حجتالاسلام محمد سعیدیآریا، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس سلامت معنوی در گفتوگو با ایکنا؛ با اشاره به سیره تربیتی و نجاتدهنده امام حسین(ع) در طول تاریخ بشریت، اظهار کرد: ماه شعبان با ولادت چند تن از ائمه راستین شیعه قرین شده و این موجب شده است که این ماه در نزد شیعه به خجستگی و فرخندگی معروف باشد، چه آنکه سه امام معصوم(ع) در این ماه چشم به عالم خاک گشودهاند و عالم خاک را به نور وجودشان منور و مزین کردهاند؛ مضاف بر اینکه قمر بنیهاشم حضرت ابوالفضل(ع)، برادر وفادار امام حسین و علمدار روز عاشورا نیز در این ماه قدم به عالم خاک نهاده است. این جریان یاد کربلا و حوادث خونبار و عبرتانگیز آن را بر هر شیعهای تداعی میکند، چه آنکه این عزیزان هرسه در کربلا بودند و از حماسهسازان این واقعه محسوب میشوند.
این استاد حوزه با بیان اینکه امام حسین(ع) سبط پیامبر، فرزند دختر رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع) و نیز مظهر شجاعت و الگوی فروتنی و تسلیم به درگاه ایزدی است که گرامیداشت ولادت ایشان با یاد و خاطره شهادتش گره خورده است، گفت: شیخ مفید(ره) به سند معتبر از حضرت رضا(ع) از پدرانش از علی بن الحسین(ع) روایت کرده که چون حضرت حسین(ع) متولد شد، حضرت رسول(ص) به اسماء بنت عمیس فرمود: «فرزندم را بیاور»، من آن بزرگوار را در جامهای سفید پیچیده خدمت آن حضرت بردم، آن جناب در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت، و او را در دامن خود نهاد و گریست. اسماء عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، گریه شما از چیست؟ فرمود: برای این فرزندم میگریم. عرض کرد: این کودک که الان به دنیا آمده فرمود: بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند. آنگاه فرمود: دخترم فاطمه را از این جریان باخبر نکن، چون تازه این فرزند برایش متولد شده است. سپس به حضرت علی(ع) فرمود: او را چه نام میگذاری؟ گفت در نامگذاری بر شما سبقت نمیگیرم؛ پیامبر(ص) فرمود: من هم بر پروردگارم سبقت نگیرم، جبرئیل نازل شد و فرمود: ای محمد! خدای بزرگ تو را سلام میرساند و میفرماید: «عَلیٌّ مِنْکَ کَهارونَ مِنْ موسی؛ علی نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است» او را به اسم پسر هارون نام گذار که شبیر است. پیامبر(ص) فرمود: زبان من عربی است، جبرئیل عرض کرد نام او را «حسین» بگذار.
کارشناس سلامت معنوی ادامه داد: همچنین حضرت صادق(ع) میفرمایند: «چون حضرت حسین(ع) به دنیا آمد، خداوند به جبرئیل دستور داد که با هزار ملک فرود آید تا از جانب خداوند و خودش به حضرت رسول تهنیت بگوید. چون جبرئیل نازل میشد در جزیرهای به ملکی از حاملان عرش عبور نمود که نامش فُطرُس بود که خداوند به او دستوری داده که در اجرای آن سستی ورزیده پس بالش را در هم شکسته و در ان جزیره انداخته بود و فطرس هفتصد سال در آنجا به عبادت خداوند مشغول بود، تا روزی که امام حسین(ع) متولد شد. چون دید که جبرئیل با ملائکه فرود میآیند، از جبرئیل پرسید به کجا میروید؟ فرمود: خداوند نعمتی به حضرت محمد عطا فرموده و مرا برای تهنیت و مبارک باد فرستاده است. فطرس گفت: مرا نیز با خود ببر شاید پیامبر اکرم(ص) برایم دعا کنند. جبرئیل او را به همراه خود برد. چون خدمت پیامبر(ص) رسید و از جانب خداوند و خود تهنیت گفت، شرح حال فطرس را به عرض رسانید، حضرت فرمود: به او بگو خود را به این مولود بمالد و به جایگاه خود برگردد. فطرس خود را به حضرت حسین مالید و بالا رفت و در آن حال میگفت ای رسول خدا به زودی امت تو این مولود را شهید میکنند. چون آن بزرگوار بر من حق دارد، هرکس او را زیارت کند من زیارت او را به حضرتش میرسانم و هیچ مسلمانی به او سلام ندهد یا بر او صلوات نفرستد، مگر آنکه به حضرتش میرسانم. به روایت مناقب؛ چون فطرس به آسمان بالا رفت، میگفت: کیست مثل من و حال آنکه من آزاد شده حسین، فرزند علی و فاطمه هستم.
حجتالاسلام سعیدی آریا، تصریح کرد: رسول خدا(ص) علاقه بسیاری نسبت به امام حسین(ع) و برادر عزیزشان امام حسن(ع) داشت؛ بدین صورت که گاه از منبر به زیر آمده، آنان را بوسیده و مجدداً از منبر بالا میرفت و گاه آن دو را به دوش میگرفت و با آنها به بازی میپرداخت و گاه بدین صورت میشد که حضرت در بین اصحاب نشسته بود و حسین(ع) وارد میشد، آنگاه حضرت رسول اکرم(ص) کلام خود را قطع میکرد و بر میخاست و از او استقبال میکرد. وی را به دوش گرفته و در دامان خود مینشاند و میفرمود: «تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهای خدایی که خاتم ایشان، قائم ایشان است».
وی با بیان اینکه شخصیت، سیره و نهضت زندگىآفرین سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع) به گونهای است که برای ایشان جریان ابتلا و دلدادگی ایجاد کرد که آنقدر عظیم است که از زمان آدم منتظر آن بودند و به این جریان توسل پیدا میکردند، گفت: تمامی انبیا با این جریان گرفتاریهایشان را برطرف میکردند و هر مقدار از انبیای بزرگ برایشان گرفتاری سنگینی پیش میآمد، با توسل به جریان امام حسین(ع) و این پیوند و ابتلای عظیم تاریخ بشری که نجاتدهنده است، نجات پیدا میکردند.
وی با بیان اینکه جریان پیوند و ابتلایی که برای امام حسین(ع) پیش میآید، یک جریان عظیم است که هرقدر، هرکسی به آن تمسک و توسل پیدا کند، این ابتلا برای او نجاتدهنده است، افزود: این ابتلا مرز بین حق و باطل را آشکار میکند. هرکسی به هر مقداری به این ابتلا توسل پیدا میکند، یعنی مرز حق و باطل در وجودش پررنگتر میشود، به همان اندازه همراه میشود؛ لذا همراه شدن با جریان امام حسین(ع) یک ارتباط و سیر و حرکت است. اصحاب امام حسین(ع) نیز به اوج تمییز بین حق و باطل رسیدند تا به مرز شهادت رسیدند، اما، چون این جریان فرازمانی نیست، قبل از تحققاش هم همه انبیاء و اولیاء به او تمسک میکردند. بعد از تحققش هم این کشتی نجاتی که محقق شده، همه را نجات میدهد.
این استاد حوزه با اشاره به اینکه جریان ابتلای امام حسین(ع) جزء بیدارکنندهترین جریانات تاریخی محسوب میشود که حق و باطل را آشکار میکند و ما با این ابتلا به اوج میرسیم، گفت: این ابتلا محک و معیار همه ابتلاهاست. یک ابتلای محک داریم و یک ابتلای معیار داریم؛ لذا ابتلائات تمام انبیا گوشهای و تجلیای از این ابتلا بوده است. در روایات ما ذکر شده که هر آزمایش سختی که برای هر نبی پیش میآمد، آن نبی متوسل به این ابتلا میشد و آن آزمایش برایش آسان میشد.
حجتالاسلام سعیدی آریا، اظهار کرد: هرکسی با هر مقداری به جریان امام حسین(ع) نزدیک شود، به همان مقدار شرح صدر پیدا میکند و به همان مقدار میتواند در افق شفاعت قرار بگیرد؛ لذا در روایت دارد که امام صادق(ع) میفرماید: «پیغمبر اکرم(ص) در خانه امسلمه بود. فرمود: کسی وارد نشود. حسین(ع) در حالی که کودکی بود، وارد شد. امسلمه میگوید: من نتوانستم او را کنترل کنم که نرود. امسلمه هم دنبال حسین(ع) وارد شد، دیدم پیغمبر در حال گریه است و امام حسین(ع) روی سینه پیغمبر(ص) نشسته و در دست پیغمبر چیزی است که او را تکان میدهد. پیغمبر(ص) فرمود: این فرزندم شهید میشود و این خاک تربت اوست. نزد تو باشد. هرگاه این خاک تبدیل به خون شد، در آنجا حبیب من حسین من، کشته شده است. امسلمه فرمود: یا رسول الله! شما از خدا بخواهید این را از او بردارد. فرمود: از خدا خواستم. خدای متعال به من وحی کرد: این شهادت با این ابتلای سنگین برای حسین عظمتی ایجاد خواهد کرد و مقامی را در پی خواهد داشت که هیچکس از مخلوقین به این مقام نرسیده است. این مقام شفاعت همان مقام ابتلایی است که دلها را میسوزاند و هدایتگری دارد و این یعنی هیچکس مثل امام حسین(ع) در هدایتگری اینقدر توانا نیست.
وی با اشاره به اینکه فرهنگ حسینی، فرهنگ ارزشهای ناب الهی است، گفت: در روایت آمده است که خدا را در شدت و رخاء شاکر باشید. رخاء یعنی راحتی در شدت شاکر بودن؛ یعنی مثل حضرت ایوب بودن، در اوج بیماری و از دست دادن ثروت و فرزندان راضی باشیم. این حمد به واسطه این است که خدایا، من به واسطه خیری که از تو به من میرسد، شاکر هستم و همه اینها را جمیل و خیر میبینم. اگر این نگاه را اصلاح کنیم، زندگی برای ما شیرین و مورد پسند میشود. درد و هجران هم مورد پسند میشود، چون از جانب اوست. شهادت اباعبدالله(ع) هم خیر بود. وقتی کسی ثارالله و یدالله شد، هر چیزی از او برسد، خیر است. شهادتش هم برای دیگران خیر به هدایت دارد. انشاءالله خداوند این مهم را برای همه ما بیاورد و این تعظیم شعائر را در زندگی جدی بگیریم.
انتهای پیام