الهی‌بودن قرآن مستلزم اعجاز و تحدی نیست
کد خبر: 3965662
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۶
محمدکاظم شاکر:

الهی‌بودن قرآن مستلزم اعجاز و تحدی نیست

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مسئله تحدی بیان کرد: الهی‌بودن قرآن، مستلزم اعجاز و تحدی نیست و اگر دوره رسالت را به سه قسمت تقسیم کنیم، در بازه زمانی اول، آیات تحدی را نداریم؛ چراکه نیازی به تحدی وجود نداشته است، بلکه فقط در بخش دوم است که نیاز به تحدی وجود داشته و برای فهم این آیات نیازمند توجه به بافت آنها هستیم.

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «رویکردی نو به اعجاز قرآن کریم»، صبح امروز، دوشنبه، 30 فرودین‌ماه، با ارائه محمدکاظم شاکر، استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد. 
 
وی در ابتدای این نشست اظهار کرد: عنوان این نشست، عنوان کتابی است که بنده تألیف کرده‌ام و دانشگاه علامه طباطبایی آن را چاپ کرده است. در بازی فوتبال بازیکنان زیادی وجود دارند، اما افرادی نظیر «پِله»، «مِسی» و یا «رونالدو»، فوق‌العاده هستند، اما خارق‌العاده به کاری همانند تبدیل شدن عصای حضرت موسی(ع) به اژدها گفته می‌شود. چراکه عصا در حالت عادی تبدیل به اژدها نمی‌شود، بلکه در آن حادثه، یک خَرقِ عادت و نقض قوانین عادی طبیعت صورت گرفته است. همچنان‌که باز شدن دریا، نسوزاندن آتش و یا زنده شدن مرده نیز خارق‌العاده هستند. حال سؤال ما این است که عموم کسانی‌که درباره اعجاز قرآن کار کرده‌اند، خواسته‌اند این اعجاز را نیز در چارچوب امر خارق‌العاده ببرند و همانند اینکه معجزه فلان پیامبر را زنده کردن مردگان می‌دانند، اعجاز قرآن را نیز در آن ردیف قرار دهند. پیشکسوتان و علما وقتی بحث تحدی را مطرح می‌کنند، نوعاً آن را مطلق تلقی می‌کنند؛ یعنی تا قیام قیامت کسی نمی‌تواند مثل قرآن بیاورد و تاکنون هم کسی چنین چیزی نیاورده است. نکته‌ دیگری که در این کتاب جدید است، بحث نظم معکوس است. 
 

نظم معکوس؛ شاخصه فوق‌العادگی قرآن

 

شاکر ادامه داد: یکی از شاخصه‌های فوق‌العادگی قرآن را نظم معکوس در آن در نظر گرفته‌ایم که در بسیاری از مواضع وجود دارد. در مورد سوره‌های بلندی همانند سوره مائده، خاورشناسان نوعاً گفته بودند این سوره‌های بلند مدنی، وحدت موضوعی و انسجام ساختاری ندارند. در سده اخیر این موضوع ذهن مسلمانان و به‌ویژه مفسران را مشغول کرده است که آیا واقعاً اینگونه است یا این سوره‌ها هم دارای نظم خاص خود هستند؟ یکی از مفسران پاکستانی به نام «مستنصر میر»، معتقد است که هر سوره یک عمود دارد که محور آن سوره است و بقیه مطالب سوره حول آن محور است.
 
وی یادآور شد: ایشان مجموعه مقالاتی دارند که در کتابی با عنوان «ادبیات قرآن» توسط دانشگاه ادیان و مذاهب با ترجمه محمدی‌مظفر چاپ شده است. ایشان و همچنین «نیل رابینسون»، بحث نظم معکوس را مطرح کرده‌اند که بنده در کتاب خودم آن را منعکس کرده‌‌ام. «نیل رابینسون» درباره سوره مائده گفته‌ است که این سوره، یازده بخش است که 10 بخش آن دست‌های باز یا نظم معکوس هستند که یازدهمین بخش نیز با بخش‌های دوم و نهم ارتباط دارند؛ یعنی بخش یازده به مطالبی می‌پردازد که در بخش‌های دو و 9 وجود دارد. وی همه این موارد و ارتباط متقارن آنها را با علایم لفظی نشان می‌دهد.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: در سوره مبارکه یوسف نیز که آقای «مستنصر میر»، تحلیل کرده‌‌، معتقد است: این سوره دوازده بخش دارد که شش بخش اول دارای ابهامات مختلف است، اما بخش هفتم، قفل ششم و بخش هشتم، قفل پنجم، بخش نهم، قفل چهارم، بخش دهم، قفل سوم، بخش یازدهم، قفل دوم و بخش دوازهم قفل اول را باز کرده است. 
 

