به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر آیتالله عباسی خراسانی با محوریت سوره بقره، صبح امروز، 10 اسفندماه، در مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به تفسیر 36 سوره «بقره» پرداخت.
خداوند متعال در این آیه میفرماید: «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ إِلَى حِينٍ؛ پس شيطان هر دو را از آن بلغزانيد و از آنچه در آن بودند ايشان را به درآورد و فرموديم فرود آييد شما دشمن همديگريد و براى شما در زمين قرارگاه و تا چندى برخوردارى خواهد بود». متن جلسه از نظر میگذرد؛
«بیان شد شیطان آدم و حوا را به لغزش کشید و در نتیجه چون آنها را به لغزش کنید از آن مقامی که در آن بودند خارج شدند «وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ». فرق هبوط و نزول در این است که نزول ابتدای آمدن است، هبوط نهایت فرود است. آیا خطاب جمعی این آیه خطاب به آدم و فرزندان است یا شامل آدم و حوا و ابلیس است. ظاهراً احتمال دوم بهتر است.
در مورد «بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» چند احتمال وجود دارد. یکی دشمنی انسان با انسان، دوم دشمنی شیطان با انسان، سوم اینکه بگوییم هر دو مقصود است؛ یعنی هم شامل دشمنی شیطان است: «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؛ همانا شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمىداريد» و هم شامل دشمنی انسانهاست. این احتمال که هم به عداوت انسان با انسان اشاره داشته باشد و هم عداوت شیطان با انسان بهتر است. «عدو» را از آن جهت عدو میگویند که به حقوق دیگری تجاوز میکند.
نکته دیگری که در آیه هست، سنخیت آیات است. اول بحث سکونت آدم و همسرش در بهشت و استفاده از نعمتهای مختلف بود، سپس بحث نزدیک نشدن به شجره ممنوعه مطرح شد، بعد از این آنها به خودشان ظلم کردند و حالا که چنین شد شیطان آنها را اضلال کشاند. معلوم میشود اضلال شیطان هم هم شامل اضلال و گمراهی است و هم موجب اذلال و خار شدن است و هم ازلال و لغزش. به عبارت دیگر آیه این معنا را میرساند که وسوسه اولین مرحله نفوذ شیطان است که در نهایت به ازلال منتج میشود.
این معنا را میشود استفاده کرد که این لغزش اعم از علمی و عملی است؛ یعنی هم شبهه علمی القا میکند و هم شهوت عملی. هم میخواهد اراده انسان را بگیرد و هم میخواهد عزم انسان را بگیرد. پس ازلال شیطان هم بعد علمی دارد و هم بعد عملی دارد. هم وسوسه فکری میکند و هم وسوسه عملی میکند؛ یعنی هم از نظر علمی القا شبهه میکند و هم از نظر عملی کاری میکند که انسان توحیدمحور و حقمحور نباشد. نکته دیگر این است که هر لغزش زمینه لغزش دیگری است. لغزشها مراتب مختلف دارد و به عبارت بهتر دسیسههای شیطان از اولین مرحله که حرفهای پراکنده و لغزشهای ابتدایی باشد شروع میشود و به لغزشها روحی میرسد و در نهایت این انسان، انسانی میشود که در اختیار شیطان قرار میگیرد.
نکته دیگر این است که در این آیه ازلال و اضلال مستقیماً به حضرت حق نسبت داده نمیشود و به شیطان نسبت داده میشود. چرا؟ چون ما ازلال و اضلال ابتدایی نداریم و همهاش پاداشی است؛ یعنی انسان خودش میلغزد و خدا نتیجه لغزش او را میدهد، خودش گمراه میشود و خدا نتیجه گمراهی او را میدهد. این شیطان است که از هر طرف بر انسان حمله میکند و طوری میشود که در معرض شبهات مختلف قرار میگیرد. این لغزش انسان به وسیله شیطان یا این است که راه را گم میکنند یا اینکه به مقصد نمیرسند.
راههای نفوذ شیطان گوناگون است؛ شیطان از شش جهت بر انسان حمله میکند و حالا که حملهور شد انسان را به گمراهی و اضلال میرساند. این وسوسههای شیطان هم مختلف است؛ گاهی وقتها از راه توهم و تخیل است، گاهی اوقات از راه دوستیها و حتی از راه بعضی دشمنیهاست. حتی گاهی اوقات از راه غروری است که انسان به آن دچار است. همه این صفتها ابزار تصرفی شیطان است. بنابراین باید به جایی برسیم که به خدا پناه ببریم تا مورد وسوسه شیطان قرار نگیریم تا شیطان به ما ضربه بزند. تنها چیزی که انسان را در مقابل طغوی نگه میدارد تقواست. طغیان نفس بستر لغزش و اضلال شیطان است، اما تقوا بستر نگهداری است.»
انتهای پیام