«علیرضا صدرا»، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا در تحلیل نقش مشارکت نخبگان دانشگاهی برای کمک به رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی امروز کشور و یا موانع موجود در عدم مشارکت جدی نخبگان دانشگاهی در این حوزه گفت: نقشی که از نخبگان علمی چه دانشگاهی و چه حوزوی در هر شرایطی انتظار میرود، ایفای نقش نخبگی است؛ یعنی نظریه دهند و نقش دولتمردان هم این است که این نظریات را تبدیل به راهبرد، سیاست و عمل کنند و نقش مردم هم اجرای این سیاستها و عمل کردن است. مثلث مردم، دولت و دانشگاه اگر همگن، همکار و همفکر باشند، خواهیم توانست مسائل کشور را پیش ببریم.
وی ادامه داد: ما در شرایطی به سر میبریم که هم فرصت هست و هم تهدید؛ مثلاً اگر در زمان بارش باران ما توانستیم سد بسازیم، این سد تبدیل به سازندگی خواهد شد اما اگر نتوانستیم سد بسازیم، باران به سیل تبدیل میشود و اثرات تخریبی بر جای خواهد گذاشت. امروز بزرگترین مشکل کشور رکود تورمی و بیکاری است و برای رفع آنها نیازمند ارائه یک تحلیل علمی دقیق از مشکلات هستیم و همچنین نیازمند این هستیم که سیاستی درست اتخاذ شود و مهمتر از آن باید این سیاستها درست اجرا شوند و در اینجاست که باید نخبگان علمی ورود داشته باشند.
این استاد دانشگاه در ادامه به موضوع برجستهسازی مشکلات و ناامیدسازی مردم از سوی دشمن اشاره کرد و در این رابطه گفت: تماماً تلاش دشمن این است که مشکلات امروز کشور ما را حاد و غیرقابل حل نشان دهد؛ لذا برای مقابله با این سیاست دشمن، نیروهای دانشگاهی و حوزوی باید کمک کنند تا تحلیلهای درستی به مردم و دولت منعکس شود. از طرفی این نخبگان باید راهکارهایی با قابلیت عملیاتی ارائه دهند و همچنین در داخل دست از سیاهنمایی برداریم.
صدرا افزود: به راحتی میتوانیم تهدیدات دشمن را به فرصت تبدیل کنیم که در اینجا نقش نخبگان دانشگاهی حائز اهمیت بوده و حتی ممکن است در میان نخبگان دانشگاهی افرادی وجود داشته باشند که اسلام و یا انقلاب را قبول نداشته باشند اما چون کشور و مردم را قبول دارند و بر این دو تعصب دارند میتوانیم از اینها هم کمک بگیریم.
وی یکی از مشکلات حاکم بر کاربردی نبودن اندیشههای تولید شده در محیط دانشگاهی را عملیانی نبودن آنها دانست و تصریح کرد: واقعیت این است که امروز در کشورمان علم، عملیاتی نمیشود و نخبگان علمی ما هم قابلیت کار عملیاتی ندارند نه اینکه نمیتوانند و یا ظرفیت ندارند بلکه باید زمینه مشارکت عملیاتی آنها فراهم شود. همچنین مشکل بعدی در کشور این است که مسئولان در مواجهه با معضلات و مشکلات، علمی رفتار نمیکنند بلکه بر اساس سلایق شخصی و یا تجربی خودشان رفتار میکنند؛ یعنی آنها کلنگر نیستند بلکه جزءنگرند. متأسفانه هنوز عدهای فکر میکنند مشکل کشور پول و ابزار است در صورتیکه مشکل کشور فکر است و آن هم فکری که راهبردی و کاربردی باشد نه فکر محض کتابی یا کتابخانهای.
این استاد اندیشه سیاسی ادامه داد: واقعیت امر اینکه ما ابتدا باید آسیبشناسی کنیم، چه عواملی باعث شده تا علم در کشور ما عملیاتی نشود و البته قدمهای مثبتی در این خصوص برداشته شده اما به اندازه ظرفیتها و ضرورتها نبودهاند و همچنین به صورت ساختاری نبوده بلکه شخصی و جزئی بودهاند.
وی درباره ارتباط جریانهای سیاسی در جلب اعتماد مردم و یا سلب اعتماد آنها و همچنین تأثیر جریانهای سیاسی در بهکارگیری نخبگان دانشگاهی گفت: امروز برای مردم ارتقای کیفیت زندگی مهمتر از مسائل دیگر است؛ مردم جزئی از احزاب نیستند و روی حزبی هم تعصب ندارند که حتماً باید به آن حزب رأی دهند زیرا در تمامی نظامهای سیاسی، احزاب گروههای محدودی هستند که وقتی برنامهای ارائه میدهند و مردم پس از بررسی، آن برنامهها را سبب ارتقای سطح زندگیشان بدانند به آن جریان رأی میدهند.
