به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، علامه محمد باقر مجلسی فرزند محمد تقی مجلسی یا مجلسی دوم از فقها و محدثان مشهور شیعه است که در سال 1037 قمری در اصفهان به دنیا آمد. وی در علوم مختلف اسلامی هم چون تفسیر، حدیث، فقه و اصول تخصص داشت و آثاری را در این علوم پدید آورد. مشهورترین اثر علامه مجلسی مجموعه حدیثی بحار الانوار نام دارد. وی با تربیت شاگردان بسیار و نگارش آثار متعدد به زبان فارسی و برای استفاده عموم مردم بر دورههای بعد از خود تأثیر قابل توجهی گذاشته است. به مناسبت 30 مرداد، روز بزرگداشت علامه مجلسی، خبرنگار ایکنا گفتوگویی را با محمدحسین ریاحی، استاد، محقق و پژوهشگر تاریخ انجام داده است که در ادامه میخوانید: ایکنا: با توجه به حجم آثاری که علامه مجلسی تألیف کرده، جایگاه ایشان را به لحاظ علمی چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه مسلم است اندیشمندان ما بعضا در طی قرون مختلف اسلامی کتابهای ارزشمند و وسیعی از نظر محتوا و مطالب ارائه کردند و میتوان گفت که دایرةالمعارف تشیع یا کتاب بحارالانوار مرحوم مجلسی و هم چنین آثار متعدد دیگر ایشان برجستگیها و ویژگیهایی دارد که وسعت اطلاعات و اندیشه ایشان را نشان میدهد و این که توانسته چنین مجموعهای را ایجاد کند، قابل تحسین است.
ایکنا: عدهای معتقدند علامه مجلسی بیشتر بهعنوان یک عالم مسلمان مطرح است که به جمعآوری احادیث و روایات ائمه(ع) علاقهمند بوده و نمیتوان ایشان را یک متفکر طراز اول شیعه دانست. نظر شما در این رابطه چیست؟
معمولاً ما نقش مرحوم مجلسی را که میبینیم، از حیث جمع آوری صرف نبوده است. قطعا کسی که چنین کارها و فعالیتها و تلاشهایی میکند، باید خودش هم اندیشمند باشد. در ابعادی که در بحار تدوین شده و خود مرحوم مجلسی هم در مقدمه کتاب بحار گفتهاند، همه اینهایی که جمع آوری شده، من به منزله این که قطعی باشد نمیدانم و زمان میبرد تا اینها جدا شده و تقسیم بندی شود و صحت و سقم آن به تأیید برسد. کسی که وارد چنین مسیری میشود، باید از دانش وسیعی برخوردار باشد که بتواند این همه موضوع را در مجموعهای که اکنون حدودا 110 جلد چاپ شده، به نگارش درآورد یا تحت نظر او به نگارش درآید. بنابراین نمیتوان گفت که هر کسی توانایی انجام این کار را دارد. قطعا باید کسی باشد که از یک سلسله اطلاعات و دانشها بهرهمند بوده تا بتواند چنین کارهایی از قبیل ایجاد یا تعریف دایره المعارفی مثل بحار الانوار را انجام دهد.
ایکنا: علامه مجلسی به لحاظ اندیشه دینی ذیل کدام مکتب فکری قرار میگیرد؟ اخباریگری یا اصولیگری؟
مرحوم مجلسی شخصیت فوقالعاده باهوشی است و حالا ممکن است یک سری دیدگاههایی در مباحث مربوط به موضوعات فلسفی داشته باشد که این هم فعلاً خیلی جای بحث ندارد و در جایگاه خودش باید نسبت به آن صحبت شود. اما مرحوم مجلسی در عین حال که اخبار و اطلاعات وسیعی را از منابع مختلف مثل مکتب ائمه (ع) یا دیدگاههای اندیشمندان شیعی جمع آوری کرده، بحث عقلانیت و استنباط یکسری از مسائل را نیز در نظر داشتند. بنابراین میتوان گفت که اگر چه دیدگاههایی، بعضا مرحوم مجلسی را اخباری معرفی کرده، ولی ایشان در مسیری قدم گذاشته که او را مجدد قرن و در زمان خودش مورد احترام علمای متعدد با تفکرات مختلف در حوزه علوم اسلامی کرده است.
