حضرت فاطمه معصومه(س) دختر امام موسی بن جعفر(ع)، هفتمین امام شیعیان و نجمه خاتون است. نام اصلی او فاطمه ولی به معصومه ملقب و مشهور است. وی در دوران حکومت عباسیان و در خلافت هارونالرشید، امین و مأمون زندگی میکرد. فاطمه معصومه(س) تا آخر عمر، هیچگاه ازدواج نکرد و منابع در علت این امر، تحلیلهایی را از جمله وصیت پدر، نبود همکفو، مبارزه با دست خلافت و… عنوان کردهاند.
زمانی که علی بنموسیالرضا(ع)، برادر وی، پس از انتصاب به ولایتعهدی مأمون، از مدینه به مرو برده شد، فاطمه معصومه(س) پس از یک سال، عزم مرو کرد. برخی معتقدند که علی بنموسیالرضا(ع) طی نامهای از فاطمه معصومه(س) خواست تا به مرو عزیمت کند. کاروان فاطمه معصومه(س) که به همراهی فرزندان و نوادگان امام موسی کاظم(ع) شکل گرفته بود و عددش را ۲۳ نفر گزارش کردهاند، به سال ۲۰۱ ه.ق از مدینه حرکت کرد. تاریخ دقیقی برای خروج این کاروان ذکر نشدهاست، اما از آنجا که کاروان آنان در دهه آخر ماه ربیعالاول سال ۲۰۱ به شهر قم رسیدهاست و فاصله مدینه تا قم، حدودا دو ماهه طی میشود، احتمالاً کاروان در دهه آخر ماه محرم سال ۲۰۱ به سمت مرو رهسپار شدند.
از وقایع صورت گرفته در فاصله کاروان از مدینه تا ساوه، هیچ گزارشی نقل نشده است، تنها برخی منابع به اتفاقات صورت گرفته در ساوه اشاره داشتهاند. با رسیدن کاروان به ساوه، گویا عباسیان یا گروهی محارب، به کاروان حمله کرده و سبب کشته و زخمی شدن کاروانیان شدند. در این بین برخی دیگر همچون حضرت فاطمه معصومه(س) و خواهران وی، مسموم شده بر اثر بیماری درگذشتند. فاطمه معصومه(س) پس از وقایع ساوه، به سمت قم عزیمت کرده و هفده روز بعد، در قم از دنیا رفت. ایشان از شخصیتهای مورد احترام شیعیان بوده و آرامگاه وی در شهر قم و کشور ایران سالانه پذیرای میلیونها زائر است.
حضرت معصومه(س) با سفر به سمت ایران قدم به دیدگان مردمانی گذاشت که محبتشان در آینه روایات بر هیچ کس پوشیده نیست. امام رضا(ع) ندای طوبی لهم را برایشان سرداده بود و حضرت صادق(ع) سلام خویش و خدای خویش را سالها پیش برایشان هدیه فرستاده بود.
بیش از صدسال از ورود اولین ساکنان این سرزمین میگذشت که اعراب اشعری در سال 83 هـ .ق با هجرت از مدینه به این سرزمین، قم را بنا کردند و بعد از گذشت سالها، دوباره بانویی از شهر پیامبر(ص) آمده بود تا احیاگری کند. آمد و ماند و آفتاب مهربانیش تا ابد، دلهای عاشقان را روشنایی خواهد بخشد. در سال 201 هـ . ق. ردپای خورشید را پی گرفت و به این سرزمین رسید. یک سال از آن زمان که قافلهسالار رأفت و مهربانی به تبعید بردگان خشم رفته بود، میگذشت. سفری که پایانش را پدرانش به او نوید داده بودند. او رفته بود و دلهای فراوانی به دنبال او. و قلب قم به عشق یکی از مسافران خورشید میتپید. نسبش در استواری به ابراهیم خلیل(ع)، در عطوفت به عیسی(ع) و در علم به موسی(ع) میرسید. نبوت و امامت در رگهایش جریان داشت. فرزند امام موسی بنجعفر(ع) بود و نجمه خاتون.
خواهر امام رضا(ع) به «معصومه» و «کریمه» ملقب است. عرش و فرش مستمند خوان کرم اویند. همنام بانویی از آسمانها و مام آبها و آئینهها و نامش فاطمه است و چه فضیلتی برتر از اینکه هم دختر امام است و هم خواهر امام و هم عمه امام. در خاندانی از علم و فضیلت پرورش یافته و به حتم از بزرگان علم است. چه کسی بهتر از دختر امام که سخنان پدر و اجدادش را خوب فرا گیرد و به تشنگان معارف الهی برساند. از این رو، روایات فراوانی از پدرانش نقل کرده و به ما رسیده است.
