قُوت از دست‌رفته طرح همسان‌گزینی اینترنتی/ کاهش مسئولیت‌پذیری خانواده‌ها در ازدواج فرزندان
کد خبر: 3832861
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۱
ایکنا در قالب یک نشست بررسی کرد؛

قُوت از دست‌رفته طرح همسان‌گزینی اینترنتی/ کاهش مسئولیت‌پذیری خانواده‌ها در ازدواج فرزندان

گروه جامعه ــ جمعی از روانشناسان به مناسبت هفته ملی ازدواج مهمان ایکنا شدند و ضمن بررسی فرصت‌ها و تهدیدهایی که همسریابی اینترنتی و طرح‌های همسان‌گزینی پیش روی جوانان قرار می‌دهد، درباره لزوم فرهنگسازی و اقدامات زیربنایی برای حل بحران ازدواج سخن گفتند؛ بالارفتن سن ازدواج، پدیده همخانگی، ازدواج‌ها و طلاق‌های صوری از جمله آسیب‌هایی هستند که در این جلسه از آنها سخن به میان آمد.

نقاط ضعف و قوت همسریابی اینترنتی و طرح‌های همسان‌گزینیبه گزارش ایکنا یکی از طرح‌هایی که در سال‌های اخیر برای تسهیل ازدواج و کمک به انتخاب همسر انجام شده، طرح همسان‌گزینی اینترنتی است که مؤسسه فرهنگی تبیان (وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی) با تعاملاتی که در اوایل دهه 90 با معاونت امور جوانان وزارت ورزش شکل داد، آن را کلید زد. بعد از آن شورای فرهنگ عمومی، قوه قضاییه، دانشگاه‌ها و برخی دستگاه‌های دیگر با الگوبرداری از آنچه تبیان شروع کرده بود، همسان‌گزینی اینترنتی را در مجموعه خود آغاز کردند. به نظر می‌رسد این طرح، خوب یا بد، تنها طرح خلاقانه و نو برای استفاده از فضای اینترنتی در جهت تسهیل ازدواج بوده اما تا به حال ارزیابی کارشناسی نشده و برای ارتقای این ایده نرم‌افزاری، تلاش جدی انجام نگرفته است.

همزمان با هفته ملی ازدواج، مریم نجابتیان، مدیر گروه مشاوره و خدمات روانشناختی وزارت ورزش و جوانان، بهمن حوریزاد، دکترای روانشناسی تربیتی و مدیر مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی راه نور و اردشیر کیانی، دکترای روانشناسی و مدیر مرکز تخصصی مشاوره خانواده و ازدواج یاس، مهمان ایکنا شدند تا نقطه‌نظرات خود را درباره همسان‌گزینی اینترنتی بیان کنند. در جریان این نشست صمیمی درباره ماهیت ازدواج و رویکرد نسل جوان فعلی سخن به میان آمد که بر غنای بحث می‌افزاید و سوژه‌هایی جدید و بدیع را برای اهالی رسانه پدید می‌آورد.

یادآور می‌شود علی‌رغم دعوت چندباره و مکتوب از مؤسسه تبیان برای معرفی نمایندگانی به این نشست، متأسفانه متولیان فعلی همسان‌گزینی اینترنتی در آن مجموعه حاضر به همکاری و حضور در نشست نشدند!

آنچه از نظر می‌گذرد، خلاصه‌ای از دو ساعت گفت‌وگوی چالشی با مهمانان ایکنا درباره طرح همسان‌گزینی اینترنتی است.

