺎﻥ [ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ] ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺷﺪﻧﺪ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻣﺴﺠﺪی ﺑﺮ ﺭﻭی [ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ] ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻨﺎ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﻛﺮﺩ. (کهف / ۲۱).
طبق این آیه همانطور که مفسران مشهور سنی نیز مانند زمخشری و فخر رازی گفتهاند، نظر مومنان ساختن مسجد بر روی قبر اصحاب کهف بود. اگر بنای بر قبور اولیاء و ساختن ساختمانی مانند مسجد که محل سجده و ذکر خدای یکتاست؛ شرک و حرام بود، پس چرا خداوند این کار را تقبیح نکرده و خطا بودن آن را بیان ننموده است؟!. باید از وهابیان پرسید، آیا هم اکنون بر روی قبر رسول خدا(ص) ساختمان و گنبد نیست؟! آیا مرقد مطهر ایشان در ساختمان مسجد نیست؟! فقط بنای بر قبور ائمه اطهار(ع) در بقیع شرک و حرام بود؟! به کجا چنین شتابان؟!.
ب) روایات: مقصودمان در اینجا از روایات عملکرد و رفتار صحابه درباره بنای قبور است. زیرا از دیدگاه اهل سنت همه صحابه پیامبر(ص) عادل هستند و عملشان حجت است؛ نمونههای زیر دلیلی بر عدم ایراد به ساخت بنا از سوی صحابه و تابعان است:
الف. تا پیش از اسلام در اطراف بیت المقدس و شهر الخلیل، بناهای بلندی بر روی قبور انبیاء عظام الهی مانند قبر داود، ابراهیم، اسحاق، یعقوب و یوسف علیهم السلام وجود داشته است. ساختمانی که بر روی قبر حضرت ابراهیم(ع) قرار داشت، در زمان صحابه و فتح بیتالمقدس بوده است. خلیفه دوم عمر بن الخطاب هنگامی که آنجا را فتح کرد، دستور به تخریب آن بناها نداد.
2. آن حضرت، بعد از وفاتشان در حجرهای دفن شدند. اگر ساختن بنا بر قبر حرام بود، صحابه پیامبر (ص) پیش از دفن آن حضرت، آن را خراب میکردند. چون به نظر وهابیها، بناها مانند بتها هستند. پس دیگر چه فرقی میکند که شخص میت را درون ساختمان دفن کنند یا اینکه پس از دفن، ساختمانی بر روی قبر بنا کنند؟!
3. اولین کسی که بر اطراف مرقد پیامبر دیوار بنا کرد، خلیفه دوم بود.
4.مردم به هنگام زیارت قبر پیامبر، از خاک مرقد مطهر بر میداشتند، عایشه دستور داد دیواری بسازند تا مردم از قبر خاک برندارند.
5. عبد الله بن زبیر بنایی روی قبر مطهر ساخت. اگر بنای بر قبور شرک و حرام است، پس چرا صحابه پیامبر و تابعان آن را تایید کردند؟ مگر از دیدگاه اهل سنت عمل صحابه حجت نیست؟ آیا صحابه پیامبر دچار فسق یا شرک و کفر شدند؟ آیا وهابیان که خود را به دروغ، سنّی میدانند، عدالت همه صحابه پیامبر(ص) را قبول دارند یا نه؟ اگر صحابه عادل هستند، پس چرا عملکرد و رفتارشان را - از جمله ساختن بنا بر روی قبر اولیاء - نمیپذیرند؟ آیا میترسند که گفته شود صحابه پیامبر عمل شرکآمیز مرتکب شدهاند؟!
6. وهابیت و تکفیریها نه تنها برای صحابه و تابعان که برای عملکرد علمایی که تا آخر سده سوم میزیستهاند، احترام و ارزش خاصی قائل هستند؛ به عنوان نمونه؛
الف) متوکل عباسی در سال ۲۳۶ ق دستور داد مرقد مطهر امام حسین علیه السلام را که دارای بنا بود، خراب کنند. همه عمل او را محکوم و تقبیح کردند. هیچ عالمی در آن زمان، عمل متوکل را تایید نکرد. هیچ عالمی در آن زمان ساختن بنا بر قبور را تحریم و ممنوع نکرده است.
ب) ابن ادریس شافعی در سال ۲۰۴ ق درگذشت. بر روی قبرش گنبدی بنا نهادند. هیچ عالمی در آن زمان این عمل را قبیح و حرام ندانست و فتوا به حرمت آن نداد.
ج) هارون الرشید که در معیار وهابیت جزء دورهای است که علمای سلف در آن میزیستهاند، در قرن دوم عمارتی گنبدی بر روی قبر امیر المؤمنین(ع)، احداث کرد در حالی که هیچ عالمی در آن دوران عمل هارون را محکوم نکرد و فتوا به حرمت بنای بر قبر نداد.
نتیجه آنکه بنای بر قبور از جمله ساختن گنبد و بارگاه، ریشه عقلی و شرعی، و پیشینه طولانی (حتی پیش از اسلام) دارد و این فقط ابنتیمیه (سده هفتم ق) -پدر فکری فرقه وهابیت- است که قائل به حرمت بنای بر قبور است. شاید وهابیان سلفی تکفیری به احترام جایگاه خلفای مدفون در مسجد النبی(ص) اقدام به تخریب گنبد و بارگاه رسول خدا (ص) نکردهاند!.
منابع: قرآن کریم؛
کشاف زمخشری؛ تفسیر فخر رازی؛ مجمع البیان؛ تفسیر المیزان؛ تفسیر نمونه؛ کشف الارتیاب؛ ارشاد الساری؛ وفاء الوفاء؛ رویکرد عقلانی بر باورهای وهابیت.