جبار آذین، منتقد و کارشناس سینما و تلویزیون، در گفتوگو با ایکنا؛ با بیان اینکه سینمای فعلی، محلی برای آثاری با محوریت حضرت رسول(ص) نیست، اظهار کرد: واقعیت این است که سینمای ایران توانایی و قابلیت پرداختن به هر موضوعی را داراست؛ اما به دلیل هدایت نامدیرانی که از حوزه سیاست وارد فرهنگ شدهاند، نتوانستهایم عملکرد مطلوبی در حوزههای مختلف داشته باشیم. یکی از حوزههایی که در آن ناموفق بودهایم، پرداختن به شخصیت حضرت رسول(ص) است. درباره مدیران باید نکتهای را متذکر شوم. ای کاش فقط گرایشهای مدیران سیاسی بود، اما آنها در کنار سیاسیکاری، سلیقهای نیز به موضوعات نگاه میکنند.وی افزود: وضعیت نامناسب فعلی به گونهای شده است که برخی از سینماگران مجبور هستند برای کار کردن، مطابق با خواست مافیای حاکم بر سینما کار کنند، پس در چنین فضایی، واقعیت حاکم فضای آشفتهای است که از دل آن اثری در خور توجه بیرون نمیآید، حتی اگر در این میان آثار متوسط هم تولید شود آثاری خواهند بود که سبب رنجش هیچ مدیر و مسئول را پیش نیاورد. به هر حال در چنین اوضاعی ممکن است استثناهایی هم وجود داشته باشد که تعدادشان در قیاس با کل تولیدات در حد صفر است.این کارشناس سینما با بیان اینکه حساسیتهای موجود پیرامون موضوعات مذهبی دلیل دیگری برای کمکاری سینما در پرداختن به شخصیت حضرت رسول(ص) است، گفت: چند سالی است فیلم سینمایی «رستاخیز» با مشکلات متعددی روبهرو شده است؛ اثری که در جشنواره فیلم فجر توانست سیمرغهای متعددی را کسب کند. در چنین موقعیتی آیا میشود از فیلمسازان خواست که درباره حضرت رسول(ص) اثر تولید کنند؟
حوزههای علمیه به سینما ورود کنند
آذین ادامه داد: کمکاری در پرداختن به زندگی پیامبر(ص) در حالی است که سینمای جهان به صورت ویژه زندگی مسیح(ع) را مد نظر قرار میدهد، به نحوی که سالیانه یک یا دو فیلم با محوریت زندگی حضرت عیسی(ع) تولید میشود، اما آنها، چون محدودیت و حساسیتهای ما را ندارند، این اجازه را پیدا میکنند در قالبهای گوناگون به زندگی مسیح(ع) بپردازند، برای همین نیز کارشان تکراری نمیشود، پس اگر میخواهیم در این حوزه منفعل نباشیم، باید حساسیتهای این حوزه را برطرف کنیم. راه رسیدن به این خواسته نیز مشارکت حوزههای علمیه در تولید چنین فیلمهایی است.
در شرایطی فعلی برخی مراکز دینی نسبت به هنر هفتم بسیار کم کار و منفعل هستند و تنها عکس العملشان مخالفت با کارهای سینمایی است
این منتقد سینما متذکر شد: سؤالی در این میان ممکن است به وجود آید، آن هم اینکه تعدد نظرات در بین علمای دینی وجود دارد، پس نمیتوان با تکیه بر نظر یک یا دو عالم همه را راضی کرد. جواب به این امر روشن است. در کشور ما فصل الخطاب نظرات، آن چیزی است که ولیفقیه میگوید، پس اگر این موضوع اصل شود و به صورت ایمانی رعایت شود، مطمئن باشید خیلی از حواشی از بین خواهد رفت، البته در شرایط فعلی باور من این است که برخی مراکز دینی نسبت به هنر هفتم بسیار کم کار و منفعل هستند و تنها عکسالعملشان مخالفت با کارهای سینمایی است، در صورتی که بهتر است به جای مخالفت با کارهای خوبی، چون «رستاخیز» به سینماگران یاری رسانند تا هیچ مشکلی بابت بیان موضوعات دینی در آثار سینمایی به وجود نیاید. درباره رستاخیز باید یک نکته را متذکر شوم. برخورد با این فیلم تنها ظلم به فیلم نبود، بلکه جهان اسلام را از داشتن یک اثر خوب عاشورایی محروم کرد.این منتقد با اشاره به اینکه فیلمسازی درباره پیامبران تنها مختص به پیامبر اسلام(ص) نباید باشد، تأکید کرد: وقتی از ساخت فیلم درباره پیامبران حرف میزنیم تنها نباید حضرت رسول(ص) را مد نظر داشته باشیم، بلکه دیگر انبیا هم باید محور باشند، چون تصویری که آثار آمریکایی از رسولان الهی ارائه میدهند کاملاً زمینی است و با باورهای قرآنی ما همخوانی ندارد.
سینمای ایران در اختیار گیشه است
وی در پاسخ به این سؤال که سینمای موجود را میتوان دلبسته چه دست از آثاری دانست، گفت: برای سینمای فعلی من دو شکل فیلمسازی را متصور هستم. ابتدا آثاری که با تکیه بر فرم و معنا سعی میکنند نکتهای به بیننده منتقل کنند، ولی به دلیل ناپختگی سازندهاش در رسیدن به خواستشان موفق نیستند. دوم آثاری که فقط به گیشه میاندیشند و تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد فرهنگ است. البته درباره شکل اول که نمود آن را در گروه هنر و تجربه شاهد هستیم باید بگویم عمده این آثار مخاطب ندارد، درحالیکه کلیت سینما در اختیار آثاری است که فقط خنده تماشاگران را هدف قرار داده است.
وی ادامه داد: سینما برای رهایی از این وضعیت به انقلاب اساسی نیاز دارد. اولین مرحله این انقلاب نیز معطوف به مدیران میشود، چون باید به جای مدیران سیاسی، مدیران کاربلد فرهنگی پستهای مدیریتی را عهدهدار شوند. در ضمن باید جلوی پولشویی را به شکل بنیادی گرفت، زیرا اگر بخواهیم پوپولیستی در این حوزه عمل کنیم به هیچ کجا نخواهیم رسید. در مرحله بعد باید فضایی را مهیا کرد تا جوانانی که مستعد هستند، ولی به دلیل نداشتن رابطه موقعیت کار کردن پیدا نکردهاند، وارد سینما شوند.
دست فرصتطلبها را از سینما کوتاه کنیم
این منتقد در پایان تأکید کرد: شاید این سؤال پیش آید که چرا باید فیلمهایی را که مردم از آن استقبال میکنند کوبید، چراکه این اتفاق نادیده گرفتن خواسته مردم است. اما این قبیل آثار نیاز مردم را پوشش نمیدهد، بلکه از فضای حاکم سوءاستفاده میکنند تا به اهداف خود برسند. آنها دریافتهاند در شرایطی فعلی مردم به شدت خسته هستند و دوست دارند کمی از بار مشکلاتشان را در سینماها روی زمین بگذارند. برای همین عدهای فرصتطلب این موضوع را دستآویز تولید آثار نازل قرار دادهاند.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام