آیت‌الله صفدری؛ عالمی عامل که تمام تلاش خود را صرف خدمت به مردم کرد
کد خبر: 3880514
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۰

آیت‌الله صفدری؛ عالمی عامل که تمام تلاش خود را صرف خدمت به مردم کرد

مرحوم آیت‌الله صفدری عالمی عامل بود و تمام هم و غم خود را صرف خدمت به مردم و جامعه می‌کرد و در بیان نظرات خود که تماماً برگرفته از تعالیم و معارف غنی اسلامی بود بسیار شجاع و قاطع بود.

آیت‌الله صفدری؛ عالمی عامل که تمام هم و غم خود را صرف خدمت به مردم کردبه گزارش ایکنا از لرستان، مرحوم آیت‌الله علی صفدری کاکاوندی یکی‌از روحانیان شهرستان دلفان از ایل بزرگ کاکاوند در سال ۱۳۱۱ در ولدوند از طوایف ایل کاکاوند دلفان در خانواده‌‎ای خوش‌نام، متدین و به دنیا آمد و در کودکی پدرش را از دست داد و در دارالمومنین هرسین کرمانشاه در مکتب و مدارس جدید با سختی و گاهی پیمودن کیلومترها پیاده مشغول تحصیل شد. سپس با وجود شوق وافر به آموختن معارف اسلامی وارد حوزه علمیه کرمانشاه شد و پس‌از طی مقدمات و ادبیات عرب در سال ۱۳۳۰ به کسوت روحانیت درآمد.

شیخ علی صفدری برای ادامه تحصیل علوم دینی عازم خرم‌آباد شد و در زمره شاگردان ممتاز آیت‌الله روح‌اله کمالوند که از هم دوره‌ای‌ها و دوستان نزدیک حضرت امام خمینی(ره) بود، قرار گرفت. سخت‌کوشی و خلوص معظم‌له مورد توجه و عنایت آیت‌الله کمالوند قرار گرفت. چند سال در نماز جماعت ایشان احکام شرعی را بیان می‌کرد و هم‌زمان دروس سطح را گذراند.

دیدگاه‌های فقهی، اجتماعی و سیاسی آیت‌الله کمالوند و همنشینی با ایشان شخصیت مرحوم صفدری را تحت‌تاثیر قرار داد و تا پایان عمر همواره سیره علمی و عملی معظم‌له را راهنما و الگوی خود قرار می‌داد. پس‌از چند سال این طلبه جوان از طرف آیت‌الله کمالوند به امامت جماعت مسجد جوادالائمه در محله شاه‌آباد(مطهری فعلی) خرم‌آباد منصوب شد و این مسجد به یکی‌ از پایگاه‌های مذهبی و فرهنگی تبدیل شد.

در سال ۱۳۴۱ در صف مقدم مبارزه با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و نهضت روحانیت به روشنگری و مجاهدت پرداخت. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز وی پیشاپیش مردم خرم‌آباد شجاعانه به افشاگری علیه رژیم پهلوی از طریق سخنرانی، پخش دیدگاه‌های امام خمینی(ره) و قرائت قطعنامه‌های مراجع و روحانیت و اعتراض به کشتار مردم و دستگیری رهبران نهضت پرداخت. در خلال این مدت چندین بار بازداشت شد که نفوذ و حمایت آیت‌الله کمالوند مانع از زندانی شدن ایشان شد.

در بهار ۱۳۴۳ هم‌زمان با بیماری و بستری شدن آیت‌الله کمالوند در تهران، ایشان بازداشت و روانه زندان قزل‌قلعه تهران شد. در زندان با بسیاری از علمای مبارز از جمله آیت‌الله واعظ طبسی، آیت‌الله مروارید، اخوان حجتی کرمانی و شهید مفتح و شهید باهنر و مرحوم رفیعی، از فعالان فدائیان اسلام هم‌بند بود. در زندان با وجود فشار ساواک رسماً به اعمال غیرقانونی شاه اعتراض و از حضور و مبارزات مردم و روحانیت و حضرت امام، به‌صورت مستدل و قانونی و شرعی دفاع می‌کرد تا آن‌جا که در یک مورد اصرار و پافشاری او باعث شد تا بازجوی ساواک مجبور شود سؤال خود را پس بگیرد و عذرخواهی کند. شنیدن خبر ارتحال استاد و مرادش او را سخت متاثر کرد و با پافشاری در زندان ساواک را مجبور کرد تا تلگراف تسلیت ایشان را مخابره کنند.