ایکنا ــ با توجه به سابقه‌ای که در معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان و پیش‌تر سازمان ملی جوانان دارید، بفرمایید که همسان‌گزینی اینترنتی چگونه و چه زمان آغاز شد؟

نجابتیان: سازمان ملی جوانان از سال 85 با توجه به اینکه با قشر جوان در ارتباط بود، به این نتیجه رسید که یکی از مشکلات جوانان، ازدواج است؛ با نظرسنجی‌هایی که از جانب سازمان و بررسی‌هایی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم که یکی از مشکلات در امر ازدواج این است که جوانان نمی‌توانند گزینه متناسب و هم‌سان خود را بیابند. در شرایط جدید که به سمت مدرنیته رفته و جامعه گسترده‌تر شده است، امکان اینکه خانواده‌ها به راحتی گذشته فرد مناسب را برای ازدواج فرزند خود انتخاب کنند، سخت‌تر شده است. اساساً به دلایلی که بعداً خواهم گفت بسیاری از خانواده‌ها دیگر رغبتی برای مسئولیت‌پذیری و مشارکت در امر ازدواج فرزندشان ندارند، لذا احساس کردیم به راهکارهایی نیاز است تا بتوانیم جوانان را به هم معرفی کنیم. در همان سال‌های 85 و 86 اتاق فکرهای زیادی برگزار شد، اساتید برجسته‌ای از دانشگاه‌ها و حوزه علمیه قم در آن جلسات شرکت کردند، در مجموع به این نتیجه رسیدیم که انتخاب همسر باید برعهده خود مردم باشد و دولتی نشود و بستر آموزش و توانمندسازی افراد را برای انتخاب همسر فراهم کنیم.

نقاط ضعف و قوت همسریابی اینترنتی و طرح‌های همسان‌گزینی

خروجی این شد که مراکزی با نام «مراکز تخصصی مشاوره خانواده و ازدواج» داشته باشیم، سازمان ملی جوانان تا پیش از آن مجوز «مراکز خدمات مشاوره» را صادر می‌کرد، اما با توجه به اینکه مخاطبان ما در رویکرد جدید عمدتاً جوان بودند و مسئله ازدواج را مدنظر قرار داده بودیم، این مراکز را به «مراکز ازدواج و خانواده» تبدیل کردیم. بعدها نیز با همکاری سازمان نظام روانشناسی این مراکز را به «مراکز تخصصی مشاوره و روانشناسی» تبدیل کردیم. در حال حاضر نزدیک به 320 مرکز موجود است و در چهار هزار و 239 شهرستان هر ماه حداقل یک کارگاه آموزشی برای آموزش مهارت‌های پیش از ازدواج به جوانان برگزار می‌کنیم. در سال‌های اخیر سعی کردیم مبلغ وام ازدواج را بالا ببریم، همان طور که مهندس تندگویان چند روز پیش اعلام کرد هر زوج متقاضی وام ازدواج، در مدت زمان کمتر از یک ماه وام مورد نیاز خود را دریافت می‌کردند و دیگر مثل گذشته در نوبت نمی‌مانند. به زودی مجمع خیران ازدواج نیز تشکیل می‌شود.

در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 گاهی طرح‌هایی مطرح می‌شد که قصد کمک در زمینه همسرگزینی اینترنتی داشت. همچنین، مؤسساتی مثل امین و خانه امید از خیلی قبل‌تر با دایر کردن دفاتری نسبت به همسریابی اقدام کرده بودند اما مجوز روانشناسی و مشاوره نداشتند و از علما اجازه فعالیت گرفته بودند، شیوه فعالیت آن‌ها هم اینترنتی نبود اما نخستین طرح جدی برای همسریابی اینترنتی که به همسان‌گزینی موسوم شد، زمان تصدی دکتر گلزاری بر معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان، از سوی مؤسسه تبیان ارائه شد. طرح تبیان طرح خوبی بود و ما تصمیم گرفتیم خلأهایش را پوشش دهیم و کمک کنیم تقویت شود اما در حال حاضر احساس می‌کنم این طرح به قوت زمانی که آغاز به کار کرد پیگیری نمی‌شود که جای سؤال دارد.

