به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی مؤسسه خانه کتاب، بیست و دومین برنامه از سلسله برنامههای «عصر کتاب» که به بزرگداشت مجدالدین کیوانی مترجم اختصاص داشت، شب گذشته ۲۶ آذرماه با حضور مسئولان فرهنگی، اهالی قلم، ناشران، فعالان حوزه کتاب و نشر و علاقهمندان به این چهره فرهنگی در سرای کتاب مؤسسه خانه کتاب برگزار شد.
نیکنام حسینیپور، مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب درباره مجدالدین کیوانی گفت: کیوانی شخصی است که با پشتکار و سختیهای بسیار توانست خدمات ارزندهای برای کشور به ارمغان آورد و هنوز هم منشأ جوششهایی هست. او در خاطرات خود از مدرسهاش میگوید که دارای محیطی ناامن بوده و معلمان خشنی داشت که باعث شد از مدرسه دلزده شده و ترک تحصیل کند، و پس از مدتی کار در کارگاه نجاری مجدداً به دبیرستان برگشت و بعد از آن تحصیلات خود را در دانشرای عالی ادامه داد و به مدت سه سال در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرد.
وی افزود: کیوانی در مکتب پدری بود که به فرزندانش فقط درس عشق میداد و با رفتار و کردارش صداقت، پاکدلی، پاکچشمی و مناعتطبع میآموخت. در دامان مادری که جور علم و مدرسه فرزندان را به دوش میکشید، به رشد و بالندگی رسید. او پس از اخذ مدرک لیسانس در ادبیات فارسی با احراز رتبه اول، توانست به انگلستان رفته و در رشته زبانشناسی از دانشگاه وِیْلز، درجه دکتری بگیرد. پس از آن به عنوان رئیس دانشسرای، شعبه زاهدان انتخاب شدند. از آنجایی که استان محروم بود مشقات و رنج فراوان برد، اما همواره، بنابر اخلاق حرفهای و علاقه خود در پی پیشرفت استان بود.
به گفته حسینیپور، کیوانی بعد از بازنشستگی فعالیتهایش را با تمرکز بیشتری بر ترجمه و نیز عضویت در شورای علمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی گسترش داد و با تألیف مقالات ارزشمند در دایرة المعارف، نام خود را در شمار مؤلفان پرکار دانشنامهنویسی در ایران نیز به ثبت رساند و در منطقه زاهدان خدمات زیادی انجام داد.
مدیرعامل خانه کتاب گفت: کیوانی معتقد است در گسترش حوزه ادبی باید نگاه داخلی داشته باشیم و نباید فرهنگ خودمان را با فرهنگ غربیان مطابقت بدهیم. ادبیات ما باید با فرهنگ خودمان رشد کند. او کتب و نوشتههای بسیاری در زمینه فلسفه و عرفان دارد و ترجمههای ماندگاری را به یادگار گذاشته است. استاد کیوانی به ادبیات فارسی علاقمندی زیادی دارند و ارادت ایشان به استادان خودش استاد مشکور، فروزانفر، سعید نفیسی ... و قدرشناسی از آنها را میتوانیم در رفتار ایشان ببینیم.
حسینیپور ادامه داد: در زمانی که ترجمههای زیادی از یک کتاب منتشر میشود و مترجمنماها بسیار زیاد شدهاند نیاز به کیوانی و کیوانیها بسیار زیاد احساس میشود، به ویژه در این فضای مغشوش که در حوزه ترجمه داریم، حتی ذوق مردم و جامعه را نیز تحت الشعاع قرار داده است. اما فرایند ترجمه رو به جلو است و این رودخانه همچنان جریان دارد، اما باید مراقبت کرد و ترجمههای خوب را به جامعه معرفی کرد.