امام ما، امام رضا(ع) قطعاً به وجود چنین خواهری میبالد. خواهری که مسیر طولانی مدینه تا شهر قم را زینبگونه برای تجدید پیمان و دیدار او پیمود و سختیهای راه را تحمل کرد تا داستان عشق حسینی(ع) و زینب(ع) را بازخوانی کند و با حضور خویش، مرهمی بر زخمهای برادر باشد. حضرت معصومه(س)، هرچه در توان داشت در طبق اخلاص گذاشت و نثار برادر کرد. همراهانش را در ساوه به شهادت رساندند. بانو فرمود: «مرا به قم ببرید؛ از پدرم شنیدم که میفرمود: «شهر قم مرکز شیعیان ماست»». ایشان را به طرف قم راهنمایی کردند. در قم، موسی بنخزرج، رئیس و بزرگ خاندان اشعری، زمام شتر حضرت را در دست گرفت و به منزل خود برد. خانه موسی بنخزرج، محل عبادت دختر موسی بن جعفر(ع) شد؛ بانویی که عبادت را به اوج خود رساند و در ایام اقامت در قم، سجاده و محراب را شرمنده خویش کرد.
امام رضا(ع) نیز به پاس فداکاریهای خواهر خود، مقام عصمت را به اذان خدا ارزانی او ساخت. امام رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی؛ هرکس معصومه را در قم زیارت کند، گویی مرا زیارت کرده است». نه اهل قم، بلکه تمامی شیعیان جهان، چشم به سفره پربرکت بیبی معصومه(س) دوختهاند. حضرت صادق(ع) مقام شفاعت را یکی از جلوات ربانی نوه خود، حضرت معصومه(ع) می داند و می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتی الجنه باجمعهم؛ تمام شیعیان به شفاعت او وارد بهشت میشوند».
یکی دیگر از ویژگیهای بارز وجود حضرت معصومه(س) در قم و به ویژه حضور معنوی این بانوی بزرگ، علمی شدن این شهر به واسطه کرامات اوست. البته این نکته در روایتی از امام صادق(ع) بیان شده است: «به زودی کوفه از مؤمنان خالی شده است و همان طور که مار در لانهاش جمع میشود، علم از این شهر، رخت میبندد و سپس علم در شهری که به آن قم میگویند، ظاهر میشود و آنجا معدن دانش و فضیلت میشود».
امام رضا(ع) بارها و بارها بهشت را به پای خواهر ریخته و زائرانش را بهشتی معرفی کرده است: «هرکس او را زیارت کند، بهشت برای اوست». و یکی دیگر از نشانههای عشق این برادر و خواهر، زیارتنامهای است که عاشقان آن حضرت از زبان امام رضا(ع) میخوانند. آسمان قم در دهم (یا دوازدهم ربیعالثانی) سال 201 هجری قمری رنگ ماتم گرفت و بانوی آسمانها چهره در خاک کشید.
ایشان را غسل و کفن کرده و تا قبرستان «بایلان» تشییع کردند. هنگام دفن به دلیل نبودن محرم، دچار مشکل شدند. قرار شد پیرمردی به نام «قادر» این کار را انجام دهد. ناگهان دوسوار از سمت ریگ زار و بیابان آمدند. پیاده شدند و برجنازه، نماز خواندند. جسم پاکش را در سردابی، که قبلا آماده شده بود، نهادند. سپس، بدون سخنی سوار شدند و رفتند و کسی هم آنها را نشناخت.
مرجعیت علمی در عرصه اجتماعی
یکی از نکاتی که در تاریخ شیعه مطرح است، محدودیتهایی بوده است که شیعیان در رابطه با امام داشتند، به گونهای که گاه برای ارتباط با امام مجبور به استفاده از پوششهای مبدل میشدند و یا گاه روزها در گوشهای به انتظار مینشستند تا راهی برای ورود به محضر ائمه پیدا کنند؛ با این همه در مواردی گاه بعد از سختیهای فراوان که امکان مراجعت به خانه امام فراهم میشد، بنا به دلایلی مثل عدم حضور امام و یا دلایل امنیتی امکان ملاقات با امام فراهم نمیشد. با حساسیتهای به وجود آمده در ابتدای عصر عباسی این ارتباط به مراتب سختتر شده بود و به همین دلیل در مواردی فاطمه معصومه(س) این وظیفه خطیر را بر دوش گرفته و به پاسخگویی به مراجعان میپرداختند.
