محوری‌بودن کرامت انسان در قرآن برخلاف عهد عتیق است
کد خبر: 4034020
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۶
در یک نشست علمی بیان شد؛

محوری‌بودن کرامت انسان در قرآن برخلاف عهد عتیق است

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با تاکید بر اینکه از منظر علامه مصباح یزدی هدف از اسلامی‌شدن علوم انسانی رسیدن به قرب و کمال است، بر محوری‌بودن کرامت انسان در قرآن برخلاف عهد عتیق اشاره کرد.

محمدجواد باغبانیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین جواد باغبانی، استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 16 بهمن‌ در کرسی «كرامت انسانی در ادیان ابراهیمی و نقش آن در اسلامی‌سازی علوم از منظر علامه مصباح یزدی(ره)» با بیان اینکه انسان‌شناسی با توحید و خداشناسی ارتباط برقرار می‌کند، گفت: خداوند در قرآن کریم فرموده است که شما مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند زیرا در حقیقت خداوند سبب می‌شود تا آنها خودشان را هم فراموش کنند. این ارتباطی است که علامه مصباح بین انسان‌شناسی و خداشناسی مطرح کرده است.

وی افزود: ایشان در بحث ارتباط انسان‌شناسی با نبوت هم بیان کرده است اگر ما معرفت و شناخت پیدا کنیم که انبیاء از بین انسانها به مقام نبوت رسیده‌اند، این دریافت، خودش نوعی شناخت انسان است؛ یکی از شبهاتی که دشمنان دین مطرح می‌کردند، این است که «چرا فردی که به عنوان نبی آمده است، مانند ما انسان‌هاست که می‌خورد و می‌آشامد و در بازار قدم می‌زند و اگر ما از بشری مثل خودمان اطاعت کنیم، دچار خسران و ضرر خواهیم شد. این فردی که مدعی نبوت است، ادعای برتری و استیلا دارد و اگر خدا می‌خواست ما هدایت شویم، حتما ملائکه را برای ما می‌فرستاد».

استاد حوزه علمیه با اشاره به ارتباط انسان‌شناسی و معاد از منظر علامه مصباح یزدی، تصریح کرد: از دید علامه، انسان وقتی مرد، روح او باقی می‌ماند تا دوباره به بدن برگردد و اگر همین را نشناسیم، معاد فرض معقولی نخواهد بود.

تفاوت کرامت در ادیان با اسلام

باغبانی با اشاره به نگاه یهودیت به کرامت انسان اظهار کرد: عهد عتیق وقتی خلقت مادی انسان را بیان می‌کند از دمیدن روح خدا هم سخن به میان آورده است؛  خداوند انسان را از خاک بسرشت و در بینی او روح حیات دمید، همچنین در سِفر پیدایش آورده که انسان به صورت خدا و شبیه او آفریده شده است البته وقتی به بحث خلیفة اللهی می‌رسد، سخن آشکاری در این باب ندارد، در حالی که قرآن کریم با صراحت و مفصل به این موضوع پرداخته است. بر اساس باور یهودیان، خداوند وقتی آدم را آفرید، از آنان خواست که عالم را تحت سلطه خود دربیاورند و سخنی از خلیفه بودن انسان برای خدا نیامده است؛ از نگاه عهد عتیق، خدا انسان را برکت داد و به صورت نر و ماده آفرید و گفت که بارور و زیاد شوی و زمین را پرسازید و بر آن تسلط نمایید و بر همه جهان حکومت کنید.

وی افزود: البته عهد عتیق به صراحت از اختیار انسان سخن گفته است و از این جهت کرامت انسانی را قبول دارد. در بحث کرامت انسان هم مقام انسان را پایین‌تر از فرشته می‌آورد، در صورتی که قرآن، انسان را مسجود ملائکه شمرده است. بحث از جلال و کرامت انسان در عهد عتیق مطرح است ولی در ذیل مقام فرشتگان بیان شده است.

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه عهد عتیق هدف از خلقت را قراردادن انسان در باغ عدن و بهشت می‌داند، اضافه کرد: در مسیحیت، پولوس از روح حیاتبخش انسان سخن گفته و آورده است که آدم، نَفس زنده گشت و انسان آخر، روح حیاتبخش شد. منظور از انسان آخر هم حضرت عیسی(ع) است. مسیحیت انسان را فرودست برشمرده و معتقد است او از فردای خود خبر ندارد و در یک لحظه محو و نابود می‌شود؛ عهد جدید سخن عهد عتیق را بیان کرده، یعنی انسان شبیه خداوند است و خودش چیز مستقلی ندارد. البته این که خدا، روح است و انسان هم روح دارد یعنی خداوند یکسری خصوصیات خود را در انسان خلق کرد. الهیات مسیحی تلاش کرده تا مقداری به دمیدن روح خدا در انسان نزدیک شود.

باغبانی تصریح کرد: قرآن کریم در زمینه کرامت انسان، تقسیم‌بندی سه گانه دارد؛ برخی در مقام مذمت کلی انسان هستند، یعنی برخی آیات، انسان را ظلوم و جهول و کفور و ... را معرفی کرده و فرموده است: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا»؛ در آیه شریفه دیگر آمده «خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ»، انسان و بی صبر و عجول است. قرآن، آفرینش انسان را از آبی بی مقدار می‌داند و می‌فرماید او از آب پستی آفریده شده است.