وی با بیان اینکه ترجمهها زبان فارسی را به وضعیت قرمز رساندهاند، تصریح کرد: نسل مترجمانی که دغدغه زبان فارسی داشتند، برافتاده یا حداقل کم شدهاند و مترجمان شتابزدهای میداندار ترجمه شدند که «عجله برای انتشار» وجه مشترکشان است. در شرایط فعلی کافی است کتابی توجه توده مردم را جلب کند. ناشران به سرعت دست به کار میشوند و ترجمههای متعددی از آن را منتشر میکنند، بدون این که به مهارت مترجم اطمینان داشته باشند یا ذرهای دغدغه زبان فارسی در وجودشان ریشه دوانده باشد. براساس مدل زوهر، اکنون جلودار ترجمه نه نخبگان بلکه «بازار» و اهالی بازار (ناشران) است. حتی نهادها (از دولت گرفته تا دانشگاه و تا محافل و انجمنهای نقدی) نقش چندانی در این میان ندارند. ترجمه مرعوب نیاز بازار است و سرعت و قدرت نیاز بازار از آن بیشتر است که مترجمان صاحب سبک و فرهیخته بتوانند نقش اصلی خود را بازی کنند.
وی با تأکید بر اینکه بحرانی شدن وضعیت زبان فارسی به ژانرهای ترجمهای محدود نمانده و چونان یک بیماری واگیردار دامان ژانرهای تالیفی را هم گرفته، یادآور شد: کافی است سری بزنید به مجلات دانشگاهی یا رسالههای دکتری یا کتابهای استادان دانشگاه تا عمق فاجعه را دریابید. بنابراین، موج سوم ترجمه اگر چه در باز کردن افقهای اندیشه کارآمد و موثر بود، اما از جهت زبانی تاثیرات بسیار مخربی بر جای نهاد. ساختارهای زبان فارسی در حال منهدم شدن است و قابلیت رسانایی آن به شدت تقلیل یافته است. نظام آموزشی ما در دورههای پیش دانشگاهی و نیز رسانهها نیز در این میان ضربات مهلکی را بر پیکره نیمه جان زبان فارسی وارد میکنند. باید فکری برای زبان فارسی کرد، پیش از آن که محافل دانشگاهی رسما اقرار کنند دیگر نمیتوانند منویات، افکار و احساسات خود را به زبان فارسی بیان کنند.
به گفته حسینیپور، از دیگر پدیدههای منحصر به فرد در عرصه ترجمه در ایران پدیده آماده خواری یا خام خواری است. یعنی ترجمه از روی ترجمههای چاپ شده قدیمی بیصاحب یا با صاحب. در این نوع ترجمهها کار از سرقت ادبی گذشته و به غارت ادبی رسیده، چون «مترجم» کل ترجمه را میدزدد و شش دانگ آن را به نام خود سند میزند.
مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب به مزدوری ترجمه به عنوان پدیده دیگری که بیشتر در دانشگاه اتفاق میافتد اشاره کرد و افزود: مترجم اثری را ترجمه میکند و به نام استاد یا استادان آن را به چاپ میرساند. از این قسم است ترجمههایی که به خرج مترجم و در تیراژ اندک برای زینت بخشی رزومه دانشجویان متقاضی دورههای دکتری صورت میگیرد و به مصداق هر دم از این باغ بری میرسد، به تازگی ناشرانی پیدا شدهاند که هر ترجمه را که مایلید به نام هرکس که بخواهید چاپ میکنند، حتی به نام بچه در قنداق؛ و این است وضعیت ترجمه در کشور و نیازی که به کیوانی و تکثیر ایشان داریم.