یکی از خلأها در شیوه همسا‌ن‌گزینی اینترنتی، جایگاه مشاوره تخصصی بود. پیشنهاد ما این بود که افراد بعد از آشنایی در همسان‌گزینی اینترنتی به مراکز تخصصی مشاوره ما معرفی شوند، آنگاه اگر مشاوره تأیید شد، مراحل بعدی را طی کنند. حدود یک سال یا یک سال و نیم این کار انجام می‌شد اما بعد از مدتی دیدیم ارجاع به مراکز ما متوقف شد و اساساً همان طور که عرض کردم تصور می‌کنم فعالیت همسان‌گزینی تبیان، از رونق سابق خود افتاد.

ایکنا ــ آیا اساساً طرح همسان‌گزینی اینترنتی شیوه خوبی برای تسهیل ازدواج و انتخاب همسر محسوب می‌شود؟

حوریزاد: پیش‌تر در انتخاب همسر به دنبال مکمل بودند اما امروزه نظریه انتخاب مکمل در همسرگزینی منسوخ شده است، این نظریه یک پیش‌فرض غلط داشت که هر انسان ناقص خلق شده و باید به وسیله شخص دیگری کامل شود، اصلاً زن و شوهر نمی‌توانند همیشه در نقش مکمل هم باشند چون مغز به عنوان مرکز فرماندهی رفتار انسان‌ها در یک مراحلی ممکن است تصمیم بگیرد این تکمیل‌گری را نداشته باشد، آن وقت زن و شوهر عاجز و ناتوان و مطمئناً دچار افسردگی می‌شوند، بنابراین نظریه همسان‌گزینی امروز جایگزین مکمل‌گزینی شده که نظریه پیشرفته و دقیقی است. هرکسی که خداوند متعال خلق کرده کامل است، بنابراین با فرد دیگری که کامل خلق شده و همسان اوست، می‌تواند هم‌افزایی داشته باشد.

بنابراین امروزه نظریه همسان‌گزینی، نظریه قابل قبول و مطرحی است و به تبع آن هر فرایندی که بخواهد به این مشابه‌گزینی کمک کند، قطعاً اقدامی مطلوب است اما حرف این است که چرا فکر می‌کنیم با یک طرح مشابه‌گزینی همه مشکلات ازدواج جامعه را حل کنیم؟ وقتی بخواهیم پدیده‌ای به نام ازدواج را از کل جامعه منفک کنیم و بعد با فرایندی مثل ازدواج آسان مخلوط کنیم،‌ دچار انحراف می‌شویم. آیا همسرگزینی و همسان‌گزینی اینترنتی به ازدواج آسان کمک می‌کند یا مزاحمت ایجاد می‌کند؟ آیا همسرگزینی از طریق شبکه‌های مجازی به ایجاد آرامش و خوشبختی کمک می‌کند و ازدواج پایدار منجر می‌شود؟ من معتقدم می‌تواند کمک کند به شرط اینکه زیرساخت‌های آن را در بخش‌های دیگر جامعه فراهم کرده باشیم، چون در این فرایند به زیرساخت‌ها و فرهنگسازی توجه نمی‌کنیم این خطر وجود دارد که دو نفر در فرایند آشنایی خود دچار مشکل جدی ‌شوند.

نقاط ضعف و قوت همسریابی اینترنتی و طرح‌های همسان‌گزینی

سایت‌های همسرگزینی یک امکان جدید و فرصت است اما اگر فرد مهارت مطلوب و دقت کافی نداشته باشد و نتواند خوب را از بد تشخیص دهد، مطمئناً دچار آسیب‌های جدی می‌شود. در شبکه‌های مجازی افراد خودشان را بسیار ایده‌آل، جذاب و فرشته معرفی می‌کنند اما وقتی اولین ملاقات برای زندگی انجام ‌شود، همان فرشته به دیو تبدیل می‌شود. جوان نیازمند مهارت‌هایی است که بتواند پس از این معرفی، راه را درست بپیماید و هیجان‌زده نشود.

