به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی مقالاتی با عناوین «تأثیر ژئوکالچر شیعه بر نظم منطقهای مطالعه و جامعه موردی: راهپیمایی اربعین»، «معرفی ابعاد پنجگانه قدرت جمهوری اسلامی با بهرهگیری از رویکرد نظری «بارنت و دیووال» به مفهوم قدرت»، «روانکاوی سیاسی و سوژگی سیاسی: ریختشناسی دلوزی از سوژه سیاسی انقلابی در گفتمان اسلام سیاسی 1357 ایران»، «شناسایی عوامل زمینهساز و چالشهای تحقق تمدن نوین اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی»، «تحلیل روند آیندهپژوهانه از مطالعات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران»، «کنش گفتاری – هرمنوتیکی هنجار مرسوم انقلاب اسلامی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، «ضرورت کاربست عرفان اسلامی در مدیریت انقلاب اسلامی»، و «عاطفه و سیاست در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «شناسایی عوامل زمینهساز و چالشهای تحقق تمدن نوین اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» آمده است: هدف این پژوهش شناسایی، استخراج و طبقهبندی عوامل زمینهساز و همچنین چالش و موانع تحقق تمدن نوین اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است. سؤال: مسئله اصلی این پژوهش این است که حضرت آیتالله خامنهای عوامل زمینهساز تحقق تمدن نوین اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را چه میدانند؟ و چه مضامین و موضوعاتی را در این بیانیه به عنوان چالشها و موانع تحقق تمدن نوین اسلامی به شمار میآوردند؟
روششناسی: این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی ـ تحلیلی است. شیوه انجام پژوهشی از نوع کیفی و با تکنیک تحلیل مضمون انجام شده است.
یافتهها و نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که آیتالله خامنهای در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی سیزده مضمون جوان گرایی، جهاد علمی، اقتصاد مقاومتی، استفاده از ظرفیتهای مطلوب طبیعی و انسانی کشور، مدیریت جهادی، روحیه انقلابی، مبارزه با فساد، گسترش عدالت، تقویت اخلاق و معنویت در جامعه، امید و خوشبینی به آینده، استفاده از تجربههای گذشته، عزت حکت و مصلحت در سیاست خارجی و مقابله با ترویج سبک زندگی غربی را زمینهساز برداشت شدن گام دوم انقلاب اسلامی و تحقق تمدن نوین اسلامی میدادند. از سوی دیگر ایشان چهار مضمون غفلت از شعارها و آرمانهای انقلاب، تهاجم فکری و فرهنگی، چالشهای اقتصادی و خطر فساد را از موانع تحقق تمدن نوین اسلامی به شمار میآورند.
نویسنده مقاله «تحلیل روند آیندهپژوهانه از مطالعات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران» در طلیعه نوشتار خود آورده است: این نوشتار به دنبال کشف روند شکلگیری مختصات فضای مطالعات سیاسی موجود با استفاده از آیندهپژوهی به روش تحلیل روند است تا بتواند با رویکردی تجویزی، راه را برای دست یافت به مطالعات سیاسی مطلوب در نظام ج.ا.ایران هموار نماید. با نیمنگاهی به تحلیل روند و بررسی وضعیت موجود مطالعات سیاسی در خواهیم یافت که این حوزه دانشی، با وجود پیشرفتهای خیرهکننده نظام ج.ا.ایران با محوریت علوم تجربی، در حال در جا زدن بوده و شرایطی ناهمگون با اهداف متعالی نظام ج.ا.ایران دارد. برای این مهم، دو روند کلان واگرا و همگرای مطالعات سیاسی مطلوب، بیان شده و به ایدههای شکلگیری و پیشرانهای آن بدون ورود مفصل به مصادیق آن پرداخته میشود. روندهای غربگرایی، شرقگرایی و ملیگرایی به عنوان روندهایی واگرا و همچنین روند تمدنگرایی اسلامی به عنوان روندی همگرا در این مقال بررسی خواهند شد. در ادامه روند نظام آموزشی در کشور، به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس این تحلیل روند میتوان آیندههای بلندمدت و میانمدتی نیز برای مطالعات سیاسی تصور کرد. تحلیل روندهای دانشی در نظام ج.ا.ایران حاکی از آن است که اول قدم این مسیر پرفراز و نشیب، درک وضع موجود، دیدن درست نقطه مطلوب و راهکارهای به هنگام و به اندازه برای گذار از وضع موجود به مطلوب است.
