محمدحسن برهانیفر، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، دکترای تخصصی فلسفه و کلام دارد. در یک خانواده متدین بهدنیا آمده و پدرش از کودکی او را به خواندن قرآن، تشویق کرده است. اعتقاد دارد که قرآن در جامعه ما به جایگاه واقعی خود نرسیده و علیرغم سرمایهگذاری برای انس بیشتر مردم با این کتاب الهی تا رسیدن به مقصد فاصله بسیار است. تربیت قرآنی را مقدم بر حفظ و قرائت قرآن میداند و امیدوار است روزی قرآن به متن زندگی مردم بیاید و در ظواهر خلاصه نشود. در ادامه گفتوگوی ایکنا از البرز با این استادیار دانشگاه را میخوانید:
ـ بفرمایید از چه زمانی به قرآن علاقهمند شدید؟
من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم. قبل از اینکه به مدرسه بروم قرآن خواندن را از پدرم یاد گرفتم و از همان دوران تاکنون علاقهمند به قرآن هستم. در ابتدا با قرائت قرآن شروع کردم اما پس از مدتی به تجوید و تفسیر علاقهمند شدم و درحال حاضر میتوانم به جرئت بگویم که اکثر تفسیرهای قرآن را خوانده و دربارهشان تحقیق و تفحص کردهام.
ـ آیا فرزندانتان هم مثل شما از همان کودکی به قرآن علاقهمند شدند و در این حوزه فعال هستند؟
من دو فرزند دارم و هر دو از همان کودکی با قرآن انس گرفتند و یکی از آنها در حال حاضر حافظ 10 جزء قرآن است و علاقه بسیاری هم به تفسیر قرآن دارد.
ـ بسیاری از افراد این شانس را نداشتهاند که در یک خانواده مذهبی به دنیا بیایند و از همان کودکی با قرآن آشنا شوند و با همه سرمایهگذاریهایی که برای آموزش قرآن در جامعه میشود وقتی به دانشگاه میرسند حتی نمیتوانند درست یک آیه قرآن را بخوانند به نظرتان ایراد کار از کجاست؟
متأسفانه این یک درد فراگیر است. دانشجویان که هیچ، گاهی ما استادهایی داریم که قرآن و آموزههای دینی را تدریس میکنند اما در روخوانی قرآن مشکل دارند. ما مسلمانیم و مدعی هستیم که احکام را از قرآن گرفتهایم. لازم نیست همه مجتهد باشند، اما لااقل باید بتوانیم قرآن را بخوانیم. این نقص بهدلیل کمکاری در برخی حوزهها گریبان بسیاری از افراد جامعه را گرفته است. به نظرم ما نتوانستیم برنامه مدونی برای ایجاد علاقه نسل جوان به قرآن پیاده کنیم. شرایط امروز با شرایط دهه 60 و 70 فرق دارد. آن زمان رسانههای جمعی بسیار محدود بود. از تلفن همراه و فضای مجازی و سرگرمیهای متنوع خبری نبود برای همین جوانان بیشتر به سمت مسائل اعتقادی و دینی ترغیب میشدند. علاوه بر این مدتهاست که دشمنان با حملات اعتقادی در فضای مجازی، نشر فیلمهای گمراهکننده و ایجاد شبهه میخواهند جوانان را نسبت به اسلام و قرآن دلزده کنند و متأسفانه تاحدودی هم موفق شدهاند. برای انس با قرآن باید از همان کودکی روی افراد کار کرد. روشهای قدیمی دیگر جواب نمیدهد. باید برای آموزش قرآن فکر دیگری بکنیم. خلاقیت و نوآوری را چاشنی کار کنیم و با زبان نسل امروز قرآن را به زندگی آنها وارد کنیم. وقتی انگیزه کافی باشد و آموزشها جذابیت لازم را داشته باشند همه خودجوش به سمت قرآن میآیند.
