سردار آرام و ایران بی‌قرار
کد خبر: 3869644
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۲
اینجا تهران؛‌ وعده آخرین دیدار با حاج قاسم/

سردار آرام و ایران بی‌قرار

گروه جامعه ــ سردار سلیمانی تا وقتی که پا بر زمین می‌گذاشت و راه می‌رفت، قوت قلبی برای زمینیان بود و امروز هم که آسمانی شده نخ تسبیحی برای زمانه است تا همه مسلمانان را گرد هم آورد و فریاد مبارزه با ظلم را جهانی کند.

با آرامش سر بر بالین می‌گذاشتیم و خیالمان راحت بود که سردار بیدار است، بیدار است و از خاک وطن حراست می‌کند. این خواب 4 شب است بی خواب شده است؛ چشم که بر هم می‌گذاریم، خواب سردار را می‌بینیم و هر بار بی‌قرار از خواب می‌پریم.

این حکایت دیشب برای تهرانی‌ها به اوجی دیگر رسید؛ برای رسیدن به سپیده‌دم لحظه‌شماری کردند. عده‌ای نماز صبح را هم در راه خواندند تا از وعده دیدار با سردار عقب نمانند.

مراسم تشییع پیکر سردار ساعت 8 آغاز شد، از ساعت 6 صبح متروی تهران مملو از عزادارانی بود که قصد حضور برای عرض ارادت به سردار، در قلب تهران داشتند.

سردار در دانشگاه تهران آرمیده بود. این بار او آرام و ایران بی‌قرار. پایتخت بی‌تابی می‌کند؛ آرامش نسبت غریبی با این روزهای ما دارد. با خیل جمعیت مسیر را طی‌ می‌کنیم؛‌ خیابان‌های منتهی به انقلاب همه و همه مملو از  حضور عاشقان حاج‌قاسم است. باید برای خواندن نماز بر پیکر مردی بلندبلا و به زیبایی نور آماده شویم. مسافت نماز میت تا چند متر ادامه دارد، تا چند کیلومتر؟ تا چند هزار کیلومتر؟ این صف نماز تا کجا بسته شده است؟ از انقلاب تا امام حسین؟ از انقلاب تا آزادی؟ نمازی که برای سردار باشد باید هم از انقلاب به حسین(ع) برسد. نماز بر  سردار باید از انقلاب به آزادی آزادگان جهان متصل شود.

سردار آرام و ایران بی‌قرار

ساعت از 8 می‌گذرد؛ آیاتی از قرآن تلاوت شده است، مادحین به سوگواری‌ها پرداختند؛ مراسم شکل رسمی به خود گرفته است؛ همه منتظرند تا از این خواب بی خواب برخیزند و گویا برخواستنی در کار نیست.

سردار آرام و ایران بی‌قرار

زینب دختر سردار با مردم سخن دارد؛‌ سخنانی زینب‌وار. غیر از این نیز انتظاری نیست؛ دست پروده سردار رشید حاج قاسم سلیمانی باید زینب‌گونه خطابه کند. محکم چون پدر با قامتی راسخ و اندوهی آرام از ایمانی بلند در دل، به ایراد سخن می‌پردازد. سخنانی با رهبر معظم انقلاب، با مردم ایران و با جهانی که به ظلم و جنایت عادت کرده است. در امتداد خط پدر با آقای ترامپ قمارباز هم حرف‌ها دارد. بیش از 8 دقیقه در جوار پدر و بیش از 5 میلیون مردمی که عاشقانه در حال گریستن بر غم از دست دادن حاج قاسم هستند و در مقابل دیدگان صدها رسانه‌ داخلی و خارجی با اقتدار از مقاومت و انتقام می‌گوید.

سردار آرام و ایران بی‌قرار

پس از سخنان زینب سلیمانی؛‌ نوبت به اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس می‌رسد؛ هنیه در سخنانی ترور شهید سپهبد سلیمانی را بیانگر ذات جنایتکار و روح سلطه‌جوی آمریکاست می‌شمارد و بر اقدام برای مجازات این جنایت هولناک از سوی همه جهانیان تأکید می‌کند.

سردار آرام و ایران بی‌قرار

آرام آرام برای وداع و نماز بر پیکر سردار آماده می‌شویم. جماعت که شمارشان از 5 میلیون به راحتی می‌گذرد با هق‌هق گریه نماز خواندند و شهادت دادند به پاکی و پاکی و پاکی سردار؛ اما هنوز در دل باور ندارند که برای کدام محبوبشان نماز می‌گذارند. چشمانشان گریان است، اما قلب‌هایشان سرشار از بغض و کینه؛ کینه از خبیثی که تاب مقابله رو در رو را نداشت و مخفیانه حمله کرد که از او جز این انتظار نمی‌رفت. 

سردار آرام و ایران بی‌قرار

مردم امروز در ازدحام جمعیتی غیرقابل وصف و بی تکرار پشت به پشت هم ایستادند و هیچ فشار و شلوغی جمعیتی آنان را ذره‌ای دلگیر نکرد. بر محمد و آلش صلوات فرستادند و راه را برای یکدیگر باز کردند. شعار دادند تا صلابت صدایشان، اشک گونه‌هایشان را پوشش دهد؛ گرچه دلشان شعله‌ور آتش‌هاست، اما تمام وجودشان به امید انتقام روشن است.

نبودنت چه آتشی بر دل‌ها زده است که سرمای دی‌ماه هیچ کس را نیازرد. اشک چشمان مادران، گونه‌های نوزادان را گرم کرده است و انگشت‌های درهم پیچیده پدران، دستان قاسم‌های کوچک را. حضورت مایه آرامش و آسایش بود اما نبودنت نخ تسبیحی برای ایران و ایرانی شد تا زن  و مرد، پیر و جوان، کوچک و بزرگ همه به خون‌خواهی‌ات برخیزند.

سردار آرام و ایران بی‌قرار

صدای زینبت که از تریبون‌ها پخش شد، نفس‌ها  در سینه حبس ماند، دختران تهرانی هم‌پای خواهرشان و مادران اشک‌ها ریختند و خودشان را در میان و میانه این داغ  قرار دادند؛ پسران و پدران اما اشک را با پشت دست از صورت پاک و مشک را گره کرده‌تر و عزم را راسخ‌تر برای تسلای دل زینب سردار دیدند.  

برای آنهایی که در میانه ازدحام جمعیت هستند هم حضوری چنین پرشور باورکردنی نبود، چه رسد به آنهایی که سیاهی از دلشان به چشمانشان رسیده و توان دیدن حقیقت را ندارند. امروز خواب سردار همه را بیدار کرد، همگان را بیدار کرد و به خیابان‌ها کشاند، همه را بیدار کرد و چهره منفور و ترسوی دشمن را بیش از پیش نمایان ساخت، دشمنی که هیچ وقت شبیه شعارهایش نبود؛‌ اما سردار شبیه‌ترین آدم به آرمان‌هایش بود، سرداری که مردم با اطمینان خاطر از حضور قدرتمند و پرصلابت او آسوده به خواب می‌رفتند.

سردار دل‌ها حالا تو برای همیشه از میان ما رفته‌ای و چقدر چهره این شهر بدون تو برایمان تاریک است؛‌ موعد خاحافظی است؛

خداحافظ طلوع من، غروب من، خداحافظ تو ای محبوب خوب من

خداحافظ برای تو چه آسان بود، ولی قلب من از این واژه لرزان بود

خداحافظ برای تو رهایی داشت، برای من غم تلخ جدایی داشت

خداحافظ سردار ایران

انتهای پیام
captcha