نه تنها زیرساخت‌های فرهنگی فراهم نیست بلکه خود صفحات همسریابی هم مشکلات ابتدایی دارند که ممکن است وضعیت را بدتر کند، برای مثال این صفحات به بانک اطلاعات و آمار کشور متصل نیستند و صحت اطلاعاتی که از سوی کاربران در آن‌ها درج می‌شود، از سوی هیچ ناظر عالی سنجیده نمی‌شود. جوانی که مهارت‌های شناختی را به خوبی نمی‌شناسد، ممکن است خیلی زود به پشتوانه همین اطلاعات غلط تا مرحله ازدواج پیش برود. همچنین بعد از معرفی جوانان به یکدیگر در صفحات همسان‌گزینی حتماً باید مرحله بعدی معرفی به یک مرکز مشاوره تخصصی و قانونی معرفی شوند. یعنی در همان سامانه باید مرحله بعدی لینک‌ شدن به مرکز مشاوره تخصصی مشاوره خانواده و ازدواج باشد و بدون آن، اصلاً مراحل بعدی شکل نگیرد. این را هم تأکید کنم که مشاوره فرایندی رو در رو، چشم در چشم و دیالکتیک است. امروز متأسفانه مشاوره تلفنی و اپلیکیشنی هم مُد شده که هیچ فایده‌‌ای ندارد.

نجابتیان: در دنیای غرب هم که تکنولوژی بسیار پیشرفته است، مشاوره‌های تلفنی بیشتر در موارد اورژانسی کاربرد دارد، مثلاً در شرایطی که فرد می‌خواهد خودکشی کند یا مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، از مشاوره‌های تلفنی و فوری استفاده می‌شود وگرنه اساساً تعریف علمی مشاوره این است که دو نفر رو در رو بنشینند و مباحث را مطرح کنند.

حوریزاد: کاملاً درست است، پس بار دیگر تأکید می‌کنم، صفحات همسریابی می‌توانند تسهیل‌گر باشند، می‌توانند به ازدواج آسان کمک کنند به شرط اینکه زیرساخت‌های فرهنگی لازم را در جامعه ایجاد کنیم، زیرساخت یعنی آموزش؛ آموزش معجزه می‌کند. ما در بازی‌های کودکانه در پیش‌دبستانی‌ها و دبستان‌ها چقدر مهارت‌های تفکر، شناخت، گفت‌وگو و روحیه همکاری را به کودکان آموزش می‌دهیم؟ یک بازی که حتماً همه یادمان هست، 10 صندلی و 11 بچه، هرکس نشست برنده‌ است و هرکس نتوانست، بازنده و همه او را هو می‌کنند، معلوم است که در سایه چنین بازی‌هایی فرهنگ همکاری و تعامل ترویج نمی‌شود! نمی‌توان رقابت‌های شومی مثل کنکور در کشور وجود داشته باشد و از تعامل و روحیه اجتماعی در زندگی مشترک صحبت کنیم. زیرساخت‌های فرهنگی در کشورهایی که به خوبی از فضای مجازی استفاده می‌کنند، در خانواده و مدرسه شکل گرفته است. ما هیچ برنامه مشخصی برای آموزش مهارت‌های زندگی نداریم، هروقت هم که تأکید می‌کنیم فوراً کتابی به نام مهارت زندگی منتشر می‌کنند و 45 دقیقه هم کلاس اختصاص می‌دهند که من به آن می‌گویم: مرگِ زندگی! سیاست‌گذاران آموزش و پرورش، کل زندگی را از مدرسه می‌گیرند و فقط می‌خواهند در یک کلاس، مثل کلاس تفکر، به دانش‌آموزان بگویند تفکر کنید، گویی زنگ اجتماعی، ریاضی و علوم، زنگ تفکر نیست! این کار آسیب‌های ناگواری را به وجود می‌آورد.

