جلوه‌های انتظار در شعر فارسی
کد خبر: 4089946
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۳

جلوه‌های انتظار در شعر فارسی

انتظار در شعر فارسی جلوه‌های گوناگونی دارد که محمدصادق محقق، شاعر پیشکسوت و پژوهشگر به بیان این جلوه‌ها و ذکر مصادیقی از آن در شعر فارسی پرداخته است.

مهدویتیکی از جلوه‌گاه‌های مهم فرهنگ انتظار را می‌توان شعر فارسی دانست. شاعران مسلمان چه شیعه و چه سنی از دیرباز، این باور دینی را در آیینه سروده‌های خود انعکاس داده و از روح انتظار زمانه خود به صورت‌ منظوم حکایت کرده‌اند. محمدصادق محقق، شاعر، پژوهشگر و استاد پیشکسوت که خود اشعار و آثار متعددی در موضوع خاندان رسالت و حضرت مهدی(عج) دارد، در گفت‌وگو با ایکنای خوزستان، به بیان جلوه‌های انتظار در شعر فارسی پرداخته است که تقدیم مخاطبان می‌شود.

این شاعر پیشکسوت در ابتدا گفت: مفهوم انتظار جلوه‌های مختلفی در شعر فارسی دارد. در اینجا به بیان چهار جلوه از زمان رودکی تا زمان حال می‌پردازم. جلوه اول، جلوه رجعت به معنی بازگشت است؛ یعنی در بین شعرای اهل سنت، شاعرانی داریم که انتظار پیغمبر(ص) را می‌کشند. وقتی نظامی گنجوی می‌گوید:

ای مدنی برقع و مکی نقاب
سایه‌نشین چند بود آفتاب
منتظران را به لب آمد نفس
ای ز تو‌ فریاد به فریاد رس
سکه تو زن تا امرا کم زنند
خطبه تو خوان تا خطبا دم زنند
ما همه جسمیم بیا جان تو باش
ما همه موریم، سلیمان تو‌ باش
پانصد و هفتاد بس ایام خواب
روز بلند است به مجلس شتاب

منظور پیغمبر(ص) است. نظامی گنجوی این جلوه را در سایر آثار خود از جمله در لیلی و مجنون دارد:

ای مسند آسمان نوشته
چون گنج، به خاک بازگشته
موقوف نقاب چند باشی
در برقع خواب چند باشی

جامی در «سبحه‌الابرار» همین جلوه را در شعر خود دارد:

ای قمر طلعت مکی مطلع

مدنی مهد یمانی برقع
چند در حجله به تنها خفتن
حجره از گرد فنا نارفتن
خوابت از هفصد و هشتصد بگذشت
قد برافراز که از حد بگذشت

وی ادامه داد: خاقانی که از شعرای اهل سنت است نیز چنین سروده است:

بر در مرقد سلطان هدی ز ابلق چرخ
مرکب داشته را ناله هرا شنوند

منظور از مرکب داشته، اسبی بوده که آن را برای سوارشدن بزرگواری آماده می‌کردند تا او بیاید و بر آن مرکب بنشیند. منتظران حضرت مهدی(عج) در حله و سامرا و برخی مکان‌های دیگر از ایام قدیم چنین رسمی داشته‌اند. این رسم مربوط به دوره سربداران نیست و از آن پیش‌تر است. این مطلب در اشعار جامی هم به فراوانی آمده است:

نه آخر رحمه للعالمینی
ز محرومان چرا فارغ نشینی
 ز خاک ای لاله سيراب برخيز
چو نرگس خواب چند، از خواب برخيز

محقق

محقق افزود: جلوه دیگر مهدویت در شعر فارسی، جلوه مهدویت نوعیه است. از آنجا که احادیث زیادی درباره مهدی موعود(عج) از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است، شعرای اهل سنت اصل وجود حضرت مهدی(عج) را مسلم دانسته‌اند و از او به عنوان شخصی که برای اقامه حق و برقراری عدل و بسط خداپرستی قیام می‌کند، یاد کرده‌اند، اما از نسب او سخنی به میان نیاورده و فقط او را الگوی عدالت قرار داده‌اند و ممدوحان خود را گاه مهدی نسب، یا مهدی خصال، یا مهدی شعار و نظائر آن خوانده‌اند و دشمنان آنها را دجال چشم، دجال‌‌شکل و دجال خلقت وصف کرده‌اند.

