حجتالاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی، رئیس مرکز اندیشههای بنیادین(مآب) مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در گفتوگو با ایکنا؛ گفت: متأسفانه نه ظرفیت حوزه و نه ظرفیت دانشگاه در بحث اسلامیسازی به صورت کامل فعال نشده است و بخشی از طلاب که وارد این فضا شدهاند، شاید درصد کمی را تشکیل دهند و در دانشگاه هم این وضع وجود دارد.
وی افزود: البته کارهای خوبی هم انجام شده و طبق آماری که داریم فقط در حوزه بیش از 4 هزار کتاب در زمینه علوم انسانی اسلامی نوشته شده است. در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) چندین مجله داریم که فقط مقالات با رویکرد علوم انسانی و اسلامی میپذیرد.
مطالعه علوم رایج؛ مقدمه اسلامیسازی
ابوطالبی با بیان اینکه مؤسسه امام(ره) دارای سند اسلامیسازی مخصوص به خود است، گفت: در این سند مراحلی طی شده که مطالعه مبانی نظری اسلام و مطالعه علمی که رایج است، جزء مقدمات کار محسوب میشود؛ معتقد نیستیم که علوم رایج را باید کنار بگذاریم و از صفر شروع کنیم.
ابوطالبی تصریح کرد: نگاه ما این است که علوم روانشناسی، اقتصاد و ... را مطالعه کنیم و بنای تأسیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام(ره) هم این بوده است، به همین دلیل در مقطع ارشد متناظر با مباحث غربی، مباحث اسلامی هم تدریس میشود؛ یعنی وقتی حقوق و سیاست خوانده میشود، حقوق و سیاست قرآنی هم تدریس و به صورت تطبیقی این مبانی بحث میشود.
نفی علوم روز منطبق بر عقل نیست
این استاد حوزه علمیه اظهار کرد: تصور اینکه علوم غربی به درد نمیخورد و باید آن را آتش زد کار نادرست است. آنها راهی را رفته و مسیری را طی کردهاند؛ به تعبیر مقام معظم رهبری ما حاضریم شاگردی غرب را در کسب علم بکنیم، ولی چون مبانی آنان مشکل دارد مطمئن هستیم که باید بخشی از آن را با مبانی خودمان تولید کنیم.
وی تصریح کرد: باید علوم غربی را به صورت مبنایی تحلیل و مبانی خودمان را بیان کنیم؛ بنابراین ابتدا نقد علم، بعد تولید فلسفه یک علم و در نهایت تولید آن علم باید در دستور کار باشد.
نقد علمی و ارائه مدل بهتر به جای آتش زدن
ابوطالبی با بیان اینکه گاهی برخی افراد درصدد ایجاد تعارض میان گزارههای قرآنی و علوم دیگر به خصوص تجربی هستند، در این موارد چه مواجهای باید داشته باشیم؟ اظهار کرد: مورد اخیری که در آتشسوزی یک کتاب رخ داد بسیار زشت و ناپسند بود؛ این کتاب کفر نبود و حتی اگر جزء کتب ضاله هم محسوب میشد، فقط نشرش حرام بود و آتش زدن جایگاهی نداشت؛ اگر کسی نقدی به مطالب یک علم دارد، باید با نوشتن مقاله و کتاب آن را نقد و طرح بهتری را ارائه دهد، نه اینکه آن را آتش بزند.
وی با بیان اینکه قطعاً میان مبانی اسلامی و غربی تفاوت وجود دارد، به ذکر مثالی پرداخت و تصریح کرد: مثلاً در غرب، خودارضایی را سبب شادی دانسته و آن را مفید میدانند، در صورتی که در اسلام این کار حرام است، لذا این تعارضات باید مورد بحث و تحلیل قرار گیرد.
وی افزود: اتفاقاً یکی از مباحث جدی که معمولاً مورد توجه جوانان دانشجوست، موضوع خلقت انسان از خاک، داروینیسم و... است که ظاهراً تصور تضاد میان علم و قرآن را در ذهن تداعی میکند.
تعارضات فرضیههای علمی با قرآن
وی افزود: قطعاً میان یافتههای تجربی موجود و گزارههای دینی تعارضاتی وجود دارد، ولی راه آن این است که به درستی تحلیل کنیم که کدام یافته قطعی و مستدل است؛ زیرا ممکن است برداشت ما از دین نادرست بوده و یا یک گزاره علمی نادرست باشد و بعد از مدتی نادرستی ان روشن خواهد شد.
ابوطالبی با بیان اینکه نمیتوانیم بگوییم همه علوم تجربی درست است و نه میتوانیم بگوییم چون از غرب آمده باطل است، اظهار کرد: اتفاقاً بسیاری از نظریات روانشناسی و پزشکی که علم از معبر تجربه به دست آورده است، مؤید روایی دارد؛ مثلاً بیان شده که برای جذب کلسیم شیر، آن را شب بخورید و روایت هم این مطلب را تأکید میکند.
امتناع تضاد امر عقلی قطعی با امر دینی
وی افزود: قاعدتاً ممکن نیست که یک امر قطعی عقلی با امر قطعی دینی در تعارض قرار گیرد؛ لذا اگر به ظاهر به این تعارض برخوردیم باید این مسئله بررسی شود که این امر عقلی که قطعی به نظر میآید، آیا براهین و مقدمات آن درست بوده یا خیر؟ خیلی از مواردی که فکر میکنیم موضوعی قطعاً عقلی است، تصور اولیه ماست.
رئیس مرکز اندیشه بنیادین اظهار کرد: مثلاً گفته میشود که زن و مرد چون هر دو انسان هستند، باید حقوق برابر داشته باشند، ولی اگر دقت کنیم میبینیم که زن و مرد از جهت انسان بودن حقوق متفاوتی ندارند، ولی چون دو جنس مختلف هستند، حقوق متفاوتی پیدا میکنند. یا ممکن است امری را قطعی دینی بدانیم، ولی سند روایت مشکل داشته باشد و یا مفهوم یک آیه نیازمند در نظر گرفتن آیات دیگر است که از آن غافل بودهایم.
انتهای پیام