به گزارش ایکنا، فروغ پارسا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی، اول بهمن ماه در نشست علمی «جایگاه فرهنگی سیاسی و اقتصادی زن پس از اسلام» که از سوی انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی و با همکاری انجمن ایرانی مطالعات زنان برگزار شد، گفت: به اعتقاد بنده زنان در طول تاریخ و در همه تمدنهای بشری همواره ناتوان و ضعیف و تحت سلطه مردان و نظامات مردسالار بوده و از استثمار جنسی و جنسیتی رنج بردهاند.
وی افزود: شاید انگاره مادرسالاری و سلطه زن در بخشهایی از تاریخ را شنیده باشید ولی معتقدم عصر مادرسالاری تا حدودی تخیلی و مربوط به دوره ماقبل تاریخ و اسطورهها و نوسنگی است. گفته شده در این دوره چون زایمان از سوی مادر بوده است سلطهای در جامعه داشته است.
وی با اشاره به کتاب آقای ناصر فکوهی، افزود: وی معتقد است که مطالعات متعدد باستانشناسان و جامعهشناسان نشان میدهد که اصلا تئوری مادرسالاری یک نظریه منسوخشده قرن 19 بوده و هیچ قرینه و نشانه باستانشناسی و تاریخی برای آن یافت نمیشود. این کتاب در سال 99 چاپ شده است.
پارسا با اشاره به کتاب تاریخ تمدن ویلدورانت، بیان کرد: زن در تمدن بابل، آشور، هند و یونان و سایر تمدنها در اثر ویل دورانت مورد مطالعه قرار گرفته است و بیشتر گزارشهای او از طرف هردوت بیان شده است. گزارشهای وی متاثرکننده است از جمله بحث عادت فحشای مقدس در بین بابلیان، یعنی بر هر زن بابلی واجب بود که در عمرش یکبار در معبد بنشیند و با یک مرد نامحرم ارتباط جنسی برقرار کند و این کار در سال 325 میلادی رواج داشت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: همچنین گفته شده که در تمدن بابل، زنان و دختران مورد خرید و فروش واقع شده و وظیفه آنان آسیابکردن گندم و پخت و پز و آب آوردن بوده است و به او آزادی میدادند که در کوچه رفت و آمد کند و باز از قول هردوت گزارشی نقل شده که بابلیان هنگام محاصره، زنان را خفه میکردند تا در آذوقه صرفهجویی شود.
پارسا بیان کرد: هردوت نقل کرده که زنان شوهرمرده را در آتش میانداختند. البته ویل دورانت این گزارش را پذیرفتنی نمیداند. هردوت معتقد است این رسم از جایی ناشی میشده که زنان یا کنیزان با شوهرشان قربانی میشده تا در جهان دیگر از شوهرانشان نگهبانی کنند و در تمدن یونان هم آمده که وقتی زن ازدواج میکرده است از خانواده خودش میبریده و به صورت خدمتکار در خدمت مرد خانواده بوده است و خدایان شوهرش را عبادت میکرده است و حق خرید و فروش نداشته و حق دعوا در محکمه نداشته است. بعد از مرگ شوهر، زن ارثی نمیبرده و اگر نقص جسمی و جنسی داشته است هم بیشتر مورد اهانت مرد واقع میشد. وظیفه زن هم صرفا فرزندآوری و حمل او بوده است.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی با اشاره به انگارههایی که به نام دین در مورد زن وجود داشته است، گفت: بسیاری از متونی که به نام دین وجود داشته است، مقصر اخراج آدم از بهشت را حوا معرفی میکنند یا در داستان داود پیامبر(ص) زیبایی و عریانی آن زن مقصر فریب داود(ع) بوده است (طبق آموزههای انحرافی برخی کتب مقدس). در برخی موارد هم زن، منبع همه فسادهای عالم بیان شده و در برخی متون آمده که زن از دنده چپ مردم آفریده شده است و در واقع تلاش شده تا جایگاه زن به گونهای مورد هجوم قرار بگیرد و تحقیر شود.