در آخر تابستان همان سال مرحوم صفدری از زندان آزاد شد و پس‌از زیارت بارگاه ملکوتی حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) و دیدار با حضرت امام(ره) پیروزمندانه به خرم‌آباد بازگشت که مورد استقبال پُرشور و گسترده مردم و روحانیت قرار گرفت. مسجد جواد‌الائمه دیگر به یکی‌از سنگرهای مهم مبارزات انقلاب اسلامی در لرستان تبدیل شده بود و فشار ساواک نمی‌توانست از اقدامات و تلاش‌های فرهنگی، مذهبی و مبارزاتی ایشان ممانعت به‌عمل آورد.

زندان و تبعید بیش از پیش صفدری را مورد توجه و عنایت مردم غیور لرستان قرار داد. در این سال‌ها عمدتاً ممنوع‌المنبر بود. با این حال به هر طریق به مبارزه علیه نظام شاهنشاهی ادامه می‌داد. در این سال‌ها یار وفادار آیت‌الله قاضی خرم‌آباد(ره) بود که پس‌از آیت‌الله کمالوند ریاست حوزه علمیه  خرم‌آباد را به‌عهده گرفته بود، او نیز از اقدامات و مبارزات ایشان حمایت می‌کرد. در این دوره آیت‌الله صفدری از سویی به تحصیل در دوره سطح و سپس خارج فقه نزد حضرات آیات کمالوند، صدیقین اصفهانی و شیخ علی‌پناه اشتهاردی مشغول بود و با مطالعه و مباحثه بر معلومات فقهی و اسلامی خود غنا می‌بخشید و از سوی دیگر اشتغالات تحصیلی مانع از فعالیت‌های مبارزاتی وی نبود و چنان‌چه گفته شد در رهبری مبارزات انقلاب اسلامی در خرم‌آباد و استان لرستان و استان‌های هم‌جوار ازجمله کرمانشاه و مناطق عشایرنشین کاکاوند نقش عمده و مؤثری را ایفا می‌گرد.

با وجود مخالفت صریح با نظام شاهنشاهی و استبداد حاکم، با بسیاری از عناصر با نفوذ و حتی مقامات لشگری و کشوری و قضایی استان که متدین و مردمی بودند حشر و نشر و معاشرت می‌کرد و از این طریق ضمن جلب و جذب آن‌ها از نفوذ آن‌ها برای پیشبرد مبارزات و حل و فصل مشکلات مردم و عشایر استفاده می‌کرد. او هیچ‌گاه رابطه خود با عشایر را قطع نکرد. تابستان‌ها به هرسین کرمانشاه می‌رفت و با وسایل ابتدایی نظیر اسب و جیپ‌های قدیمی چندین ماه بین آحاد مردم و عشایر به فعالیت‌های مذهبی، تبلیغی، روشنگری سیاسی مشغول بود. با نفوذی که بین عشایر داشت بسیاری از اختلافات و حتی خصومت‌ها و درگیری‌های آن‌ها را حل و فصل کرده و با راهنمایی و ارشاد فیصله می‌داد. بیت او در خرم‌آباد علاوه‌بر این‌که محل مراجعه اقشار مختلف مردم خرم‌آباد و شهرهای اطراف بود همواره پذیرای عشایر، فامیل و دوستان و آشنایان بود و وی با تعصبات و خرافه‌های مذهبی سخت مخالفت می‌ورزید و مسائل را به‌درستی و با دیدگاه جامع اسلامی تفکیک و قلمروبندی می‌کرد. او ضمن تاکید بر پیروی از زعامت و مرجعیت امام خمینی(ره) به نظرات فقهی، مرحوم آیت‌الله العظمی حکیم و مرحوم آیت‌الله العظمی سید احمد خوانساری توجه خاصی داشت.

وی مسائل روز و سیاسی را دنبال می‌کرد و در این زمینه صاحب‌نظر بود. حتی تحولات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی از قبیل جنگ اعراب و اسرائیل و مسئله فلسطین و مبارزات مردم ویتنام علیه فرانسه و آمریکا را پیگیری و تحلیل می‌کرد. معظم‌له در خرم‌آباد با وجود ممنوع‌المنبر بودن، تحت‌فشار رژیم و ساواک قرار داشت، وی با وجود اصرار روحانیان و اهالی لرستان که سعی داشتند صفدری اقامت دائم در لرستان داشته باشد علاقه وافر به حضور در جمع علماء و حوزه علمیه قم داشت؛ لذا در سال ۱۳۵۰ خرم‌آباد را ترک کرد و عازم قم شد.