صدرا در تحلیل آسیبهای موجود در میان جریانهای سیاسی اظهار کرد: جناحهای سیاسی کشور باید به سمت سازماندهی دوباره پیش بروند و از هیئتی بودن، سلیقهای رفتار کردن و یا شخصی محوری فاصله بگیرند. این جناحها هستند که از نیروهای نخبه دانشگاهی استفاده میکنند تا بتوانند به مطالبات مردم پاسخ دهند و همچنین همین جریانات سیاسی میتوانند با استفاده از علم نخبگان دانشگاهی دست به کادرسازی سیاسی و اقتصادی بزنند و بعدها همین نیروها را به مجلس میفرستند تا قانونی تصویب کنند که مطالبات مردم را جواب دهند، اما در این خصوص ما خلأیی را شاهد هستیم مثلاً جناحهای سیاسی از کادرسازی غافل هستنند و جدل و جدال سیاسی را جایگزین کردهاند که همین وضعیت مردم را از جناحها رویگردان کرده و ناامید ساخته است اما این بدین معنی نیست که ما نباید جناح سیاسی داشته باشیم بلکه باید در نظام جمهوری که جابجایی قدرت را شاهد هستیم، جناحهای سیاسی وجود داشته باشند اما باید سازماندهیشان را تغییر دهند.
وی با بیان مثالی افزود: در آمریکا مردم به خوبی برنامههای حزب جمهوری خواه یا دموکرات را میدانند اما در ایران تا شب انتخابات کسی نمیداند که برنامه یک فرد کاندید ریاست جمهوری چیست و یا جناح سیاسی اصول گرا و اصلاح طلب چه برنامهای برای برون رفت از مشکلات دارند؟ بلکه این جناحها فقط شعار میدهند در صورتیکه باید به گونهای وعده دهند که قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد.
این استاد دانشگاه تهران در رابطه با دلایل عدم مشارکت و یا اکراه برخی از نخبگان دانشگاهی برای ورود به میدان مقابله با مشکلات موجود گفت: البته دلایل مختلفی وجود دارد اما برخی از اساتید دانشگاهی ترجیح میدهند از ترس اینکه مبادا برچسب سیاسی و امنیتی به آنها زده شود، در امور جاری سیاسی و اقتصادی کشور دخالت نکنند و یا نقد سازندهای نداشته باشند و یا حتی مشاوره هم ندهند؛ این موارد تا حدودی درست است اما آنطور هم که میگویند شرایط بد نیست. مثلاً آقای دکتر حسن سبحانی از صاحبنظران حوزه اقتصادی هستند که هم نقد میکنند و هم نظر میدهند و باید از اینگونه شخصیتها که کم هم نیستند استفاده کرد.
وی ادامه داد: متأسفانه برخی از اساتید دانشگاهی ما تفاوت میان نقد منصفانه با نقدی را که به سیاهنمایی منجر میشود نمیدانند. همچنین یکی دیگر از دلایلی که باعث شده تا اساتید و نخبگان دانشگاهی از ورود به عرصه عملیاتی و کمکرسانی به دولت اجتناب ورزند، موضوع خود سانسوری است. لذا آنها ترجیح میدهند که در همان چارچوبهای نظری باقی بمانند تا اینکه این علم را به مرحله عملیاتی وارد کنند. همچنین مشکل دیگر در تردید قشر دانشگاهی برای ورود به عرصه عملیاتی این است که آنها خیلی کتابخانهای به قضایا و مشکلات نگاه میکنند در صورتیکه باید علم آنها میدانی و عملیاتی باشد؛ یعنی آنها خودشان را در حیطه دانشگاه و کتابخانه و یا نظریات منزوی کردهاند.
این استاد دانشگاه در پایان تصریح کرد: دولت تمامی تلاش خود را برای آشتی با قشر نخبگان دانشگاهی به کار گرفته و حتی برای برخورد با فساد و افزایش شفافیت اقتصادی تلاش میکند تا با دانشگاهیان و حوزویها ارتباط برقرار کند اما متأسفانه چون نگاههای امنیتی و پلیسی به مقوله نظارت وجود دارد، در پیوند میان دولت و دانشگاهیان مشکل به وجود آمده است. همچنین یک مشکل ساختاری هم وجود دارد و این است که علم، عمل، تصمیمگیری و نظارت به یکدگیر متصل نیستند و جداگانه هستند؛ در کل باید قشر دانشگاهی کشور هم نقاط قوت دولت را مطرح کنند و هم نقظ ضعفش را و هم علمشان را که در طول این سالها کسب کردهاند، برای رفع مشکلات کشور به کار بگیرند و به دولت کمک کنند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام/