ساده‌انگاری‌های کرونایی؛ از نان‌بُری تا جان‌بَری
کد خبر: 3947160
تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۵
کرونا و حقی که باطل می‌کنیم / 3

ساده‌انگاری‌های کرونایی؛ از نان‌بُری تا جان‌بَری

تقریباً یک سال از شیوع کرونا می‌گذرد و چه بسیار انسان‌هایی که در این ایام به کرونا مبتلا شده‌اند و زندگی را بدرود گفته‌اند یا شغل خود را از دست داده‌اند و تأمین نیازهای آنها و خانواده‌هایشان با چالش روبه‌رو شده است. حال که کمی وضعیت شیوع کرونا نزولی شده است، نگرانی از موج چهارم این بیماری، مرگ و میر فراوان و چالش‌های شغلی وجود دارد.

ساده‌انگاری‌های کرونایی؛ از نان‌بُری تا جان‌بَریبه گزارش ایکنا، تقریباً یک‌ سالی می‌‎شود که ویروس کرونا مرز‌های ایران را شکسته و وارد کشور شده است. ویروسی که تا امروز بیش از یک میلیون و 452 هزار نفر را به خود مبتلا کرده و جان بیش از 58 هزار نفر را ستانده‌ است. این موارد فقط خسارت‌های جانی ویروس کوچکی است که شیوع یافته اما علاوه بر این، باعث ایجاد زیان‌های اقتصادی سنگین و بی‌شماری شده است. از همان ماه‌های نخست بیماری تا امروز مشاغل بسیاری تعطیل شده و به گفته یکی از مسئولان وزارت کار حداقل تا مهرماه بیش از ۱.۵ میلیون نفر از کار بیکار شدند. علاوه بر این، با توجه به محدودیت‌های کرونایی مختلفی که طی ماه‌های اخیر ایجاد شد، بسیاری از اصناف و کسبه نیز که شغل خود را حفظ کردند، عملاً با کاهش شدید درآمد مواجه شدند.
 
هربار که کرونا اوج گرفت، مقررات و پروتکل‌هایی تدوین شد و مشاغل نیز با محدودیت مواجه شدند و این امر موجب شد که هر بار جمعیت زیادی برای تأمین مخارج یومیه و نیاز‌های اولیه خود و خانواده‌هایشان دچار چالش شوند و افراد زیادی به دلیل بیماری خود یا اعضای خانواده درآمد خود را از دست دادند و هزینه‌‎های زیادی به آن‌ها تحمیل شد.

ایران سه موج مختلف کرونا را پشت سر گذاشت که در این میان موج سوم به لحاظ مدت زمان موج، تلفات انسانی و خسارت‌های اقتصادی بسیار سنگین بود، چراکه در این زمان عمده مناطق کشور وارد وضعیت قرمز شده و نیاز بود که مقررات سفت و سخت و پروتکل‌های سنگینی اجرا شوند. همین موضوع تعطیلی یک ماهه پایتخت و برخی از کلانشهر‌ها و شهر‌های قرمز و نارنجی را در پی داشت. علاوه بر آن مقررات ساعات تردد و فعالیت صنوف وضع شد که همین موضوع نیز موجب شد تا بسیاری از افراد متضرر شوند.
 
سرانجام با اتخاذ این رویکرد‌ها وضعیت بیماری در کشور روند نزولی پیدا کرد و شهر‌ها از وضعیت‌های قرمز و نارنجی خارج و وارد وضعیت زرد و آبی شدند و فعالیت‌ کسب‌وکارها از سر گرفته شد. البته این وضعیت برای مسئولان بهداشتی اطمینان‌بخش نیست، چراکه عادی‌انگاری‌ها دوباره آغاز شده و در جایی مانند تهران رعایت پروتکل‌‎ها به زیر ۵۰ درصد رسیده است و همین امر مدیران نظام سلامت را به یاد روز‌های اردیبهشت و خرداد و پیش از آغاز موج سوم کرونا و هشدار‌هایی که جدی گرفته نشد می‌اندازد. آن‌ها نگران آغاز موج چهارمی هستند که ممکن است بسیار سنگین و طولانی‌تر از موج چهارم باشد، به گونه‌ای که دیگر منابع درمانی کشور جوابگوی حجم مبتلایان آن نباشد؛ لذا چنانچه این موج در کشور آغاز شود، ممکن است که وضعیت از آنچه هست بدتر و محدودیت‌هایی شدیدتر از موج سوم وضع شود.
 
لذا خطر موج چهارم فقط خطر جانی برای شهروندان نیست، بلکه تبعات اقتصادی سنگین آن نیز نگران‌کننده است. صنوف و کسب و کار‌هایی که در این مدت در شرایط ثبات نسبی کرونا کار خود را آغاز کرده‌اند ممکن است دوباره در پی موج جدید بیماری از کسب و کار خود باز بمانند و تأمین مالی خانواده‌ها با چالش مواجه شود. به همین دلیل هرگونه عادی‌پنداری کرونا در حکم کمک به خیز دوباره بیماری، ابتلای بیشتر هموطنان یا خدای نکرده مرگ و میر آنها، تعطیلی مشاغل و کسب و کار‌ها و اخلال در تأمین مخارج روزانه هموطنان است. به همین دلیل هرگونه سهل‌انگاری در حکم سلب حق‌الناس، اعم از حقوق حیات، سلامت و معیشت است.
 
ساده‌انگاری‌های کرونایی؛ از نان‌بُری تا جان‌بَری

کمی ملموس به قضیه نگاه کنیم. یک راننده تاکسی را در ذهن مجسم کنید. مانند هزاران راننده تاکسی دیگر هر صبح، زمانی که هوا تاریک است، از خانه بیرون می‌‌آید و هنگامی که هوا تاریک است به خانه باز‌می‌گردد. این روز‌ها که هزینه‌های زندگی افزایش پیدا کرده، باید هم با کرونا بجنگد و هم آلودگی هوا را تحمل کند. او بیش از هر کس دیگری در بیرون از خانه حضور دارد و روزی ده‌ها مسافر را جابه‌جا می‌کند. بسیاری از رانندگان تاکسی و اتوبوس‌های حمل و نقل شهری در طول 11 ماهی که از شیوع ویروس کرونا می‎‌گذرد به این بیماری مبتلا شده و مدتی را در خانه قرنطینه یا در بیمارستان بستری بوده‌اند و درآمدی هم نداشته که با آن مخارج زندگی‌شان را تأمین کنند. از سوی دیگر براساس اعلام شهرداری تهران، تا کنون ۸۶ راننده تاکسی به دلیل ابتلا به کرونا درگذشته‌اند و فرزندانی از نعمت پدر محروم شده‌اند. آن‌ها که هر روز در پی روزی از خانه بیرون می‌زدند نه تنها دیگر روزی‌ای برای خانواده خود به ارمغان نمی‌آورند که حتی به خانه بازنمی‌گردند.

رانندگان تاکسی از جمله کسانی هستند که درآمد آن‌ها روزانه است و در روز‌های اوج کرونا، که همه مردم به کنج خانه‌های خود پناه می‌بردند، مجبور بودند که با ماشین در خیابان‌ها به جابه‌جایی مسافران بپردازند. بسیاری از این افراد در اثر بی‌توجهی برخی مسافران به کرونا مبتلا شدند و مدتی کار نکردند. به همین دلیل نتوانسته‌اند درآمدی برای خود و خانواده کسب کنند. اجاره خانه‌ها، اقساط و حتی خرج‌های یومیه این افراد به دلیل بی‌مسئولیتی دیگران با تأخیر همراه شده یا بر روی هم تلمبار شده است و حتی برخی نیز جان خود را از دست دادند و خانواده را با انبوه مشکلات اقتصادی به جا گذاشتند. علاوه بر آن چه بسیار خانواده‌هایی که نان‌آورشان راننده تاکسی بوده و به دلیل ابتلای وی، آنان نیز به کرونا مبتلا شده‌اند. مشکلات رانندگان تاکسی در ایام شیوع کرونا و تضییع حق آنان فقط ابتلا به کرونا نیست، بلکه مسافرانی که در خودروی آنان ماسک نمی‌زنند، جرایمشان به حساب رانندگان تاکسی ثبت می‌شود. در واقع دهان آنان از آشی می‌سوزد که نخورده‌اند.
 
ساده‌انگاری‌های کرونایی؛ از نان‌بُری تا جان‌بَری

کارگری را در نظر بگیرید که در رستوران کار می‌کند. روزانه مزد می‌گیرد و هر بار که کرونا اوج می‌گیرد، رستوران تعطیل می‌‎شود و این کارگر درآمد خود را از دست می‌دهد یا دانشجوی کافه‌داری که به زحمت کافه‌ای به راه‌ انداخته تا در زمان تحصیل خود را از کمک خانواده بی‌نیاز کند و چه‌بسا کمک‌خرجی برای آنان باشد، هر بار با اعلام محدودیت‌ها، مجبور است که در کافه خود را ببندد و هزینه‌های جاری را بدون هیچ‌گونه درآمدی پرداخت کند. با آغاز موج چهارم کرونا، این مشاغل و صد‌ها شغل دیگر فقط به دلیل سفر‌های غیرضروری، شب‌نشینی‌ها، ازدحام و عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی دوباره تعطیل خواهند شد. همه این‌ها اتفاق نمی‌افتد اگر به فکر سلامت خود و دیگران باشیم و همچنان کرونا را جدی پنداشته و آن را نزدیک به خود و خانواده و اطرافیان بدانیم و پروتکل‌های بهداشتی را به عنوان حق‌الناس پذیرفته و در رعایت آن‌ها جدی باشیم و بدانیم که هرگونه سهل‌انگاری ما ممکن است که به قیمت جان و مال یک نفر تمام شود.
انتهای پیام
captcha