سکونت وی در قم و حضور در حوزه علمیه فضاهای جدیدی برای فعالیت‌های درسی، تبلیغی و مبارزاتی فراروی ایشان قرار داد. وی در قم از درس خارج اساتید برجسته و مراجع تقلید ازجمله حضرات آیات عظام گلپایگانی، میرزاجواد تبریزی و وحید خراسانی بهره برد. سوابق مبارزاتی و علمی این روحانی مبارز و برجسته مورد توجه ویژه آیت‌الله العظمی گلپایگانی قرار گرفت و او نیز در ساعات غیردرسی در بیت معظم‌له حضور می‌یافت و از اعضای شاخص بیت ایشان محسوب می‌شد.

آیت‌الله  صفدری در خلال سال‌های اقامت در قم به نمایندگی از سوی آیت‌الله العظمی گلپایگانی جهت بازدید  به حوزه‌های علمیه شهرستان‌ها و همچنین فعالیت‌های تبلیغی و ارشادی به شهرستان‌های بزرگ و کوچک اعزام می‌شد. در این سفرها و در جلسات گوناگون ضمن ترویج معارف و احکام اسلامی و سامان دادن به فعالیت‌های مذهبی و تاسیس پایگاه‌های دینی همواره به افشاگری علیه رژیم پهلوی نیز می‌پرداخت و روشنگری مردم را سرلوحه کار خود قرار می‌داد. در این ارتباط بارها توسط مقامات امنیتی و ساواک تحت تعقیب و دستگیری قرار گرفت و بارها روانه زندان شد.

مرحوم صفدری در سال ۱۳۵۷ از طرف مراجع قم و خصوصاً آیت‌الله گلپایگانی به امامت مسجد شیعیان سنندج منصوب و به آن سامان عزیمت کرد و در آن‌جا به تبلیغ و ارشاد مردم اعم‌از شیعه و سنی پرداخت و پس‌از مدتی اقامت، فعالیت‌های آن مرحوم مورد توجه مردم قرار گرفت و حسینیه سنندج رونق خاصی یافت. از ابتدای شروع دوره جدید مبارزات انقلاب اسلامی در دی‌ماه ۱۳۵۶ ایشان از طریق تریبون حسینیه و جلب همراهی برخی روحانیان و مبارزان و برادران اهل سنت ازجمله مرحوم کاک احمد مفتی‌زاده به مبارزه با رژیم و زمینه‌سازی برپایی حکومت اسلامی مشغول شد. آیت‌الله صفدری در مبارزات شیعیان و اهل سنت و مردم سنندج و استان کردستان بسیار خوش درخشید خصوصاً نفوذ و محبوبیت زیادی بین نظامیان که اکثراً شیعه بودند، پیدا کرد.

واکنش رژیم به این اقدامات منجر به دستگیری و تبعید ایشان به اقلید فارس شد. در تبعیدگاه نیز او آرام نگرفت و مجاهدات ایشان امواج خروشان انقلاب اسلامی را در آن سامان به حرکت درآورد و به بار نشاند. در بازگشت از تبعید فعالیت‌ها و مبارزات ایشان اوج جدیدی پیدا کرد به‌نحوی‌که به‌طور طبیعی در راس مبارزات مردم کردستان  قرار گرفت. انفجار و تخریب محل اقامت ایشان خشم مردم سنندج را برانگیخت و خود منشایی برای حرکات و اعتراضات بعدی شد.

بالاخره در زمستان سال ۵۷ مجدداً دستگیر و به زندان کمیته مشترک در تهران فرستاده شد. تحصن گسترده مردم سنندج در اعتراض به زندانی شدن ایشان رژیم را مجبور به آزادی او کرد که با استقبال بسیار گسترده و باشکوه مردم سنی و شیعه سنندج ایشان مجدداً به آن‌جا عزیمت کرد و به تمشییت امور مبارزاتی خصوصاً جلب همکاری نظامیان به همراهی با خیل عظیم مردم و پناه دادن به سربازان فراری لشکر ۲۸ کردستان پرداخت.

محل اقامت او محل سازماندهی مبارزات و اعتراضات مردمی و چاپ و تکثیر اعلامیه‌ها و پیام‌های حضرت امام خمینی(ره) بود که توسط او و فرزندانش و عده‌ای از جوانان با غیرت کرد شیعه و سنی و کرمانشاهی، هماهنگی و توزیع می‌شد.