کیانی: به نظرم یک نکته را باید با یکدیگر هم‌عقیده باشیم، اینکه بالا رفتن سن ازدواج و افزایش طلاق نشان می‌دهد که ازدواج، از بُعد انتخاب همسر و مهارت‌ها و شیوه‌های آن به یک بحران در کشور ما تبدیل شده است. با اینکه سخت شدن ازدواج و مسائل مربوط به ازدواج به یکی از پنج بحرانی که امنیت ملی ما را تهدید می‌کند، تبدیل شده است اما همچنان راهکاری برای مدیریت این بحران نمی‌بینیم و دچار انفعال هستیم، با وجود اینکه دوستان ما در حوزه‌های مدیریتی مثل وزارت ورزش و جوانان و سایر دستگاه‌ها دغدغه ازدواج را دارند، اما اقدامات زیربنایی انجام نشده است، بلکه صرفاً اتفاقات مقطعی انجام شده که بعداً هم رها شده است، مثل ورود تبیان به بحث همسان‌گزینی. اتفاقاً عده قابل توجهی از جوانان در همین سایت‌های همسریابی و به شیوه اینترنتی دنبال همسر هستند، بیشترین مراجعان به سایت‌های همسریابی دهه شصتی‌ها هستند که نگران طولانی‌شدن تجردشان هستند اما معلوم نیست که این مراجعه نیاز آن‌ها را برطرف می‌کند یا خیر، بخصوص اینکه سودجویی در این زمینه زیاد شده است، افرادی برای اخاذی سایت‌های همسریابی ایجاد می‌کنند و پلیس اعلام کرده است تنها در یک فقره 700 سایت همسریابی غیرمجاز را تعطیل کرده است.

منکر این نیستم که سایت‌های همسریابی مثل طرح همسان‌گزینی تبیان بتوانند مفید واقع شوند، اتفاقاً نسخه‌‌ای از آن با عنوان طرح هدی در دانشگاه بهشتی هم اجرا می‌شود و بعضی دوستان راضی بودند اما این‌ها نیاز به آسیب‌شناسی و مطالعه جدی دارند، چه بسا با مطالعه و ارزیابی بتوانیم به نسخه‌ای جدیدتر از آنچه تبیان ارائه کرده است هم دست پیدا کنیم اما هرچقدر هم این طرح‌های همسان‌گزینی اینترنتی را ارتقا دهیم، باز هم نیاز به کارهای زیربنایی برای حل بحران ازدواج داریم. فکر می‌کنم در بلندمدت نیاز جدی و مبرم نسبت به ایجاد دبیرخانه‌ای برای تصمیم‌گیری درباره بحران ازدواج در کشور وجود دارد.

نقاط ضعف و قوت همسریابی اینترنتی و طرح‌های همسان‌گزینی

ایکنا ــ واکنش خانواده‌ها به طرح‌های همسان‌گزینی اینترنتی چیست؟ آیا همراهی و هم‌یاری آنان با فرزندشان در این طرح‌ها می‌تواند الگویی جدید از شیوه انتخاب همسر را در جامعه پیچیده امروز عرضه کند؟

حوریزاد: خانواده‌ها باید بپذیرند که شیوه انتخاب همسر می‌تواند راه‌ها و روش‌های جدیدی پیدا کرده باشد. روش‌های سنتی دیگر لزوماً کارآمد نیستند. مدتی قبل پسر و دختری به مرکز مشاوره ما مراجعه کردند و گفتند که ما از طریق صفحات همسان‌گزینی در اینترنت با هم آشنا شده‌ایم و با هم تناسب داریم، پسر می‌گفت وقتی با خانواده مطرح کردم که از طریق همسان‌گزینی اینترنتی دختر مناسب را برای ازدواج پیدا کرده‌ام، خانواده‌ام گفتند این دختر به درد تو نمی‌خورد و حتی یک لفظ ناشایست هم به او نسبت دادند. من از پسر خواستم خانواده خود را به مرکز مشاوره بیاورد تا با آن‌ها گفت‌وگو کنم. از آن‌ها پرسیدم شما چه اطلاعاتی از این دختر دارید که سریعاً به او اتهام می‌زنید و حاضر نیستید حتی ویژگی‌های او را بررسی کنید؟ گفتند همین که در اینترنت با پسر ما آشنا شده است یعنی دختر خوبی نیست! در این لحظه دختر را با آن‌ها مواجه کردم و وقتی از تحصیلات و مزیت‌های دختر و ویژگی‌های خانواده او مطلع شدند گفتند بهتر از این برای پسر ما وجود ندارد! آموزش و مشاوره معجزه می‌کند.

