جمیله بوالحسنی، کارشناس قرآنی در گفتوگو با ایکنا از البرز اظهار کرد: در آیات 104، 110 و 114 آلعمران، آیات 17 لقمان، 157 اعراف، 71 توبه و 41 حج به امر به معروف و نهی از منکر اشاره شده است و براساس این حکم الهی انسانها باید در جامعه نسبت به رفتار هم احساس مسئولیت کنند.
وی با اشاره به اینکه امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است، افزود: اولین مرحله انکار گناه در دل، دومین مرحله اظهار ناراحتی و درهم کشیدن چهره و تذکر لسانی با زبان نرم و در مرحله بعد فرد باید با لحنی شدیدتر از منکر جلوگیری کند. مرحله بعد از حیطه وظیفه عموم خارج است و آن برخورد فیزیکی است که در حکومت اسلامی این برخورد باید از طریق نیروهای ضابط قانون با اجازه حاکم شرع انجام شود.
این کارشناس قرآنی توضیح داد: برخورد قانونی از طریق ضابطان قانون مصداق جهاد در امر به معروف و نهی از منکر است. جهاد ابتدایی که روشنگرانه است و هدفش از بین بردن موانع هدایت مردم است نوعی امر به معروف و نهی از منکر به حساب میآید. این عمل نوعی جهاد دفاعی با هدف نهی از منکر و باقی ماندن حق در جامعه است. در این نوع جهاد با افرادی که دست به آشوب و کشتار در جامعه میزنند، باید جنگید. مرحله بعد از این جهاد نیز حرکت شهادتطلبانه است و زمانی رخ میدهد که دولت کفر با ظاهر اسلامی و نفاقگونه بر جامعه اسلامی حاکم است و در راستای آن افرادی که در جامعه برای اصلاح امور قیام میکنند و توانایی ندارند که بتوانند بر حاکمان قدرتمند پیروز شوند به حرکت شهادتطلبانه متوسل میشوند.
بوالحسنی تصریح کرد: این نوع جهاد مصداق تام حرکت ابیاباعبدالله بود. همانطور که امام حسین(ع) فرمود: هدف من از قیام این بود تا بهوسیله امر به معروف و نهی از منکر جامعه را اصلاح کنم. چنین حرکتی به شهادت سیدالشهدا(ع) انجامید، اتفاقی عظیم که تاریخ بشری را دگرگون کرد تا جامعه انسانی باقی بماند و آثارش برای همیشه باقی خواهد بود.
وی با اشاره به نظر قرآن کریم درباره افرادی که در جامعه گناه علنی انجام میدهند، گفت: قرآن از این افراد بهعنوان فاسق یاد میکند. کسی که آشکارا گناه میکند، عملا از اوامر الهی خارج شده است. مسلمان فاسق با اینکه اعتقادات اسلامی دارد در یک یا چند عمل خلاف احکام الهی عمل میکند. در آیات و روایات به نشانههای فسق و فاسق اشاره شده است. امام صادق(ع) معصیت و گناه کردن را نشانه فسق میداند. هر معصیتی از معاصی بزرگ خدا که شخصی انجام دهد از روی لذتجویی و یا شهوت باشد مصداق فسق و مرتکب آن فاسق و از حیطه ایمان خارج است. اگر آن عمل ادامه یابد تا جایی که فرد به معاصی اهمیت ندهد و به احکام الهی بیتفاوت باشد فرد را کافر میگویند. کسی که در خلوت خودش گناه کرده و توبه میکند، فاسق نیست بلکه جاهل است.
این کارشناس دینی ادامه داد: دومین نشانه فاسق عهدشکنی است. خداوند در آیه 27 سوره بقره میفرماید: «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ کسانی که عهد خدا را پس از محکم بستن میشکنند و رشتهای را که خدا امر به پیوند آن کرده میگسلند و در میان اهل زمین فساد میکنند، ایشان به حقیقت زیانکارند.»
وی بیان کرد: سومین نشان فاسق، خوردن چیزی که نام خدا بر آن برده نشده است. خداوند در آیه 121 سوره انعام میفرماید: «وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ؛ و از آنچه نام خدا بر آن ذکر نشده نخورید که آن فسق و تبهکاری است» و چهارمین نشانه فاسق نفاق است. خداوند در آیه 67 سوره توبه میفرماید: «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ مردان و زنان منافق، متّفق با همدیگر و طرفدار یکدیگرند، مردم را به کار بد وا میدارند و از کار نیکو منع میکنند و دست خود را از انفاق در راه خدا میبندند و چون خدا را فراموش کردند خدا نیز آنها را فراموش کرد.» یعنی به خود واگذاشت تا از هر سعادت محروم شوند، در حقیقت منافقان بدترین زشتکاران عالمند.
