دین با توحید فطری استوار می‌شود
کد خبر: 3965335
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۲
حجت‌الاسلام سبحانی:

دین با توحید فطری استوار می‌شود

رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به آیاتی از قرآن کریم که با موضوع فطرت نازل شده است، بیان کرد: اگر انسان به دنبال این است که یک دین پابرجا داشته باشد و بتواند در خط مستقیم حرکت کند، راهش این است که به یک توحید فطریِ برخاسته در درون خود توجه کند، هرچند که به گفته قرآن کریم، ‌بیشتر مردم نسبت به این نکته، بی‌توجه هستند.

محمدتقی سبحانی

به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس انجمن  کلام اسلامی حوزه علمیه قم، شب گذشته، 28 فروردین‌ماه در شرح آیات اعتقادی قرآن به تفسیر  آیات ۳۰ و ۳۱ سوره مبارکه روم پرداخت و گفت: انسان‌ها به دنیای هستی پا می‌گذارند، کودکانی هستند که به تدریج بزرگ می‌شوند، گرایش‌های مختلفی پیدا کرده و به اندیشه‌های مختلفی روی می‌آوردند و گاه به فرقه‌ها و مکتب‌هایی وابسته و از نظر دینی دارای اعتقادات مختلف می‌شوند، اما سؤال این است که این سرنوشت معرفتی و دینی انسان به چه عواملی بستگی دارد؟ آیا انسان‌ها با داشتن عقل و ابزارهای ادراکی به تنهایی این مسیر را دنبال می‌کنند؟ تا چه اندازه تربیت و محیط در آنها مؤثر است؟ آیا در درون انسان، ظرفیت‌ها و امکاناتی وجود دارد که مسیر آنها را تعیین می‌کند؟ دینداری انسان‌ها تا چه اندازه به اندرون و ویژگی‌های فطری و خَلقی آنها بستگی دارد؟ آیا قرآن کریم در کنار منابع معرفتی همچون عقل و احساس، منبع دیگری را برای رسیدن به حقیقت نشان می‌دهد یا خیر؟
 
وی افزود: در آیات 30 و 31 سوره مبارکه روم آمده است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِين؛ پس تو مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور، در حالی که از همه کیش‌ها روی به خدا آری و پیوسته از طریقه دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، این است آیین استوار حق، و لیکن اکثر مردم (از حقیقت آن) آگاه نیستند. شما اهل ایمان با پیروی همین دین فطرت به درگاه خدا بازآیید و خداترس باشید و نماز به‌پا دارید و هرگز از فرقه مشرکان نباشید». در قرآن کریم آیات مختلفی همانند این آیات هست که ارتباط بین دین و اسلام را با حقیقت انسان و ویژگی‌های درونی و وجودی وی مشخص می‌کند. در این آیه شریفه، اساس دینداری و اساس شناخت حقیقت دین با رویکرد به فطرت تعریف شده است.
 
حجت‌الاسلام سبحانی اظهار کرد: وقتی «وَجه» در این آیه به کار رفته، یعنی امر می‌فرماید که باید بُعد حقیقی و وجود واقعی انسان، به سمت دین حنیف روی بیاورد. در اینجا در باب حنیف بحث‌های فراوانی است، اما اجمالاً باید گفت: دین حنیف، دینی راستین و حقیقی و به‌دور از انحراف است. این دین با امری به نام فطرت به معنای خلقت پیوند خورده است. این دین حنیف، همان خلقتی است که خداوند متعال همه انسان‌ها را بر اساس همان آفریده و پیکره وجودی انسان‌ها را از آغاز بر همان اساس بنا گذاشته است. به تعبیری که در برخی از آیات آمده، رنگ‌آمیزی خدا و شکل‌دهی خداوند به وجود انسان است.
 
وی بیان کرد: بنابراین دین با امری مربوط به حقیقت انسان پیوند خورده است. در ادامه گفته شده این حقیقتی که در درون انسان گذاشته شده، قابل تغییر و تبدیل نیست، بلکه امری استوار و پابرجاست. قرآن کریم بعد از اینکه دین را با فطرت، خلقت و درون‌مایه وجودی انسان تعریف می‌کند، می‌فرماید: «ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»(روم/ 30)؛ این همان دین پابرجایی است که مطلوب انسان و مورد خواست خدای متعال است و در پایان، پس از اینکه حقیقت دین با حقیقت انسان گره خورد و خدای متعال این حقیقت انسان را امری درونی در انسان معرفی می‌کند، می‌فرماید: اما بیشتر مردم نمی‌دانند که دین حقیقی و پابرجا همین دینی است که با فطرت انسان گره خورده است. 
 
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم افزود: در آیه بعد که ادامه این آیه بوده و به صورت حال و نتیجه است، اینگونه گرایش به دین را شرح می‌دهد و می‌فرماید: «مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»؛ یعنی لازمه اقامه وجه به سمت دین فطری، این است که به سوی او برگردید. بنابراین، یکی دیگر از نتایج دین فطری، تقواورزی است. کسی که بر اساس دین فطری، دین‌ورزی می‌کند، تقوای الهی و توجه به ضوابط و اصول دینی و اخلاقی، از محورهای اساسی دینداری فطری او می‌شود. در پایان این فراز از قرآن کریم، خدای متعال امر می‌کند که از مشرکین نباشید. خود این فراز نشان می‌دهد که سخن اصلی و دینداری فطری بر توحید و شرک است. خلاصه اینکه، این آیه شریفه به ما می‌آموزد که اساس دین یک ریشه و پایه در فطرت انسان دارد و توحید فطری آن است که بر اساس همین جویندگی نسبت به فطرت و پیروی از فطرت الهی شکل می‌‌گیرد.
 