متأسفانه در همسان‌گزینی و همسریابی‌های اینترنتی جایگاه خانواده مورد غفلت قرار گرفته است، فرد بعد از یک یا دو ماه چت با شخصی که پیدا کرده تازه به مادر یا پدرش می‌گوید که از طریق اینترنت آشنا شده‌ام، همین که بگوید این گونه آشنا شده‌ام خانواده مخالفت می‌کند چون احساس طردشدگی و نادیده‌ انگاشته‌ شدن می‌کنند، خانواده احساس می‌کند حذف شده است، یک آسیب دیگر نیز این است که برخی سایت‌های همسریابی به شدت تجاری و دنبال خالی کردن جیب کاربران هستند، برای کوچکترین خدماتی که در این زمینه ارائه می‌دهند، مبالغ زیادی دریافت می‌کنند. این را هم بگویم که اگر کلاً رایگان باشد، کار درستی نیست. هر چیزی که در ازای آن پولی دریافت نشود، بی‌‌ارزش جلوه خواهد کرد.

نجابتیان: یکی از زیرساخت‌هایی که در بحث ازدواج لازم است، فرهنگسازی برای خانواده‌هاست، خانواده‌های امروز ما حاضر نیستند مسئولیتِ ازدواج فرزندان خود را بپذیرند، در گذشته خانواده‌ها در قبال ازدواج پسر و دخترشان مسئولیت‌پذیر بودند و فعالانه در انتخاب یک همسر خوب برای فرزندشان تلاش می‌کردند اما الان این گونه نیست. حتی همیشه هم مشکل مالی مطرح نیست، گاهی دیده می‌شود خانواده‌هایی که وضعیت مالی خیلی خوبی هم دارند به فرزند خود می‌گویند در بحث ازدواج از ما کمکی نخواه! هر چه قدر پول بخواهی در اختیارت قرار می‌دهیم اما خودت هر کس را که خواستی انتخاب کن. البته خیلی خوب است که جوان را وادار کنیم تا خودش مسئولیت‌پذیر شود و به او حق انتخاب دهیم اما تجربه جوان کم است و در مسئله‌ای مثل ازدواج حتماً به مشورت و نظارت پدر و مادر نیاز دارد.

ایکنا ــ به نظر می‌رسد علاوه بر خانواده‌ها، خود فرزندان هم تمایل دارند از مسئولیت‌پذیری در قالب ازدواج فرار کنند. آیا آمار روزافزون ازدواجِ اصطلاحاً سفید، مؤید این مطلب نیست؟

نجابتیان: چیزی که بدان ازدواج سفید می‌گویند، اصلاً سفید نیست، آن چیزی که در غرب رواج دارد هم‌خانگی است و خود آن‌ها هم به آن سفید اطلاق نمی‌کنند، چون سفید یک بار معنایی پاکی و روشنایی دارد که در همان غرب هم پاکی و روشنایی برای هم‌خانگی متصور نیستند، گرچه شاید آن را قبیح نمی‌دانند و رواج دارد اما آن را پاک و روشن هم نمی‌دانند. من اصلاً موافق با هم‌خانگی نیستم چون با فرهنگ ما هم‌خوانی ندارد اما همان چیزی هم که در غرب با عنوان هم‌خانگی رواج دارد، عاری از تعهد نیست، برخی جوانان ما هم‌خانگی غربی را تقلید می‌کنند و حتی تعهد را هم از آن حذف کرده‌اند، آثار مخربی دارد که اینجا جای مجال و توضیح آن نیست و جلسه‌ای مجزا می‌طلبد. البته تعداد جوانانی که هم‌خانگی را برگزیده‌اند خیلی کم است و هنوز در جامعه ما تبدیل به «مسئله» نشده است ما اگر سعی کنیم آداب و رسومی که مثل مهریه سنگین، جهیزیه سنگین و ... را حذف کنیم، جوانان ما موفق به ازدواج مشروع، متعهدانه و سالم می‌شوند.

