گاهی اوقات وقتی انسان به گذشته خویش مینگرد، ای کاشها و افسوسهایی بر زبانش جاری میشود که حاکی از این است که فرد تصور میکند در گذشته فرصتهایی را از دست داده و یا خطاهایی مرتکب شده است.
زمانی فرد با خویش زمزمه میکند ای کاش در روزهای جوانیام بیشتر حساب و کتاب اقتصادی داشتم و بیهوده سرمایهای که خداوند در اختیارم قرار داده بود هدر نمیدادم و یا میگوید افسوس زمان که فرصت داشتم وقتم صرف تحصیل علم نکردم و بسیاری از افسوسها و ای کاشهای دیگر... .
اما بسیاری از این افسوسها و ای کاشها قابل جبران هستند و انسان با کمی اراده و تلاش میتواند به آن برسد، که در اینجا باید همان ضربالمثل قدیمی ایرانی را بهکار برد که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.
ولی برخی از ای کاشها و افسوسها یا قابل جبران نیستند و یا به سختی میتوان آن را جبران کرد، بهراستی کسی که با تندیها و بدخلقیها مادر یا پدر خویش را آزرده و موجب شده صورت آنان خویش اشک شود و آنان اکنون در قید حیات نیستند چگونه میخواهد جبران کند؟.
کسی که با زخم زبانهای خویش دل انسانی را شکسته، آبرویی را برده و بازار تهمت و غیبت را در میان آشنایان و دوستان گسترش داده و اکنون دسترسی به آن فرد دل شکسته ندارد، چگونه میتواند خطای گذشته خویش را جبران کند؟.
و از طرف دیگر آیا انسان میداند که تا کی در این سرای دنیا زندگی خواهد نمود؟ وقتی از زمان رفتنمان از این دنیا هیچ اطلاعی نداریم پس هر لحظه باید با خویش بیندیشیم که شاید فردایی برای عذرخواهی نباشد.
اینجاست که باید گفت، فردا برای دلجویی دیر است امروز زخم نزن. امروز را باید غنیمت شمرد و فرصتهایی را که در کنار هم هستیم را با آزردن دلها و پر کردن قلبها از کینه سپری نکنیم که شاید فردا خیلی دیر باشد.
جملهای است منسوب به مولای متقیان حضرت علی(ع) که میفرماید: «اگر انسان ها بدانند که با هم بودنشان چقدر محدود است، محبتشان بهم نامحدود میشد» و چقدر این جمله به زیبایی ما را دعوت به محبتورزی در کنار یکدیگر میکند.
آری زبان یکی از نعمتهای الهی است که شکر این نعمت با بیان کلماتی که عشق میان انسانها را رواج میدهد ادا میشود و پاسداشت حس گویایی که خداوند در انسان به ودیعه نهاده است پرهیز از زخم زبان زدن به انسانها از راه تهمت و غیبت است.
حکیمه بهمن زاده/ خراسان جنوبی