بررسی نسبت کرامت و آزادی در اسلام و لیبرالیسم در «اندیشه‌های حقوق عمومی»
کد خبر: 3885308
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۵

بررسی نسبت کرامت و آزادی در اسلام و لیبرالیسم در «اندیشه‌های حقوق عمومی»

شانزدهمین شماره دوفصلنامه علمی ترویجی «اندیشه‌های حقوق عمومی» شامل ۶ مقاله از جمله «تحلیل ادله مخدوش در اثبات ولایت فقیه از منظر آیت‌الله خویی» و «نسبت كرامت و آزادی در اسلام و لیبرالیسم» منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ شانزدهمین شماره دوفصلنامه علمی ترویجی «اندیشه‌های حقوق عمومی» به صاحب‌امتیازی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تطبیق داوری اجباری با اصول قانون اساسی و نظام حقوقی ایران»، «نسبت‌سنجی قوانین و شرعیات در نظام جمهوری اسلامی ایران»، «روابط قوای قضائیه و مجریه در قلمرو سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران»، «تحلیل ادله مخدوش در اثبات ولایت فقیه از منظر آیت‌الله خویی»، «حق تعیین سرنوشت در رویه قضایی دیوان بین‌المللی دادگستری»، «نسبت كرامت و آزادی در اسلام و لیبرالیسم».

تحلیل ادله مخدوش در اثبات ولایت فقیه

در چکیده مقاله «تحلیل ادله مخدوش در اثبات ولایت فقیه از منظر آیت‌الله خویی» می‌خوانیم: «سابقه بحث ولایت فقیه و ادله آن، مساوی با عمر فقه شیعه است؛ اما نظرات برخی فقها درباره موضوع ولایت فقیه متفاوت با نظر مشهور و گاهی متعارض با آن است. یکی از فقهای مطرح معاصر که به‌عنوان صاحب اندیشه‌ای متفاوت در این موضوع مطرح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد، حضرت آیت‌الله خویی است.

پرسش این نوشتار این است که خدشه ایشان در برخی ادله ولایت فقیه، به ویژه ادله نقلی، به معنای رد این موضوع از منظر ایشان است؟ در پاسخ به این پرسش، ابتدا با روش توصیفی ـ تبیینی به ایرادات ایشان به برخی ادله پرداخته خواهد شد؛ سپس با روش تحلیل انتقادی به مطالب دیگری اشاره می‌شود تا مشخص شود آنچه به‌عنوان ادله خدشه در موضوع ولایت فقیه از منظر ایشان مطرح می‌گردد، حاوی تمام نظرات ایشان در این زمینه نیست و محدوده ولایت فقیه در نظر ایشان از طرقی دیگر قابل اثبات است و خود ایشان نیز در مقام عمل، اعمال ولایت نموده‌اند.»

نسبت كرامت و آزادی در اسلام

در طلیعه مقاله «نسبت كرامت و آزادی در اسلام و لیبرالیسم» آمده است: «انسان در اصل تکوین و ذات خویش، به‌واسطه بر‌خورداری از روح و عقل الهی، موجودی صاحب کرامت و اختیار است و این کرامت و آزادی، عطیه الهی است که برای همه انسان‌های جهان، از هر نژادی و رنگی، به‌طور مساوی مفروض و مسلّم است و هرگونه بر‌تری‌طلبی بر پایه ملیت، نژاد، رنگ، پوست، مال، ثروت و موقعیت‌های اجتماعی، خانوادگی، قومی و مانند آن، ممنوع و منافی با کرامت ذاتی نوع بشر است.

این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و با هدف بررسی و تحلیل نسبت کرامت با آزادی در دو تفکر اسلام و لیبرالیسم به سرانجام رسیده و در‌صدد پاسخگویی به این پرسش مهم است که تفاوت مکتب اسلام با نگاه لیبرالیسم به کرامت و نسبت آن با آزادی چیست. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که لیبرالیسم با تأکید بر کرامت ذاتی و آزادی مطلق انسان، هیچ رفتار و عملی حامل تحدید یا تقیید را بر‌نتابیده است و این دو ویژگی (کرامت و آزادی) هیچ‌گاه و در هیچ حالتی، از انسان جدا‌شدنی نیست؛ حتی اگر مرتکب بزرگترین جنایت شود. بنابر‌این، کرامت او مطلق بوده و او برای انتخاب هر چیزی آزاد است و هر عملی که از او سر زند، نمی‌تواند او را از کرامت ذاتی بیندازد.

انسان‌گرایی، عقل خود‌بنیاد و آزادی مطلق، از مهم‌ترین مبانی کرامت ذاتی در تفکر لیبرالیسم است. در مقابل، مکتب وحیانی اسلام، افزون بر بیان کرامت ذاتی آدمی، به کرامت ارزشی و آزادی مسئولانه او نیز توجه کرده است؛ به این بیان که انسان به موجب عمل و تلاش خود، این مرتبه از کرامت را کسب می‌کند و موجب رشد و تعالی خود را فراهم می‌سازد. این کرامت بر مبانی‌ای استوار است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از مسجود فرشتگان بودن؛ جانشینی خدا، امانت‌داری؛ علم ویژه خدادادی؛ تسخیر موجودات؛ اشرف مخلوقات بودن؛ آزادی و اختیار داشتن؛ تقوا؛ عقل و فطرت الهی.»

انتهای پیام
captcha