پارسا افزود: با ظهور اسلام و نزول قرآن، پیشرفتی در جایگاه زنان پیش آمد ولی این پیشرفت و تحولی که اسلام مدنظر داشت از سوی مسلمین و حکومتهایی که به نام اسلام تشکیل شده محقق نشد. آموزههای قرآن در سده ششم میلادی اولین مرحله پیشرفت حقوق زنان و مرحله دوم هم ایجاد جنبش فمنیسم در قرون اخیر و اواخر سده 19 بوده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: اگر به آموزهها و آیات قرآن بنگریم موارد زیادی داریم که بیانگر تحول در جایگاه زن و در مقام مبارزه با انگاره فرودست بودن زنان است. به لحاظ قانونی و حقوقی برخی مطالبات زنان محقق شده ولی به خاطر برخی مشکلات فرهنگی هنوز این انگاره وجود دارد بنابراین مهمترین تحول برای ارتقاء جایگاه زن، تحول فرهنگی است و قرآن کریم هم تلاش خود را برای این تحول به کار برده است.
پارسا اظهار کرد: اولین اقدام قرآن و پیامبر(ص)، بحث مبارزه با زنده به گورکردن دختران بود؛ آیات هشتم و نهم تکویر «وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ / بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» انذار و هشداری به این اقدام زشت و ناپسند بود که فرموده است؛ بای ذنب قتلت/ آیات 58 و 59 سوره نحل.
وی افزود: تخصیص سورهای به نام زن یعنی نساء از دیگر اقدامات قرآن کریم در این زمینه است؛ در سوره بقره، طلاق، ممتحنه و ... هم مطالب زیادی در مورد زن داریم و این خیلی اهمیت دارد و نشان میدهد خداوند با انگاره فرودستی زنان مبارزه کرده است. داستان مادر موسی، مریم و زن لوط و زن نوح، ملکه سبا و ... هم نشانگر اهمیت زنان بوده است. مهمترین آیهای که همه را به اهمیت جایگاه زن دلالت کرده مثالآوردن از زن فرعون یا آسیه به عنوان الگو برای عالمین و جهانیان است.
وی افزود: در قرآن کریم از جمله آیه 35 احزاب هم دقیقا تمام صفاتی که برای مردان آمده برای زنان هم آورده شده است «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا». البته زبان عربی و برخی زبانهای دیگر این خصوصیت را دارند که وقتی مطلبی به صیغه مذکر غایب مطرح شود در واقع همه افراد را در برمیگیرد.
وی افزود: مثلا اگر خدا فرمود؛ کتب علیکم الصیام، یا دستوراتی که در مورد زکات و خمس و نماز و ... بیان شده مخصوص مردان نیست بلکه در غالب صیغه مذکر غایب، افراد مؤنث را هم شامل میشود. در آیه مورد بحث هم مسلمین و مسلمات، قانتین و قانتات، مؤمنین و مؤمنات در کنار همدیگر آمده است. گفته شده که برخی حوا را علت فریب آدم برشمردهاند ولی قرآن کریم دقیقا آن را رد کرده و فرموده است شیطان هر دو را فریب داد. فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ.
پارسا اضافه کرد: در بسیاری از تفاسیر قبل از سده چهاردهم قمری بیان شده که زن از دنده چپ مردم آفریده شده و روایاتی هم در اثبات آن آوردهاند ولی در دوره متاخر در تفاسیری چون المیزان و نمونه و ... با صراحت آن را رد کردهاند. همچنین بحث دیگری که نشانگر مبارزه قرآن با پستشمردن زن است جایگاه زن در آرامشدهندگی است و خداوند فرموده است: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.
وی افزود: در قرآن کریم در سوره نمل، زن در چهره ملکه سبا در جایگاهی تصویر شده که او تسلیم احساسات و عواطف نیست و از بسیاری از مردان حکومتش متفکرتر و باعقلتر است و او میتواند یک کشور را اداره کند، همچنین بیعت زنان با پیامبر(ص) که در سوره ممتحنه آمده است نشانگر اهمیت جایگاه زن است. قرآن به پیامبر(ص) فرموده وقتی زنان برای بیعت با تو آمدند با آنان بیعت کن.
وی ادامه داد: همچنین در آیه 32 سوره نساء بر مالکیت زنان بر اموالشان تاکید شده است و اینکه زن هر درآمدی داشته باشد برای خود او است «وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا». ارثبردن زن از ماترک شوهر و والدین هم از دیگر حقوقی است که قرآن برشمرد در حالی که قبل از اسلام این مسئله وجود نداشت. همچنین قوانین مختلفی برای ارث و مهریه و نفقه زنان بیان شده که نشانگر ارتقاء جایگاه اقتصادی زنان است. از جمله در آیه 12 سوره نساء این مطالب بیان شده است: وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ.
انتهای پیام