الهی‌بودن منوط به خارق‌العاده بودن نیست

 

وی ادامه داد: اما درباره اینکه قرآن خارق‌العاده نیست، باید بگویم که اساساً هیچ جایی گفته نشده که پیغمبران باید امری خارق‌العاده بیاورند، بلکه گفته شده که باید بیّنه بیاورند؛ یعنی چیزی بیاورند که دلالت کند آنها راست می‌گویند. البته ممکن است که بیّنه هم امری خارق‌العاده باشد و نشان دهد قدرتی فوق طبیعی پشت آن است، اما لازم نیست که هرجا برای ثابت کردن چیزی اقدامی خارق‌العاده انجام دهیم. به پیغمبر اسلام(ص) هم می‌گفتند تو از آن کارهایی انجام بِده که عیسی(ع) و موسی(ع) انجام می‌دادند؛ لذا قرآن در آیه 49 سوره عنکبوت می‌‌فرماید: «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ؛ بلکه این قرآن آیات روشن الهی است، در لوح سینه آنان که (از خدا نور) علم و دانش یافتند و آیات ما را جز مردم ستمکار انکار نکنند». مردم می‌دانستند که پیامبر(ص) سواد خواندن و نوشتن نداشته است؛ لذا خود همین قرآن نشانه معجزه است. البته خود فعل معجزه است، نه آوردن فعل. اینکه مرده زنده شود، خارق‌العاده است، حتی اگر فاعل نداشته باشد. به همین دلیل گفته‌شده قرآن معجزه است نه پیغمبر. از سوی دیگر، الهی‌بودن منوط به خارق‌العاده بودن نیست، بلکه باید برای مخاطب، بیّنه باشد.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: درباره تحدی باید بگویم که الهی‌بودن قرآن نه مستلزم اعجاز و نه مستلزم تحدی است. تحدی در آیاتی اتفاق افتاده که در ثلث وسط دوره رسالت پیامبر اکرم(ص) بوده است؛ یعنی اگر دوره رسالت را به سه قسمت تقسیم کنیم، در بازه زمانی اول از این آیات نیست؛ چراکه نیازی به تحدی وجود نداشته است، بلکه فقط در بخش دوم است که نیاز به تحدی وجود داشته است و بنده متن این آیات را در کتابم آورده‌ام. باید توجه داشته باشیم که پیامبر اسلام(ص) با مشرکانی مواجه بودند که می‌گفتند قرآن که چیزی نیست بلکه قول بشر است. بنده در کتابم گفته‌ام که اگر بخواهید قرآن را امری مطلق بدانید، کاری اشتباه است؛ چراکه اگر به یک ژاپنی نشان دهید و بگویید امری مطلق است، چون پیامبر(ص) تحدی کرده، ممکن است وی هم یک کتاب شعر ژاپنی بیاورد و بگوید نمونه آن را بیاورید.
 
وی ادامه داد: مشرکان گاهی پیامبر(ص) را سحرشده و گاهی ساحر و گاهی کاهن می‌نامیدند و گاهی می‌گفتند که افرادی به وی کمک می‌کنند، اما هیچکدام از اینها نشانه این نیست که این متن، خَرق عادت کرده است. به همین دلیل عده‌ای گفته‌اند که آیات تحدی مُجمل است و باید به مکان و زمان ظهور آنها توجه کرد. بنابراین نباید آن را دست‌گرفته و به دنیا نشان دهیم و بگوییم همه باید پیامبر ما را قبول داشته باشند؛ چراکه یک آیه ممکن است در یک منطقه زمانی یا مکانی کارایی داشته و در جایی دیگر قابل استفاده نباشد. در واقع باید بافت این آیات را در نظر گرفت.
 
شاکر در پایان سخنان خود گفت: «مونتگومری وات» می‌‌گوید: «ما نمی‌دانیم چه اتفاقاتی برای یهود و نصارای زمان پیامبر افتاده و یا چه اعتقاداتی داشته‌اند، اما می‌دانیم آنچه قرآن درباره آنها گفته درست است؛ چراکه قرآن در ملأ عام بیان شده و یهود و نصارا نیز حضور داشته‌اند». در واقع وی معتقد است که آنچه در قرآن درباره مسائل تاریخی آمده، عین واقعیت است، وگرنه پیامبر(ص) به اعتبار خودش لطمه می‌زد، اما همین که یک شخص اُمی چنین کتابی آورده است نشانه اقدامی خارق‌العاده است. هرچند می تواند الهی باشد، اما در عین حال خارق‌العاده یا تحدی نیز نباشد.
انتهای پیام
captcha