مسیر ایده‌آل سلامت روان از گذرگاه بندگی می‌گذرد
کد خبر: 1411594
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۵

مسیر ایده‌آل سلامت روان از گذرگاه بندگی می‌گذرد

گروه اندیشه: اساس همه مشکلات فردی و اجتماعی در بی‌توجهی به معرفت خویشتن است، انسانی که خود را نمی‌شناسد، در برقراری روابط با خود، دیگران و خداوند عاجز است.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، خودشناسی یکی از اصول مهم موفقیت و شادکامی است. کسی که نمی‌داند از کجا آمده است، به کجا می‌رود و برای چه آمده است، در تفسیر زندگی خود دچار سردرگمی می‌شود.



اساس همه مشکلات فردی و اجتماعی، در بی‌توجهی به معرفت خویشتن است. انسانی که خود را نمی‌شناسد، در برقراری روابط با خود و دیگران عاجز است. چون خود را نمی‌شناسد، خدا را نیز نمی‌شناسد. از مراحل خودشناسی این است که بداند تا بی‌نهایت قدرت صعود یا سقوط دارد. او می‌تواند پست‌تر از حیوان، یا برتر از ملک شود. آدمی با کنترل و تعدیل غرایز و بندگی در برابر حق، به مقام انسانیت بار می‌یابد.



انسان می‌تواند به مقام خلیفةالهی نایل شود. کسی که فقط به ابعاد حیوانی خود بها می‌دهد، به حیوانی تمام‌عیار تبدیل می‌شود؛ یعنی تفکر و رفتار او حیوانی است. به فرموده امیرالمؤمنین(ع): حیوان پرواری را می‌ماند که تمام همت آن شکم و علف است.



آدمی باید نسبت به تمایلات و گرایش‌‏های حیوانی خود مانند غریزه حب ذات و غریزه جنسی، همچنین گرایش‌‏های انسانی خود مانند حقیقت‏‌جویی، فضیل‌‏خواهی، زیبایی‏‌خواهی، میل به خدا و پرستش، میل به جاودانگی و میل به قدرت‏‌جویی آگاهی داشته باشد.





امام علی(ع)، بدترین جهالت را «جهالت انسان نسبت به خویشتن» می‌داند؛ بنابراین، می‌توان اساس همه مشکلات اجتماعی، رفتاری، روانی و عاطفی را، عدم شناخت خویش و شأن و کرامت انسانی دانست؛ زیرا اهداف، آرزوها و انتظارات انسان، بر اساس تعریف انسان از خود او، تنظیم می‌شود. از این‌رو، شناخت انسان و نیازهای متعالی او، زمینه درک حیات طیبه را فراهم می‌سازد.



نیاز معنوی؛ مهم‌ترین نیاز انسان



نیازهای متعالی پس از نیازهای اولیه، اساسی‌ترین نیاز آدمی است. در فرهنگ دینی، نیاز معنوی انسان، از مهم‌ترین نیازهای متعالی آدمی محسوب می‌شود که تنها از طریق انس با خدا و ذکر دائم تأمین می‌شود. در سلسله مراتب نیازهای «مزلو»، (نیازهای اساسی انسان)، نیازهای سطح بالاتر زمانی ظاهر می‌شوند که نیازهای سطح پایین‌تر، تا حدودی ارضا شده باشند؛ اما فراموش نکنیم که برخی از افرادی که شدیداً به آرمانی متعهدند، ممکن است همه چیز خود را با طیب خاطر برای آن فدا کنند؛ مانند کسانی که نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی خود را نادیده می‌گیرند و به خاطر آرمانشان، با دشمن جهاد می‌کنند و ساعت‌ها در سخت‌ترین شرایط روزه می‌گیرند.



تنها عنصری که به آدمی احساس امنیت، اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطراب‌های درونی و تشویش‌های ذهنی رها می‌سازد، یاد خداوند و داشتن یک تکیه‌گاه محکم در زندگی است: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باش که با یاد خدا دل‌ها آرامش مى‏‌یابد»، (رعد/28).





مقام معظم رهبری فرمودند: توجه و عشق به خدا، به زندگی معنا می‏‌بخشد و خلأهای روحی و زندگی بشر را پر می‏‌کند و موفقیت در همه میدان‏‌های زندگی بشر را به همراه می‌‏آورد. علت اینکه در کشورهایی نظیر آمریکا، هیچ چیز حتی پول، قدرت نظامی و علم، نتوانست خوشبختی و آسودگی روحی ـ روانی به‌دنبال بیاورد، همین بیگانگی با خدا و معنویت است.



باطن عبادت را دریاب!



معنای سلامت روان و نیازهای عالی انسانی، در اندیشه اسلامی، با معنای آن در سایر ساحت‌های علمی و فلسفی، مانند امانیسم بسیار تفاوت دارد؛ زیرا نگاه این دو به خدا، جهان آخرت، جهان آفرینش، انسان، سعادت و شقاوت، شیوه زندگی، اخلاق، اهداف، آرمان‌ها و ارزش‌های زندگی کاملاً متفاوت است.



از نظر قرآن، جهان آفرینش بیهوده خلق نشده، بلکه تمامی اجزا و عناصر تشکیل‌دهنده آن برای هدف و غرض مشخصی خلق شده‌اند و هدف از آفرینش انسان نیز جانشینی خدا و به فعلیت رسیدن همه استعدادهای اوست.



هدف از خلقت انسان، عبادت و بندگی خداست. به عبارت دیگر، راه رسیدن به کمال مطلوب انسانی، بندگی خدا و عبودیت است؛ بنابراین، ایده‌آل سلامت روان در اسلام، رسیدن به کمال مطلوب انسانی، یعنی قرب پروردگار است. در حقیقت، مقصود از دعوت پیامبران الهی و پذیرش آن توسط مردم، دست‌یابی به تکامل روانی است. هر کس در این مسیر حرکت کند، از معیار ایده‌آل سلامت فکر و روان برخوردار می‌شود.





یکی از نیازهای متعالی انسان، نیاز آدمی به عبودیت است. عبودیت ظاهری دارد و باطنی. ظاهر آن همان اعمال مخصوص است، اما باطن آن اخلاص، حضور قلب، ذکر خداوند و تعظیم در مقابل او، امید و دلبستگی به ذات ربوبی، اعتماد به وجود سرمدی و محو شدن در مقابل ذات یکتای اوست.



اگر ظاهر نماز با باطن آن آمیخته شود، نماز حقیقت خود را یافته و تأثیر خود را در ساخت شخصیت سالم و تنظیم رفتارهای درون‌فردی و میان‌فردی می‌گذارد. در این صورت، این امر الهی، ستون دین، معراج مؤمنان، روشنگر چهره مسلمانان، مقرب متقین، مکمل اخلاص مخلصان، تیره‌کننده چهره شیاطین خواهد بود. رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: خداوند متعال به نمازی که قلب آدمی با بدنش همراه نباشد، نظر نمی‌کند. حقیقت نماز، اعم از صورت ظاهری و باطنی است. تمسک به هر یک از این دو، بدون دیگری نماز نیست.

captcha