در طلیعه نوشتار «کنش گفتاری – هرمنوتیکی هنجار مرسوم انقلاب اسلامی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری» آمده است: پژوهش حاضر تحلیل کنش گفتاری – هرمنوتیکی هنجار مرسوم انقلاب با زمینه سیاسی در اندیشه مقام معظم رهبری میباشد. روش شناسی پژوهش: برای رسیدن به هدف مقاله، روش هرمنوتیکی اسکینر که تغییر هنجار مرسوم را در طی فرآیندهای خاص و در طول پنج مرحله تبیین می کند، استفاده شده است. هرمنوتیک اسکینر ضمن نقد روش هرمنوتیکی متنگرا و زمینهگرا به نوعی در تلاش هست تا یافته های هر دو روش مذکور را با متدلوژی قصدگرای خودش تلفیق نماید تا بتواند به نیت اصلی مؤلف پی برده و فرایند تغییر و تکوین هنجار جدید را بیان کند. یافتهها: یافتههای این مقاله نشان میدهد سیر تکوین هنجار مرسوم انقلاب اسلامی بوسیله تبیین های نظری و رهبری عملی به بار نشست. امام خمینی(ره) با نظام سازی و نهاد سازی و در نهایت با بازنگری قانون اساسی در سال 1368 هنجار جدید را در مسیر تثبیت قرار دادند. هدایت این طریق مهم پس از امام خمینی(ره) بدست مقام معظم رهبری افتاد. کنش گفتاری مقام معظم رهبری با توجه به شرایط و زمینه سیاسی جامعه در راستای هنجار مرسوم زمانه جهتگیری شده است.
نتیجهگیری: مقام معظم رهبری در طول مدت رهبری خویش متناسب با وضعیت روز جامعه و با توجه حوادث داخلی و خارجی مرتبط با انقلاب اسلامی با طراحی نظریههای دولت اسلامی، تشکیل امت واحده، بحث تحقق اهداف انقلاب اسلامی، تمدن نوین اسلامی، اقتصاد مقاومتی و گام دوم انقلاب، هنجار مرسوم انقلاب را با کنش گفتاری خویش تبیین نمودهاند.
در چکیده مقاله «ضرورت کاربست عرفان اسلامی در مدیریت انقلاب اسلامی» میخوانیم: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در پیدایش و بقای انقلاب اسلامی در کشورایران، مدیریت عرفان اسلامی بر مشی امام خمینی است. عرفان اسلامی در این مشی فینفسه در همه ابعاد وجود ی بشر، اعم از مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، مکتبی یکپارچه عملی بشمار رفته و بیشتر خود را در بحث مدیریت اجتماع ونظام متجلی میسازد، به گونهای که میتوان گقت تاثیر مثبت و منفی آن به نسبت قرب و بعد این مشی مدیریتی بر ساحتهای انقلاب همچون فرهنگ، اقتصاد، سیاست و غیره ملاحظه میشود؛ لذا تلاش بر این معطوف گشت تا ضرورت تاثیرپذیری انقلاب اسلامی از مدیریت عرفان اسلامی را مبتنی بر نظرات جمعی از صاحب نظران مرتبط در دو قلمرو عرفان اسلامی و مدیریت، بنمایاند.
بدین جهت در مرحله اول ضمن مطالعات کتابحانهای و ساخت گزارههای مدیریتی از مجموعه احوال و مقامات در عرفان اسلامی و سپس تهیه پرسشنامه مرتبط با آن اهتمام شد و در نهایت این ضرورت مطابق سنجه پارسونز بررسی شد که با کفایت شایستگی نیل به اثربخشی در عمل مواجهه شد و در چهار بعد اثربخشی: انطباق، کسب هدف، یگانگی و حفظ الگوها مورد تایید صاحب نظران مرتبط قرار گرفت. یافتههای این پژوهش ضرورت بهداشت و تقویت و ارتقای نظام مدیریت انقلاب اسلامی وحفاظت از ریزش و انحراف مدیران سطوح مختلف انقلاب را گوشزد تاثیرگذار و نیز میتواند عامل و انگیزه مشوقی در پژوهشگری افزونتر این حوزه نسبتا مغفول باشد.
انتهای پیام