وی افزود: البته دسته دیگری از آیات، از انسان، تمجید کرده و از کرامت او سخن گفته و فرموده است: لقد کرمنا بنی آدم...؛ مفسران، آیات مذمت را ناظر به جنبه تکوینی انسان می‌دانند و اینکه او در مقام مقایسه با فرشتگان چنین ضعف‌هایی دارد؛ از منظر مفسران، بخش‌ آیات مرتبط با کرامت عمومی انسان هم ناشی از برخورداری او از سلسله نعمت‌هایی است که خدا به او عطا کرده ولی به موجودات دیگر نداده است. انسان به واسطه همین کرامت، توانست اسماء را فرابگیرد که فرشتگان از یادگیری آن عاجز بودند. همچنین روح خدا در انسان دمیده شده و حیات و مرگ یک انسان مساوی با حیات و مرگ همه انسان‌هاست.

انواع آیات قرآن درباره کرامت

باغبانی بیان کرد: دسته‌ای از آیات هم ضمن بیان نیکوترین وجه برای خلقت و کرامت انسان، به پست‌ترین وجه او هم اشاره کرده است؛ در سوره مبارکه تین، آمده که انسان در احسن تقویم آفریده شده است ولی به واسطه عنصر اختیار و نافرمانی و می‌تواند به اسفل سافلین و پست‌ترین مرتبه برسد. از دید قرآن کریم، عموم انسان‌ها در زیان هستند مگر کسانی که اهل عمل صالح و تواصی به حق و صبر هستند.

وی افزود: علامه مصباح اجمالا به این مسئله که در مکاتب غربی مطرح است اشاره کرده‌اند؛ مکاتب غربی نهایت نظام حقوقی را سعادت اجتماعی می‌دانند یعنی در نظامات حقوقی سکولار سعادت اجتماعی، هدف غایی است ولی در نظام اسلامی، ابزاری برای سعادت ابدی در حیات اخروی است با این نگاه، هدف انسان باید کمال و قرب نیکو به خدا باشد. بنابراین علوم انسانی باید چنین هدفی یعنی قرب الهی و کمال انسانی را دنبال کنند.  

باغبانی بیان کرد: علامه مصباح یزدی در بحثی به مناسبت اسلامی‌سازی علوم انسانی گفته‌اند: ما معتقدیم پایه همه رشته‌های علوم انسانی یک رشته مباحث انسان‌شناسی است که در تمام رشته‌ها باید وجود داشته باشد و ابعاد وجودی و کیفیت رشد و تکامل و عدم انحطاط باید شناخته شود. بحث درباره حقوق، ازدواج، اقتصاد و ... زمانی جای خود را باز می‌کنند که انسان شناخته شود. ما به عنوان یک مسلمان باید بدانیم انسان چه موجودی است و چگونه رشد می‌کند.

کرامت و مقام خلیفة اللهی در عهد عتیق

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین سیداکبر حسینی قلعه‌بهمن، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، در سخنانی گفت: به نظر بنده مفهوم کرامت، نیازمند توضیح بیشتر است. ارائه‌دهنده به تصور روشنی این مفهوم، آن را به صورت مفصل بحث نکرده، در صورتی که به نظر بنده، ابهام دارد. مثلا اگر این واژه در عهد عتیق آمد، آیا همان چیزی را می‌فهماند که در عهد عتیق آمده است؟ و کرامت در جایگاه انسان، یا مسئولیت و تکلیف و حق داشتن او مطرح است یا خیر؟

وی اضافه کرد: ما گاهی اوقات دنبال یافتن یک واژه در متون مقدس هستیم و گاهی یافتن یک مفهوم، یافتن واژه، ساده است ولی باید با واژگان دیگر بررسی شود تا بتوان مفهوم واحدی را استخراج کرد؛ در عهد عتیق، واژه خلیفة اللهی نیامده است ولی به اشکال مختلف می‌توان به مفهوم آن دست یافت؛ مثلا اشاره کرده که خداوند، انسان را شبیه خود خلق کرده و قطعا این شباهت در صفاتی مانند قدرت، علم، آگاهی، تدبیر و ... است.

حسینی قلعه بهمن اظهار کرد: برخی تفسیر دو ساحتی و برخی سه ساحتی از انسان دارند، سه ساحتی می‌گوید انسان، جسم و جان و روح دارد ولی تفسیر دو ساحتی فقط به روح و جسم قائل است؛ براساس تفسیر عهد عتیق کار آدم، اول این بود که جان و جسم را با آفرینش الهی بیاورد ولی با عصیانی که انجام داد، ساحت سوم مرد و به تعبیری مرگ را برای انسان آورد ولی آدم ثانی، دوباره آمد و این ارتباط با عالم بالا را متصل کرد. حال سؤال این است کرامتی که برای انسان قرار است لحاظ شود، می‌تواند با ساحت سوم براساس اندیشه مسیحی شکل بگیرد؟.

استاد و پژوهشگر حوزه علمیه بیان کرد: اینکه گفته شود در عهد جدید کمتر اشارتی به کرامت انسان وجود دارد، درست نیست مگر اینکه تکریم را به معنای دیگر بگیریم. همچنین مفسران از کرامت، تفاسیر مختلفی بیان کرده‌اند؛ کرامت یعنی چیزی به انسان داده شده که به موجودات دیگر داده نشده است؛ تشبیهی که بزرگان برای فهم مسئله به کار برده‌اند، نحوه دعوت به مهمانی است؛ میزبان برخی را از طریق پیام‌رسان دعوت می‌کند ولی برای برخی ماشین می‌فرستد یا با ماشین خودش سراغ او می‌رود و این تکریم بیشتری است. تکریم نیروی عقل برای انسان است که باعث تمایز او از دیگر موجودات شده است و به وسیله عقل می‌تواند کیفیت زندگی خود را تغییر زیادی بدهد.  

انتهای پیام
captcha