ـ وقتی از آسیبهای این حوزه حرف میزنیم همه مسئولان به مشکلات واقف هستند و راهکارهایی هم برای رفع معضلات ارائه میدهند اما در عمل هیچ چیز تغییر نمیکند و کارها همچنان به روال سابق دنبال میشود دلیل این درجازدن چیست؟
مهمترین دلیل جزیرهای عمل کردن متولیان امور قرآنی است. بهعنوان مثال در همین کرج ما یک متولی قرآنی که مسائل قرآنی را پوشش بدهد. مغز متفکر جریانهای قرآنی باشد و به فعالیتها جهت بدهد و توانمندان این حوزه را دور هم جمع کند و مشکلات را از دید آنها بررسی کند نداریم. هرکس در این مسیر ساز خودش را میزند. متولیان فعالیتهای قرآنی مثل ارشاد، حوزه علیمه، شهرداری، سپاه، اوقاف و... اگر در یک راستا با هم همافزایی داشته باشند به نتایج بهتری میرسیم و قطعا مسیر عوض خواهد شد. وقتی بودجه فعالیتهای قرآنی از یک کانال صرف ترویج آموزههای قرآن شود از اصراف جلوگیری و این بودجه نظامند و با برنامه برای پیشبرد اهداف قرآنی هزینه میشود. علاوه بر موازیکاری متأسفانه گاهی شاهد مقابلهکاری دستگاههای متولی و حتی اعضای جامعه قرآنی هستیم که این هم دلیلیدبر عدم توانایی برای تغییر وضعیت موجود است.
چرا وقتی یک ارگان برنامهای را برای پیشبرد اهداف قرآنی اجرا میکند یک ارگان دیگر خلاف آن برنامه، برنامه دیگری اجرا میکند؟ یا چرا اعضای جامعه قرآنی مثل قاریان، حافظان و کسانی که در حوزه تفسیر کار میکنند اصلا یکدیگر را قبول ندارند؟ کسانی که درحوزه قرائت فعال هستند میگویند چرا یک نفر باید تمام عمرش را برای حفظ قرآن صرف کند در حالی که با وجود وسایلی چون تلفن همراه هر وقت که بخواهیم میتوانیم به قرآن دسترسی داشته باشیم. آنها که در حوزه حفظ قرآن کار میکنند بر این باور هستند که قرآن آواز خواندن نیست که این همه بر قرائت تأکید میشود هدف خواندن و فهمیدن قرآن است نه صدا. آنها هم که به حوزه تفسیر علاقهمند هستند اصلا به حفظ و قرائت قرآن اعتقادی ندارند و درک و فهم آیات را مدنظر قرار میدهند. متأسفانه همه یک نکته را فراموش کردهاند و آن هم این است که قرآن وجوه مختلف دارد و همه این وجوه هم به نوبه خود دارای اهمیت هستند اگر قصدمان ترویج قرآن است باید به علائق احترام بگذاریم و بهعنوان نمایندگان جامعه قرآنی رفتار قرآنی داشته باشیم و همه یکصدا و یکدل برای رفع مشکلات و بهبود شرایط گام برداریم.
ـ به نظرتان برای رسیدن به یک جامعه قرآنی تعلیم و تربیت قرآنی مهمتر است یا تعداد حافظان و قاریان؟
برای رسیدن به یک جامعه قرآنی تعلیم و تربیت قرآنی اولویت بیشتری دارد و متأسفانه ما در این حوزه ضعیف عمل کردیم. ما در حال حاضر حافظان و قاریان و مترجمان خوبی داریم. هنرمندان قرآنی هم کم نداریم اما همین هنرمند که دارد با خط خوش آیه قرآن را خطاطی میکند همزمان از همکارش غیبت هم میکند. ما در بهرهگیری از قرآن مثل کسی هستیم که میخواهد امتحان رانندگی بدهد. بخشی از این امتحان تئوری و بخشی هم عملی است. در بخش تئوری خوب عمل شده اما در بخش عملی تمرین نداشتهایم و وقتی پشت فرمان دینداری و اخلاقمداری مینشینیم اکثرا رد میشویم و به تمرین بیشتری نیاز داریم پس اگر بهدنبال ایجاد یک جامعه قرآنی هستیم باید کاری کنیم که آموزههای قرآن با زندگی مردم عجین شود و در حد تئوری باقی نماند که یکی از راههای رسیدن به این هدف بهادادن بیشتر به موضوع تفسیر قرآن است چون وقتی مردم از آیات فهم درستی داشته باشند میتوانند بهره کافی از آموزههای قرآن ببرند و دستورات این کتاب الهی را در زندگی عملیاتی کنند.
انتهای پیام