نقل است که گروهی از شیعیان از راهی دور برای زیارت و طرح پرسشهایی از موسی بنجعفر(ع) وارد مدینه شدند و پس از جستوجو به خانه آن حضرت رسیدند، اما پس از در زدن متوجه شدند که حضرت در بیرون مدینه به سر میبرد در این هنگام فاطمه معصومه(س) دختر آن حضرت به پشت در آمدند و حاجت آنها را جویا شدند. یکی از افراد که بستهای از سؤالات پیش او به امانت گذاشته شده بود، جلو آمد و سؤالات را به بانو تقدیم کرده و عرضه داشت برای پاسخ این سؤالات به محضر حضرت رسیده بودیم که متأسفانه موفق به زیارت نشدیم. حضرت معصومه(س) سؤالات را دریافت کرده و پاسخ سؤالات را در همان ورقهها نوشته و به مراجعان پس دادند. آنها در مسیر مراجعت به حضرت موسی بنجعفر(ع) که در حال باز گشت از بیرون مدینه بودند برخورد کردند و ماجرا را برای حضرت نقل کردند و سؤالات و پاسخهای حضرت معصومه(س) را به حضرت نشان دادند آن حضرت که از پاسخ کامل و جامع دختر خود به وجد آمده بودند، سه مرتبه فرمودند: «پدرش به فدایش». این فقط نمونه از مراجعات مکرر مردم برای دریافت پاسخهای خود به حضرت معصومه(س) بوده است و یقینا این مراجعات در زمان زندان موسی بنجعفر(ع) و غیبت علی بنموسیالرضا(ع) بیشتر بوده است.
مقام شفاعت
محدثه و عابده از صفات و القابی است كه برای حضرت معصومه(س) عنوان شده است. بالاترين جايگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام(ص) است كه در قرآن كريم، از آن به «مقام محمود» تعبير شده است. همينطور دو تن از بانوان خاندان رسول مكرم اسلام، شفاعت گستردهای دارند كه بسيار وسيع و جهانشمول است و میتواند همه اهالی محشر را فرا گيرد. اين دو بانوی عالیقدر، صديقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا(س) و شفيعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) هستند.
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا(س) همين بس كه شفاعت، مهريه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پيك وحی طاقه ابريشمی از سوی پروردگار آورد كه در آن، جمله «خداوند مهريه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهكاران از امت محمد(ص) قرار داد». اين حديث از طريق اهل سنت نيز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هيج بانويی به شفيعه محشر، حضرت معصومه(س) نمیرسد. بر همين اساس است كه حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت میشوند».
مبارزات اجتماعی حضرت معصومه(س)
یکی از اتفاقاتی که در زمان حضرت معصومه(س) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان رخ داد، این بود که مأمون عباسی با حیلهگری و برای فریب افکار عمومی امام رضا(ع) را از مدینه به خراسان آورد و ولایتعهدی خود را بر ایشان تحمیل کرد، همین مسئله باعث شد تا دشمنان حضرت و حتی گروهی از شیعیان سادهلوح آن حضرت را به قدرتطلبی و همراهی با مأمون عباسی متهم کنند و همین مسئله باعث تزلزل ایمان بسیاری از افراد شده بود. به همین دلیل حضرت فاطمه معصومه(س) به مبارزه علیه این مکر بنیالعباس پرداختند. ایشان در مجالس متعدد به توضیح چرایی ولایتعهدی حضرت پرداختند و بعد از آنکه فراگیری این شبهه را مشاهده کردند، اقدام به مسافرت به خراسان کرده و در میان مسیر در هر منزلی به شیوه زینب کبری(س) به افشاگری علیه حکومت و تحلیل مکر بنیالعباس پرداختند.
همین امر باعث شد تا خبر این سفر سیاسی دهان به دهان بچرخد و مخالفان اهل بیت(ع) از ادامه این سفر احساس خطر کنند و به همین دلیل زمانی که کاروان سیاسی سفیر حقیقت یعنی حضرت معصومه(س) به ساوه رسید، گروهی از مخالفان اهل بیت به کاروان آن حضرت یورش بردند و بسیاری از همراهان ایشان را به شهادت رسانده و بنا به برخی از نقلهای تاریخی ضرباتی نیز بر این بانوی گرامی وارد شد که پس از آن و بعد از عزیمت به قم به واسطه همان ضربات به شهادت رسیدند. خلاصه آنکه رصد زندگی سراسر نور بانوی آب و آئینه و آفتاب ما را به این مهم میرساند که شیعه در هیچ شرایطی خالی از تکلیف نیست و برای هر زمان و مکانی باید برنامه داشته باشد.
انتهای پیام