حسینیپور در ادامه با اشاره به کتاب «صهبای خرد: شرح احوال و آثار حکیم عمر خیام نیشابوری» که با ترجمه کیوانی در کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۶ برگزیده شد گفت: مجدالدین کیوانی در تمامی سالهای تدریس نیز تحقیق و پژوهش را دنبال کرده و بیش از صد مقاله فارسی ارزشمند در حوزههای زبان شناسی، متون ادب فارسی و تاریخ نگاشته است. همچنین علاقه او به عرفان ایرانی از یک سو و تسلط بر ترجمه از سوی دیگر، کیوانی را ترغیب به ترجمه آثاری از مستشرقین آشنا با تصوف و عرفان ایرانی کرده است. از آن جمله است ترجمه خواجه عبدالله انصاری، نوشته عبدالغفور روان فرهادی، روزبهان بقلی، نوشته کارل ارنست، شعر صوفیانه فارسی، نوشته یوهانس دوبروین، حلاج، نوشته هربوت میسن، عزیز نسفی، نوشته لویدریجون و فراسوی ایمان و کفر، اشعار و تعالیم محمود شبستری، نوشته لئونارد لویزن؛ و ناشران گرانقدر و وزینی که آثار ایشان را چاپ کردهاند نیز خود گواه دیگری است بر ارزشمندی آثار ایشان.
حسینیپور در پایان گفت: کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» که ترجمه استاد بوده نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زنده یاد ایرج افشار این بزرگمهر ایرانی در حوزه کتاب شناسی میگویند: «تنها کسی را که قبول داشتم در برابر واژههای انگلیسی، واژههای فارسی یا برابر آن نماد بگذارد استاد مجدالدین کیوانی بوده و حرف آقای کیوانی برای استاد افشار فصل الخطاب بود و حتی برای صفحه عنوان کتابها مرجع استاد افشار آقای کیوانی بوده است و این نشان از دانش و معرفت آقای کیوانی دارد.» پس آقای کیوانی معیار بوده برای آقای افشار و در این زمانه به چنین معیارهایی برای ترجمه بیش از پیش نیاز داریم.
صلحجو: کیوانی توانایی همهجانبه زبانی اوست
علی صلحجو، ویراستار و زبانشناس در ادامه این نشست گفت: یکی از ویژگیهای کیوانی توانایی همهجانبه زبانی اوست. ما مترجمهایی داریم که خیلی خوب از زبان خارجی به فارسی ترجمه میکنند، اما نمیتوانند از فارسی به زبان خارجی ترجمه کنند. کیوانی کسی بوده است که هم در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی قلم زده و هم با دایرةالمعارف ایرانیکا همکاری کرده است. مترجمی بوده که هم کتاب بسیار دشوار روانشناسی خواندن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و هم پله پله تا ملاقات خدای زرینکوب را از فارسی به انگلیسی برگردانده – و این کارِ هرکسی نیست. از این بالاتر هستند تک و توک مترجمانی که میتوانند این کار را انجام بدهند؛ یعنی، هم از زبان خارجی به فارسی و هم از زبان فارسی به زبان خارجی ترجمه کنند، اما در زبان گفتاری ناتوان یا ضعیفاند. همین توانایی اخیر بود که در کنار قابلیتهای دیگر سبب شد ما با مرد بزرگی، چون یوجین نایدا، ترجمهشناس بزرگ امریکایی، از نزدیک آشنا شویم. نایدا سرپرست تیم ترجمه کتاب مقدس به اکثر زبانهای زنده دنیا بود. گمان میکنم اوایل دهه هفتاد بود که کیوانی در امریکا بود و با نایدا مصاحبه کرد که در مجله مترجم منتشر شد. جای این مصاحبه در نوشتههای فارسی خالی بود. تا آن زمان هیچ ایرانی با نایدا مصاحبه نکرده بود. بعدها هم تا جایی که من میدانم این اتفاق نیفتاد. در واقع، هیچیک از مترجمها و حتی زبانشناسهای ما در حد کیوانی لوازم انجام این کار را نداشت.