حجت‌الاسلام سبحانی تصریح کرد: در این آیه شریفه، نکات مهم و دقیقی نهفته است که فهم این آیه منوط به درک این نکات است. در مباحث آینده خواهیم دید که دین یا اسلام در یک معنای جامع به کار می‌رود و ابعاد مختلف زندگی انسان را در برمی‌گیرد، اما در این آیه شریفه که دین به معنای گسترده آمده، تعبیر اقامه وجه به سمت دین آمده است. برای دریافت اصول و فطرت دین باید به این فطرت الهی و خداساخته مراجعه کرد. بلافاصله پس از دین، واژه حنیف آمده که این واژه بارها در قرآن استعمال شده و همواره به عنوان امری توحیدی به کار رفته است.
 
وی گفت: خداوند در آیه 31 سوره مبارکه حج می‌فرماید: «حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ؛ و خاص و خالص بی‌هیچ شائبه شرک، خدا را پرستید و هر کس به خدا شرک آرد (در عجز و بیچارگی) بدان ماند که از آسمان درافتد و مرغان (در فضا) بدنش را به منقار (قطعه قطعه) بربایند یا بادی تند او را به مکانی دور (از هر وسیله نجات) درافکند». حنیفیت به معنای عدم شرک و پیرایه‌های غیرخدایی است. در این آیه و آیات دیگر، کاملاً روشن است که نقطه تمرکز دین فطری بر امر توحید گذاشته شده است. در برخی آیات دیگر، کاملاً نشان داده شده که این دین قیم، مربوط به مسئله توحید است. در آیه 40 سوره یوسف آمده است: «مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ؛ و بدانید که آنچه غیر از خدا می‌پرستید، جز اسمائی (بی‌حقیقت و الفاظی بی‌معنی) نیست که شما خود و پدرانتان نامیده و ساخته‌اید. خدا هیچ حجتی بر آن نفرستاده است. تنها حکمفرمای عالم وجود خداست. امر فرموده که جز آن ذات پاک یکتا کسی را نپرستید. این توحید آیین محکم است، لیکن بیشتر مردم بر این حقیقت آگاه نیستند». دقیقاً تعبیر این دین پابرجا، با مسئله توحید تطبیق شده است. پس این آیه فطرت، از اساس به مقوله توحید می‌پردازد. فراز دیگری از این آیات و نکته جالب آن، ارتباط و رفت‌وبرگشتی است که بین دین، فطرت و خلقت وجود دارد. بین دین و فطرت خداساخته درون انسان یک پیوند عمیق و استوار وجود دارد. همین نکته، چیزی است که بسیاری از مفسران را دچار اشتباه کرده و گاه تعابیری به کار برده‌اند که با ظاهر در تنافی است. بنابر ظاهر آیه و آنچه اهل بیت(ع) در تفسیر آیه گفته‌اند، این ارتباط کاملا مشهود است. خدای متعال در درون انسان و نهاد وجودی وی، امر توحید، پرستش و گرایش به او را قرار داده است.
 
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم بیان کرد: نکته دیگر همین قیم بودن دین است. اگر انسان به دنبال این است که یک دین پابرجا داشته باشد و بتواند در خط مستقیم حرکت کند، راهش این است که به یک توحید فطریِ برخاسته در درون انسان توجه کند و قرآن کریم می‌فرماید البته این چیزی است که بیشتر انسان‌ها به آن توجهی ندارند و نمی‌دانند که این دین فطری را باید از نهاد وجودی خودشان جست‌وجو کنند. همچنین آخرین بحثی که در آیه شریفه آمده، توجه دادن به سه اصل اساسی است که این سه اصل را در امتداد دین فطری باید رعایت کرد.
 
وی با اشاره به نتایج توجه به فطرت افزود: نخستین پیامد برای کسی که به فطرت خداجویی و خداآشنایی خودش مراجعه می‌کند، این است که در همه‌جا و برای همه‌چیز، خدای متعال را محور و مرجع قرار می‌دهد و اگر در جایی از توحید فطری خارج شود، دوباره به آن نقطه اصلی و فطری خودش بازمی‌گردد. نتیجه دیگر، عبارت از تقواورزی است. تقوا مربوط به حقیقتی زائد بر وجود انسان نیست، بلکه انسان‌ها دوستدار صداقت هستند و ایثار و نوع‌دوستی را قبول دارند. انسانی که بر اساس فطرت دینداری می‌کند، تقواورزی را مد نظر قرار می‌دهد.
 
حجت‌الاسلام سبحانی گفت: نتیجه سوم، شریعتمداری و توجه به آداب بندگی است. اقامه نماز، مثال اعلای پرستش خداوندست. از اینجا استفاده می‌شود که پیروی از دینداری فطری در هر سه بُعد معرفت‌های بنیادین از جمله توحید، ارزش‌های اخلاقی که محور عدالت و تقوا هستند و حوزه شریعت، نفوذ و حضور دارد. پس در پاسخ به این سؤال که آیا انسان در این دنیا، دست خالی و به صورت لوح نانوشته می‌آید و همه‌ چیز در این دنیا اکتسابی است و از آغاز باید تلاش کند تا دین را به دست بیاورد، پاسخ قرآن این است که اینگونه نیست، بلکه انسان‌ها داشته‌ها و سرمایه‌های بسیار بزرگی را با خود از دنیا می‌آورند. گوهر تابناک فطرت و آن حقیقت وجودی درون انسان بزرگترین سرمایه دینداری انسان است که دین پابرجا و ریشه‌دار را به انسان می‌دهد اما مشکل این است که انسان از این فطرت دور می‌شود.
 
کد
 
انتهای پیام
captcha