تمامی راهپیمایی‌های سراسری در سنندج با همت و راهنمایی و رهبری مؤثر ایشان انجام می‌گرفت. فعالیت‌های مستمر ایشان زمینه اعتصاب و تحصن گسترده کارکنان و کارمندان شریف نهادها و دوایر دولتی را فراهم آورد که این اعتصاب توانست ارکان رژیم در سنندج را از کار بیاندازد.

در بهمن ۵۷ شخصاً و با وجود جو شدید نظامی و امنیتی به راه افتاده مجسمه‌های شاه را از میادین شهر برچید و در ۲۲ بهمن اداره لشکر ۲۸ سنندج را که موقعیت سوق‌الجیشی مهمی داشت به دست گرفت و با انتصاب فرمانده لشکر و تلاش بسیار و خستگی‌ناپذیر مانع از فروپاشی ارتش در کردستان شد.

مرحوم صفدری پس‌از ترک کردستان به فعالیت‌ها و تلاش‌های خود در سنگرهای مختلف دفاع از انقلاب و تحکیم نهادهای برخاسته از انقلاب و جمهوری اسلامی ادامه داد و سمت‌ها و مسئولیت‌های زیادی را برعهده گرفت که به تأیید و نظر متقدمین و کاردانان خبره در همه آن‌ها به‌خوبی توانست در تحکیم مبانی نظام جمهوری اسلامی نقش مؤثر و بسزایی ایفا کند.

از ماموریت‌های آیت‌الله صفدری می‌توان به نمایندگی امام و تشکیل جهادسازندگی در دماوند، امامت جمعه در شهرستان‌های سمیرم و آباده، حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان و تلاش مؤثر در برقراری امنیت در این استان مرزی و حساس، نماینده حضرت امام و ریاست سازمان عقیدتی ـ سیاسی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، حاکم شرع و رئیس دادگاه‌های استان چهارمحال و بختیاری، ریاست دادگستری و حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی کاشان و اصفهان، بنیانگذار و ریاست کل دادگستری استان تهران، دادستان انتظامی قضات کشور و ریاست شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور اشاره کرد.

عمده فعالیت‌های ایشان پس‌از پیروزی انقلاب اسلامی پذیرش سمت‌های مهم و حساس قضایی بوده است که با پیشنهاد و اصرار مرحود آیت‌الله مهدی قاضی خرم‌آبادی که معاونت وقت شورای عالی قضایی را برعهده داشت وارد دستگاه قضایی شدند.

او معتقد بود که با وجود ابعاد حکومتی و قانونی در تصدی سمت قضاء رعایت جمیع مسائل و احتیاطات شرعیه را بکند و در این راستا همواره برای قضاوت شخصاً از مراجع عظام وقت اجازه قضاوت دریافت می‌کرد.

با این‌که از ابتدای طلبگی، در بحبوحه فعالیت‌ها و مطالعات سیاسی قرار داشت و به‌نحوی مسائل و جریانات سیاسی را درک و دارای تحلیل و ایده در این رابطه بود، چون به ضرورت‌های پذیرش سمت‌های قضایی وقوف داشت در طول این سال‌ها از دخالت مستقیم در امور سیاسی و جناحی اجتناب می‌ورزید تا در قضاوت واقعاً رعایت بی‌طرفی و عدالت مرعی باشد. به‌شدت مخالف دخالت عناصر و دیدگاه‌های نظامی و امنیتی در امور حقوقی و قضایی بود و سعی می‌کرد که مسئولان را به این موضوع توجه دهد.

چون صرفاً در قضاوت، قوانین و مقررات و منافع کشور و مردم را در نظر داشت بسیاری از مخالفان نیز به درستی اقداماتش اذعان داشتند. سعی وافر داشت به کسانی‌که با فعالیت‌ها و دیدگاه‌های مدیریتی و قضایی‌اش مخالفت می‌کنند و حتی کار را به سعایت و کارشکنی می‌رسانند، مقابله نکند. از اقدامات تبلیغاتی و جوسازی در امور قضایی اجتناب می‌کرد و این قبیل اقدامات را از آفات دستگاه قضا و عدالت می‌دانست. برای رسیدن به پُست و مناصب بالاتر به هیچ‌وجه حاضر به زد و بند و معامله نبود که اگر چنین بود به مناصب بسیار بالا گمارده می‌شد. حتی در زمانی‌که به اصرار رئیس وقت قوه قضائیه معاون اولی قوه قضائیه به ایشان پیشنهاد شد و حتی حکم نیز انشاء شد چون حاضر به برخی کرنش‌ها و کوتاه آمدن از اصول خود نشد، مسئله را منتفی کرد.