وی با بیان اینکه ما مترجمهایی داریم که بسیار خوب از زبان خارجی به فارسی ترجمه میکنند، اما نمیتوانند راحت به زبان خارجی حرف بزنند، ادامه داد: من پنج شش سال کنار مرحوم احمد آرام در دایرة المعارف مصاحب کار میکردم. آرام از سه زبان فرانسه، انگلیسی و عربی راحت ترجمه میکرد، اما نمیتوانست یک کلمه به هیچ کدام از این زبانها حرف بزند. وانگهی، در مورد نایدا فقط حرف زدن به زبان انگلیسی کافی نبود. کسی را میخواست که به علم و عمل ترجمه آگاهی و تسلط داشته باشد و این قابلیتها در کیوانی جمع بود. میدانید که زبان از چهار مهارت تشکیل میشود: خواندن، نوشتن، گفتن و شنیدن. از نظر زبانشناسی دوزبانه کامل به کسی گفته میشود که این چهار مهارت به تناسب در او پیدا شده و رشد کرده باشد. کیوانی این چهار مهارت را دارا بود. بهنظر میآید، کیوانی برای دستیابی به این موقعیت هدفش را خوب انتخاب کرده و مسیرش را هم درست پیموده است.
کیوانی: دایرةالمعارف بزرگ اسلامی خانه دوم من است
در پایان مراسم مجدالدین کیوانی گفت: تمام کارهای تحقیقاتی من خارج از دانشگاه بود، از این رو در این زمینه توانستم پژوهشهایم را ادامه دهم. من به تشویق دکتر شعار به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی معرفی شدم و در کنار زرینکوب، زریابخویی، حدیدی، شرف خراسانی، شعار و... توانستم در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی خدمت کنم و بسیار مدیون این مؤسسه هستم، زیرا خانه دوم من آنجاست. بعد فرهنگستان و دانشنامه و زبان و ادب فارسی که همواره متولی بودند و مرا تشویق میکردند. سپس فعالیتم را در بنیاد دایرةالمعارف اسلامی ادامه دادم و در این سالهای پایانی عمر افتخار همکاری با مرکز پژوهشی میراث مکتوب داشتم.
وی همچنین به سیر تاریخی دانشسرای عالی که امروزه به دانشگاه خوارزمی تغییر نام داده پرداخت و گفت: در اوایل دهه ۵۰ دولت تصمیم گرفت، شعبههایی از دانشسرای عالی در چند شهر تأسیس کند. منطق تأسیس شعب این بود که در هر شعبه دیپلمههایی را از میان بومیهای مناطق اطراف آن شعبه تربیت کنند و به دبیرستانهای آن مناطق بفرستند. تجربه نشان داده بود که وقتی شهرستانیها به تهران میآمدند و در دانشسرای عالی درس میخواندند، اغلب راغب نبودند که برای دبیری به ولایات خود بازگردند. اکثر تلاش میکردند در تهران یا شهرهای بزرگ استخدام شوند؛ بنابراین مقامات تصمیم گرفتند، شعباتی از دانشسرای عالی در چند شهر خاص تاسیس کنند و بیشتر از محلیها (بومیها) دانشجو بپذیرند با این امید که فارغالتحصیلان بعد از پایان تحصیل در همان جاها دبیری خواهند کرد، این شعبات در زاهدان، سنندج، شاهرود و یزد برپا شد و من برای تاسیس شعبه زاهدان انتخاب شدم. دانشسرای زاهدان تقریبا نخستین مؤسسه آموزش عالی بود که کم و بیش همزمان با دانشگاه بلوچستان تاسیس شد. در آن زمان زاهدان از بسیاری از امکانات مادی و معنوی محروم بود. زندگی در آنجا چندان راحت نبود؛ هیئت علمی کافی نداشتیم و بسیاری از استادان باید از تهران و یا از مشهد و تبریز میآمدند. کار را با شماری از فوق لیسانسهای دانشسرای عالی تهران و یکی، دو دانشگاه دیگر (مثل شیراز) آغاز کردیم، ولی همیشه کمبود هیئت علمی داشتیم.
در پایان مستندی از زندگی استاد کیوانی پخش شد و دوستان و همکارانش درباره وی سخن گفتند. همچنین مؤسسه خانه کتاب و مرکز پژوهشی میراث مکتوب لوح تقدیری به وی اهدا کرد.
انتهای پیام