اتفاقاً در معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان یک مرکز پژوهشی وجود دارد که هرساله اولویت‌های پژوهشی را براساس نیازهای مردم انتخاب می‌کند، این پژوهش‌ها به دانشگاه‌ها سپرده می‌شود، سپس نتایج این پژوهش‌ها به سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران کشور ارسال می‌شود. اتفاقاً امسال در همین زمینه عناوین پژوهشی در دست انجام وجود دارد.

کیانی: پدیده هم‌خانگی را نمی‌توان به صفر رساند اما اگر شرایط را برای ارضای نیازهای فطری افراد در مسیر مشروع فراهم کنیم، حتماً شاهد کاهش این پدیده خواهیم بود. یکی از دلایلی که ما به اصلاح و تقویت شیوه‌های همسان‌گزینی تأکید می‌کنیم این است که می‌تواند پدیده‌هایی مثل هم‌خانگی را کاهش دهد. یکی از دلایل پنهان افراد برای گرایش به هم‌خانگی فرار از مسئولیت است، به نوعی معتقدند که این مسیر هزینه‌های کمتری برایشان دارد که اشتباه فکر می‌کنند و خطرات زیادی برایشان دارد. باید در جامعه فرهنگسازی و آگاهی‌بخشی کنیم. اگر قرار باشد مرکزی به این آگاهی‌بخشی و مشاوره مطمئن کمک کند، مراکزی مثل مراکز تخصصی مشاوره خانواده و ازدواج هستند که برای دادن مجوز به آن‌ها از سازمان‌های مربوط دقت و حساسیت به خرج داده شده است. باز هم تأکید می‌کنم که در بلندمدت دولت و حاکمیت باید برای رصد میدان ازدواج و حل بحران‌های مربوط به آن برنامه‌ریزی داشته باشد، بدون اینکه خود دفتر و دستک راه بیندازد و بنگاه‌داری کند.

حوریزاد: ببینید ما سه نوع رابطه داریم: مغذی، خنثی و سمّی؛ در رابطه مغذی نیازهای جسمی، روحی و اجتماعی فرد تأمین می‌شود، در این رابطه تعهد، عشق، احترام، اعتماد، توجه و امیدواری وجود دارد، یک رابطه اگر مغذی باشد، به نظر من دادن جان هم برای حفظ آن ارزش دارد. ازدواج کسب آرامش نیست، ازدواج کسب رشد است. من ازدواج نمی‌کنم که کسی من را آرام کند، من باید ازدواج کنم که رشد کنم. رابطه دیگر، رابطه خنثی است. در این رابطه عشق و احترام تبادل نمی‌شود. رابطه آخر هم رابطه سمّی است که در آن به شخصیت و شعور فرد توهین می‌شود و باید سریع آن را قطع کرد.

همخانگی معمولاً از مدل روابط دوم و سوم است و در آن تعهد، اعتماد، عشق و .... وجود ندارد، همین هفته گذشته دو نفر به من مراجعه کردند که پس از چهارسال هم‌خانگی از هم جدا شده بودند، دختر بسیار گریه می‌کرد و ناراحت بود که چهار سال وقتش را صرف کرده و حالا پسر خیلی راحت بی‌هیچ تعهد و مسئولیتی از او جدا شده است، البته ممکن است دو نفری که همخانه می‌شوند مدل رابطه اول را داشته باشند که برای این افراد هم باید برنامه داشته باشیم، نباید آن‌ها را طرد کنیم بلکه باید کمکشان کنیم که رابطه مغذی خود را در چارچوب مشروع و نظام ارزشی بگنجانند.

گفت‌وگو از مجتبی اصغری

انتهای پیام

captcha