شاعر مجموعه نسیم کوثر گفت: در مهدویت نوعیه، نام مهدی ذکر می‌شود اما اینکه این مهدی کیست صحبتی نکرده‌اند. در دیوان خاقانی حداقل سی بار کلمه مهدی را به این معنی به کار برده و ممدوحان خود را سایه یا جلوه‌ای از این مهدی دانسته است.

سنایی می‌گوید:

خُلق او آمد از نکوعهدی
روح عیسی و قالب مهدی
اندرین روزگار بدعهدی
چیست جز عدل هدیه مهدی

مهدویت نوعیه در اشعار سنایی هم در دیوان و هم در حدیقه الحقیقه خیلی جلب توجه می‌کند‌. مسعود سعد سلمان سروده:

مشهور شد از آیت او رایت مهدی
منسوخ شد از هیبت فتنه دجال

خاقانی همان‌طور که بیان شد به فراوانی نام مهدی را ذکر می‌کند:

داور مهدی‌سیاست، مهدی امت‌پناه
رستم حیدرکفایت، حیدر احمد لِوا
هادی مهدی‌غلام، امی صادق‌‌کلام
خسرو هشتم بهشت، شحنه چارم‌کتاب

انوری نیز از شخصی به نام مهدی یاد می‌کند. نظامی گنجوی نیز همین‌طور:

چو مهدی گرچه شد مغرب وثاقش
گذشت از سر حد مشرق یتاقش

شیخ عطار به فراوانی این جلوه را دارد:
چه می‌خواهی از این دجال رایان
چه می‌جویی از این مهدی نمایان
بسا دجال مهدی‌روی هستند
که چون دجال از پندار مستند

فخرالدین عراقی که او نیز شاعر اهل سنت سروده:

ناشر علم الیقین، کاشف عین الیقین
واجب حق الیقین، هادی مهدی خطاب

مولوی نیز می‌گوید:

مهدی هادی بگشت ای راه‌جو
هم نهان و هم نشسته پیش رو

حافظ نیز جایی می‌گوید:

بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح و بشارت به مهروماه رسید

یا جایی دیگر سروده:

کجاست صوفی دجال فعلِ ملحد‌شکل
بگو بسوز که مهدی دین‌پناه رسید

یعنی ممدوح خود را، شاه منصور را به مهدی تشبیه کرده است:

در غزلیات دیگر هم دارد:

خواهم شدن به کوی مغان، آستین‌فشان
زین فتنه‌ها که دامن آخر زمان گرفت

جامی نیز به فراوانی به نام مهدی اشاره دارد:

چون بر آمد به عدل وجودش نام
چشم دارم که در همه ایام
گیرد از یمن طالع مسعود
همه عالم چو مهدی موعود

این پژوهشگر ادامه داد: شاعرانی داریم که با وجود این که شیعه هستند، آثاری از مهدویت نوعیه در اشعار آنها دیده می‌شود؛ مثل نظیری نیشابوری.

محقق گفت: جلوه سوم، جلوه مهدویت در تغزل و پیدایش غزلی است که نامش را غزل انتظار گذاشتم، یعنی شاعر در آن منتظر یک منجی است، گرچه این غزل عاشقانه است، علتش این است که از قرن پنجم هجری که عرفان وارد شعر و ادب فارسی شد، عشق زمینی جای خود را به عشق آسمانی داد و معشوق جایگاه راستین خود را یافت و از تنگنای خاک به بی‌کران افلاک رسید. به شعرا فرصت داد تا در اشتیاق دیدار یار الهی سخن بسرایند و توفیق لقای او را بهر خود حیاتی دوباره دانند و انتظار وصال او را قوت دل و جان خود خوانند، چه اشتیاق و انتظارش که گل امید بر مزرع دل می‌نشاند و لذت جاودانگی را به کام جان می‌چشاند و کدام یار برای ابراز این اشتیاق سزاوارتر از آن امید نوع بشر و موعود منتظَر که شوق دیدارش بالنده‌تر از هر مراد و مطلب است و ‌عشقش فراتر از هر ملت و مذهب.