بالاخره پس‌از سال‌ها قضاوت و مدیریت قضایی در سال ۱۳۸۱ به‌خاطر وجود برخی بی‌نظمی‌ها و ناملایمات تقاضای بازنشستگی کرد و از دستگاه قضایی کناره گرفت.

مرحوم آیت‌الله صفدری با وجود پذیرش عناوین و سمت‌های مدیریتی و قضایی همواره خود را طلبه می‌دانست و وظیفه اصلی خود را بیان احکام و اشتغال به امور معنوی و روحانی قلمداد می‌کرد. از این‌رو از سال ۱۳۷۴ امامت جماعت مسجد جامع امام جعفرصادق(ع) واقع در اقدسیه تهران را برعهده داشت و به قول خود ایشان پس‌از بازنشستگی به وظیفه و شغل اصلی‌اش یعنی طلبگی برگشت. در این راستا به‌طور مرتب و منظم به اقامه جماعت پرداخت و در کنار آن به رتق و فتق امور دینی و شرعی مردم اشتغال یافت. تمامی وقت و عمر و انرژی خود را صرف تبلیغ و راهنمایی مردم می‌کرد و با توجه به داشتن اجازه انجام امور شرعیه و حسبیه و نمایندگی از سوی مراجع تقلید گذشته و حال توانست نقش مؤثری در پی‌ریزی و تقویت پایه‌های اعتقادی و اخلاقی مردم به‌ویژه نسل جوان در منطقه شمیرانات تهران ایفاء کند.

وی در دو دوره به‌عنوان امام جماعت نمونه کشوری انتخاب و معرفی شد. در اوقات فراغت مشغول مطالعه کتب روایی و سیره پیامبر و ائمه و تفاسیر و سایر منابع فقهی بود و غالباً نیز نتایج مطالعات و آراء و نظرات خود را به رشته تحریر در می‌آورد و یادداشت می‌کرد. از اوقات خود حداکثر استفاده را می‌کرد و لحظه‌ای از وقت خود را هدر نمی‌داد در عین حال از طریق رسانه‌های جمعی و اشخاص متعهد، امین و صاحب‌نظر اخبار و مسائل سیاسی روز را پیگیری می‌کرد با این وجود به‌دلیل نقش فراگیر و پدرانه خود حاضر نمی‌شد مستقیماً در مسائل سیاسی و جناحی اظهارنظر کرده و یا نقطه نظرات خود را تبلیغ کند.

مرحوم آیت‌الله صفدری عالمی عامل بود و تمام هم و غم خود را صرف خدمت به مردم و جامعه می‌کرد. در بیان نظرات خود که تماماً برگرفته از تعالیم و معارف غنی اسلامی بود بسیار شجاع و قاطع بود. نظم و انضباط، اخلاق، خوشرویی و بزرگ‌منشی، تقوی و خلوص نیت و پرهیز از هوای نفس و روحیه کمک به دیگران و سعه‌صدر از ویژگی‌های بارز شخصیتی ایشان بوده که زبانزد خاص و عام است.

وی از ابتدای سال ۱۳۸۸ با وجود ابتلاء به بیماری صعب‌العلاج و بارها انجام عمل جراحی و بستری شدن در بیمارستان هیچ‌گاه سنگر مسجد را رها نکرد و با عشق و علاقه تا واپسین روزهای حیات پُربار و معنوی خود و با تحمل سختی‌ها و درد و رنج بسیار به امامت جماعت مؤمنان می‌شتافت. سرانجام در سحرگاه روز سه‎شنبه، چهارم اسفندماه سال ۸۸ تسبیح‌گویان دعوت حق را لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست.

پیکر وی با حضور خیل عظیم مردم و دوستداران ایشان از مسجدی که سال‌ها در آن اقامه جماعت می‌کرد، تشییع شد و در روز پنج‌شنبه، هفتم اسفند نیز با حضور جمع کثیری از مردم قم مراجع عظام تقلید و نمایندگان بیوت حضرات آیات، روحانیان و طلاب و دوستداران ایشان از شهرهای مختلف از مسجد نو به سمت حرم مطهر حضرت فاطمه‌معصومه(س) تشییع و در گلزار شهدای شیخان در جوار بارگاه مقدس حضرت معصومه(س) و قبور مطهر علمای بزرگ اسلام آرام گرفت.

انتهای پیام
captcha