این کارشناس دینی اظهار کرد: پنجمین نشانه فاسق لهو و بیهودهکاری و تجاوز و بهتان است. پیامبر(ص) فرمود: نشانه فاسق چهار ویژگی است، سرگرمی، بیهودهکاری، تجاوز و بهتان زدن. امام علی(ع) نیز غفلت از یاد خدا، تجاوز به حقوق مردم و دادن نسبتهای ناروا به مردم را از مصادیق فسق میداند. ششمین نشانه فاسق؛ انکار آیات الهی است. در آیه 99 سوره بقره خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ؛ ما برای اثبات پیغمبری تو آیات و دلایل روشن به تو فرستادیم، و بهجز فاسقان و اهل عناد کسی انکار آن نخواهد کرد.» هفتمین نشانه فاسق برگزیدن دنیا بر آخرت است. امام علی(ع) فرمود: دنیا را برگزیدند و آخرت را فرو گذاشتند، آب زلال را رها کردند و آب گندیده را را نوشیدند. گویی یکی از فاسقان را میبینم زشتکاری در پیش گرفته و با آن دمساز، مأنوس و سازگار شده تا جایی که موهای سرش را در آن زشت کاری سفید کرده و اخلاق و عاداتش رنگ آن گرفته است.
وی تأکید کرد: در این موارد میبینیم ناهنجاریهای اجتماعی و شخصی که جامعه را تباه کند، مصداق فسق است و خداوند در حق فاسقان سختگیری کرده است. از جمله مجازات فاسق سلب بعضی از حقوق شهروندی است. در آیه 59 سوره مائده فسق را عامل خشم الهی میداند که خداوند در همین دنیا از آنها انتقام میگیرد. طرد شدن از جامعه و نپذیرفتن شهادت آنها در دادگاه از دیگر مجازات فاسقان است، در واقع مؤمن و فاسق در یک کفه نیستند از اینرو خردهگیری و عیبجویی از فاسقان جایز است و گناه به حساب نمیآید، چراکه خود شخص، شخصیت اجتماعی و حقوق طبیعی و اجتماعی خود را از بین برده و اجازه داده مورد طعن و خردهگیری قرار بگیرد.
این کارشناس مذهبی در ادامه با توضیح فلسفه حجاب اسلامی از دیدگاه قرآن گفت: حجاب از احکام شریعت اسلام است که به زنان دستور میدهد، حدودی را رعایت کنند و از حریم عفاف خارج نشوند. این حکم مثل سایر احکام، مصالح و ملاکهایی دارد و تأمینکننده کمال و آزادی برای انسان و تحکیم خانواده است. در آیه 30 و 31 سوره نور خداوند میفرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ. وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَ؛ و زنان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر میشود بر بیگانه آشکار نسازند، و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود یا پدران و همه علما و مفسران به اتفاق به پوشاندن بدن و موی زن از نامحرمان اعتراف کردند.»
بولحسنی اضافه کرد: همه علما و مفسران اتفاق نظر بر اصل لزوم حجاب دارند. در جهان هستی هر حرکتی و حکمی معلول و علتی دارد، چراکه هستی هدفمند است. حجاب بهعنوان حکم الهی از طرف شارع حکیم دارای فلسفههایی است. فلسفه حجاب دو بعد فردی و اجتماعی دارد. در بعد فردی حجاب مایه طهارت جسم و روح انسان است و موجب فلاح و رستگاری است، سلامت روانی و جلوگیری از آسیبهای روانی در خانواده از دیگر فلسفههای حجاب است. در بعد اجتماعی نیز حجاب موجب ارتقای منزلت انسانی زن میشود و یکی از علتهای تشریع حجاب حفظ جایگاه انسانی زن در جامعه است، بهطوری که ثابت میکند، نباید نگاه جنسی در جامعه به زن شود و یا مورد ملعبه قرار بگیرد.
وی بیان کرد: حجاب زمینه مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان را بهعنوان نیمه از مردم جامعه فراهم میکند و موجب بروز و ظهور استعدادهای زن میشود. پیامبر(ص) در خصوص حفظ حریم زن و مرد در جامعه فرمود: «بین مردان و زنان نامحرم جدایی افکنید؛ زیرا اگر کارشان به دیدن و برخورد با یکدیگر برسد، دچار درد بیدرمانی خواهند شد.»
این کارشناس دینی توضیح داد: جامعه از سه عنصر انسان، ساختار اجتماع و روابط بین این دو شکل میگیرد. ارتباط انسانی از مهمترین مسائل جامعه است. انسانها از دو گروه هم جنس و دو جنس مخالف تشکیل شدند و هر کدام از گروهها ویژگیهای خود را دارند. ارتباط مرد با مرد و زن با زن از قانونهای سادهتری پیروی میکند و آسیبهای کمتری دارد، اما روابط دو جنس مخالف پیچیدهتر است و قوانین وضع شده موجب سلامت فرد و جامعه میشود؛ از اینرو عدم رعایت حجاب اسلامی در جامعه موجب افزایش بیماریهای جسمی، روانی و افزایش میزان طلاق، فحشا و کاهش منزلت زن در جامعه میشود.
وی در پایان با اشاره به راهکارهای حفظ حجاب در جامعه گفت: برای ترویج یک امر صحیح باید شناخت و بعد معرفتی از آن عمل در جامعه تقویت شود. بیان فلسفه حجاب در مدارس، دانشگاهها و... ضروری است. زمانی که شناخت ایجاد شد انگیزه برای انجام کار درست بیشتر میشود و در همین راستا باید تولیدات و محصولات جذاب مرتبط با عفاف و حجاب از تهیه فیلم گرفته تا تولید محتوا در فضای مجازی افزایش یابد.
انتهای پیام