ایکنا: در دوره علامه مجلسی، جریان اخباریگری غلبه داشته و حکومت صفوی هم از این جریان حمایت میکرده است. با توجه به این موضوع، علامه مجلسی چقدر از دوره زمانی خود تأثیر پذیرفته است؟
استنباط و دیدگاهی که من دارم این است که ایشان با جریانهای افراطیگری به هر شکل مخالف بودند، ولی مشرب مرحوم مجلسی بر اعتدال بوده است. این را هم نمیتوان گفت که در تمام دوران صفویه جریان اخباریگری غلبه داشته است. در دوران پدر ایشان و دورانهای قبل فضایی حاکم بوده که بسیاری از حکما، فلاسفه و علمای عقلگرا میدان داشتند. زمانی هم صوفیان در اوایل دوران صفویه حاکم بودند که بعد کم کم از میدان خارج میشوند. دوران شاه عباس اول را میتوان گفت یک دوره قابل توجه و معتدلی است که عالمان در رشتههای مختلف در کنار هم بودند و حکمت اسلامی رشد قابل توجهی داشت. نمیتوان این گونه استنباط کرد که ایشان یک اخباری صرف بوده یا کسی که صرفا به این موضوع توجه داشته، بلکه میتوان گفت با شیوه و منش ایشان، دیدگاه معتدل و عقلگرا هم در کنار این اخبار باید وجود داشته باشد و وجود داشته است. من کاری به جریان اخباری گری صرف ندارم، ولی میتوانم بگویم با شیوهای که مرحوم مجلسی داشت، به تعادل خیلی از مسائل کمک کرد.
ایکنا: تعدادی از شرقشناسان معتقدند علامه مجلسی در زمان تصدیگری منصب شیخالاسلامی در دوره شاه سلیمان صفوی، با اقلیتهای دینی و صوفیان بر سر مهر نبودند. اینها چقدر صحت دارد؟
بعضی از مستشرقین مثل ادوارد براون اظهار نظر هایی کرده اند که اصلا هیچ مرتبط با واقعیت نیست. اولا بعضیها این قدر متأسفانه اطلاعاتشان نسبت به تاریخ کم است که زمان رحلت مرحوم مجلسی سال 1110 یا 1111 و حمله افاغنه به اصفهان اواخر 1134 و اوایل 1135 بوده است. این قدر بعضی از اینها اطلاعاتشان ضعیف بوده که حمله افاغنه را هم زمان با مرحوم مجلسی دانستهاند. در صورتی که این طور نبوده و این ضعف اطلاعات آنها بوده است. آنچه که مسلم است ما وقتی نگاه میکنیم می بینیم در دوران صفویه اقلیتهای مذهبی- شما در سفر نامهها میخوانید- معمولا دارای احترام بوده و از حقوق قابل توجهی بهره مند بودند. حالا ممکن است در بعضی از ادوار صفویه فراز و نشیب پیدا کرده باشد که این را هم نمیتوان گفت در همه ادوار بوده است. ولی این را بگویم که بسیاری از فقهای ما اکنون فوقالعاده به اهل کتاب احترام گذاشته و آنها را از حقوق قابل توجهی بهرهمند میدانند که وقتی نگاه میکنید میبینید بسیاری از این فقها اطلاعات خود را از کتب مذهبی به خصوص همین کتابهای مرحوم مجلسی دریافت کردهاند.
ایکنا: از خدمات علامه مجلسی بگویید و اینکه ایشان چه خدماتی برای جامعه اسلامی داشته است؟
مرحوم مجلسی چند کار مهم انجام داده است. همان طور که میدانید بسیاری از منابع و کتب ما به خصوص کتب شیعه به عربی بود و ساده نبود. مرحوم مجلسی با روان نویسی و ساده نویسی توانست این آثار را به فارسی برگرداند. کتابهایی مثل «حیات القلوب»، «عین الحیات»، «حق الیقین» و «حلیه المتقین» اینها همه در خانههای مردم معمولا هست و بسیاری از آداب، اطلاعات دینی و اخبار را در لابلای این کتب می بینند. حالا ممکن است چند تا حدیث هم از زوایای مختلف مطرح شده باشد. منتها آن چه که مسلم است اینکه مرحوم مجلسی با درایت خاصی زبان دین را تسهیل کرد و در جامعه رواج داد؛ این یک بعد بود. مسأله دیگر تربیت شاگردان قابل توجه بود. شاگردانی که بسیاری از آن ها بعدا خیلی از حوزهها را به وجود آوردند، برای حفظ ارزشهای دینی خیلی تلاش کردند و اینها در جامعه اسلامی خصوصا جامعه شیعی اثر گذار بودند. یکی از ویژگیهای مهم کار مرحوم مجلسی، حفظ آثاری بود که تا آن زمان در حال نابودی بود. مرحوم مجلسی با تلاش این کتابها را جمع آوری کرد و همین کتابها بعدا زمینه ساز ایجاد اثر بزرگی مثل بحار الاانوار شد. بعضی از این کتاب ها احوال مربوط به ائمه اطهار(ع) بود که مصون ماند و در حقیقت یکی از تلاشهای ارزشمند مرحوم مجلسی را میتوان همین حفظ مواریث و نگهبانی از ارزشهای دینی قلمداد کرد.