من به دیوان شعرا در قسمت‌هایی که غزل گفته‌اند، نگاه می‌کنم. سنایی سروده:

من کی‌ام کاندیشه تو هم‌نفس باشد مرا
یا تمنای ‌وصال چون تو کس باشد مرا

سنایی در خیلی از غزلیاتش، غزل انتظار گفته است:

ای پیک عاشقان گذری کن به بام دوست
برگرد بنده‌وار به گرد مقام دوست
گرد سرای دوست طوافی کن و ببین
آن بار و بارنامه و آن احتشام دوست

جایی نیز سروده:

خورشید تویی و ذره ماییم
بی ر‌وی تو، روی کی نماییم

خاقانی در بسیاری از غزلیاتش معشوقی منتظَر و الهی را در نظر داشته:

ای کعبه جهان‌گرد، ای زمزم رسن ور
زرین رسن نمائی چون زمزم آیی از بر
من نخلم و تو، مریم، من عازرم تو عیسی
نخل از تو‌ گشت تازه، جان از تو‌ یافت عازر

در غزلی دیگر سروده:

ای صبحدم ببین که کجا می‌فرستمت
نزدیک آفتاب وفا می‌فرستمت

یا:
دل نام تو بر نگین نویسد
جان نقش تو بر جبین نویسد
شاهان به تو عبده نویسند
روح القدست همین نویسد

شیخ عطار نیز که شاعر اهل سنت است به فراوانی غزل انتظار دارد. فخر الدین عراقی همین‌طور:

کی ببینم چهره زیبای دوست
نی ببویم لعل شکرخای دوست
این چنین پیدا زما پنهان چراست
طلعت خوب جهان پیمای دوست

جایی دیگر می‌گوید:

خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی

و جایی سروده:

آخر این تیره شب هجر به پایان آید
آخر این درد مرا نوبت درمان آید

یا: چه بود گر نقاب بگشایی
بیدلان را جمال بنمایی

اگر بخواهیم از مولوی هم غزل انتظار بخوانیم، غزل معروفی دارد:

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

مولوی غزل‌های دیگری با ردیف آرزوست دارد که در زمره غزل‌های انتظار هستند. سعدی هم غزلیات انتظار فراوانی دارد:

بخت بازآید از آن در چو یکی چون تو‌ در آید
روی میمون تو دیدن، در دولت بگشاید

امیرخسرو دهلوی که تقریباً همزمان با سعدی است، غزل انتظار زیاد دارد. می‌گوید:

آخر این دردم به درمان کی رسد
نوبت دیدار جانان کی رسد

اوحدی مراغه‌ای نیز سروده:

دراز شد سفر یار دورگشته ما
فغان از این دل بی او نفور گشته ما

حافظ نیز غزل انتظار فراوان دارد:

نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

یا: یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

یا غزل معروف:

مژده ای دل که مسیحانفسی می‌آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

به گفته این شاعر، جلوه چهارم انتظار در شعر فارسی، جلوه مهدویت شخصیه است که مربوط به اشعار شاعران شیعی است مانند کسایی مروزی که شیعه مذهب است. ناصر خسرو نیز این جلوه را دارد گرچه او شیعه هفت امامی است و در شعر او امام زمان با مهدی موعود کاملا فرق می‌کند. سنایی نیز این جلوه را در شعر خود فراوان دارد.

وی اظهار کرد: اولین شاعری که به صراحت و روشنی از غیبت امام زمان(ع) و ظهور او یادکرده است، حدود نیم قرن پیش از سعدی می‌زیست. او شرف الشعرا، امیر بدرالدین قوامی رازی است که اوایل قرن ششم هجری می‌زیست‌. اشعار زیادی در منقبت خاندان رسالت سروده و مردم را به پیروی از پیامبر اکرم(ص) و امام زمان(عج) ترغیب می‌کند:

چون آید آن امام که امروز غایب است
بنمایدت که قبله به عکس کلیسیاست

جایی سروده:

هر زمان گویی به سخره مهدیت را گو بیای
تا جهان را گاه عدل ارایش بستان دهد
معتقد باید که حال مهدیش باور کند
مرد چون یعقوب کو تا یوسفش هجران دهد

یا:

همای شرع بگسترد سایه در عالم

ز عندلیب رسالت گشاده شد منقار

چو باز عصمت در صیدگاه دین آمد

به باغ یازده طوطی شدند در گفتار

که تا ز باغ حسد دشمنان زاغ صفت

فرو برند ز تیمار سر چو بوتیمار

قوامیا تو سراینده دار همچون گل

فراز گلبن ارواح بلبل اشعار

این استاد پیشکسوت در پایان گفت: از این به بعد، جلوه مهدی شخصیه که خاص امام زمان(عج) است فراوان می‌شود و این جریان تا زمان ما ادامه دارد. از بین شاعران متقدم خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، وحشی بافقی درباره امام زمان(عج) شعر سروده‌اند.

انتهای پیام
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
امیر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۷/۱۴ - ۱۴:۵۱
0
0
خیلی خوب و عالی
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۸/۲۵ - ۲۳:۴۳
0
0
بسیار وزین و زیبا
captcha