به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، شامگاه گذشته 16 دیماه در نشستی با موضوع «تفسیر سوره احقاف» که بهصورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: در آیات ابتدایی این سوره مبارکه، خداوند متعال به این موضوع اشاره میکند که قرآن آمده است تا انسان را به مقام سربلندی، عزت، دانش، بینش، حکمت، مهرورزی، رحمت، ارزشمندی و کرامت برساند.
وی بیان کرد: در ادامه این سوره نیز خداوند میفرماید ما نیافریدیم آسمانها و زمین را و آنچه بین این دو است مگر به حق و مگر به عجل تعیین شدهای که در پیش است و آنهایی کفر میورزند و از آنچه که به آنها هشدار داده میشوند، روی گردان هستند.
این مفسر قرآن ادامه داد: خداوند با توجه به اینکه در این آیه شریفه به آفرینش آسمانها و زمین و آنچه که میان آسمانها و زمین است، اشاره میکند؛ با این تذکر خود، یک حقیقت بسیار مهمی را برای ما بیان و تأکید میکند و آن، نگرش کلی به اصل آفرینش و وجود تمام هستی از جمله آفرینش انسان است که همواره خدای متعال بارها با تعابیر لطیف و دقیقی این نکته را برای ما متذکر شده است.
انصاری بیان کرد: در واقع خداوند در این نوع آیات یک حکمتآوری و فلسفهبخشی به آفرینش وجود را به ما منتقل میکند که به نظر میرسد نکته بسیار مهمی است، چرا که خدای متعال این موضوع را در جای جای قرآن اشاره کرده و تذکر داده است.
وی اظهار کرد: بنابراین اینگونه مطالب و آیاتی که خداوند به آنها اشاره دارد به شیوه نگاه ما به هستی و آفرینش کمک میکند و همواره نوع دیدگاه اساسی که انسان میتواند به چرایی وجود، آفرینش و ماهیت هستی داشته باشد و تمام نوع زندگی، نگرش ما و رفتار ما را به آفرینش رقم میزند که شاید بتوان گفت این نکته زیربناییترین نکته در مجموعه آگاهی بخشیهای قرآن به انسان است.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: در واقع این اجزای آسمان و زمین بهگونهای آفریده شده است که در آن کذب و دروغ وجود ندارد و به عبارتی در نظام طبیعی و تکوینی عالم چیزی به نام کذب و کجی دیده نمیشود و همواره خداوند همه چیز را بر قامت راستی آفریده است و این آفرینش خداوند با یک نظام عادلانهای به امر و تدبیر الهی در حال حرکت است. لذا از اینرو است که خدای متعال میفرماید آسمانها و زمین و آنچه را که میان این دو است را نیافریدیم، مگر به حق، چرا که خداوند این آسمانها و زمین و هر آنچه که در این دو است را برای هدفی آفریده است.
انصاری اضافه کرد: بنابراین تمام پدیدههای خلقت را در مسیر تکامل قرار داده است که در پایان انسان به حق متصل میشود و به عالمی پا میگذارد که آن عالم سراسر حق است، انسان براساس حق به تمام حقیقت اعمال خود در آن دنیا مواجه خواهد شد و به حقیقت عالم، شکوفایی و جاودانگیها دست پیدا خواهد کرد.
وی عنوان کرد: لذا در ادامه نیز میفرماید که این وجود و هستی یک زمان تعیین شدهای دارد، بنابراین زمانیکه مشخص میشود این وجود در یک نقطهای پایان مییابد، آن حقانیت استمرار سایر وجود را مطرح میکند. بنابراین خداوند تأکید میکند که ای انسانها گمان نکنید که این آفرینش هنرنمایی و قدرتنمایی خداست، بلکه این عظمتی که در این آفرینش مشاهده میکنید هدف و پایان حقی برای آن وجود دارد که شما انسانها در راستای رسیدن به این حق به ابدیت، جاودانگی و اتصال به اسماء الهی میرسید و به درک حق و حقیقت خواهید رسید و به حق متصل خواهید شد.
انصاری عنوان کرد: پیامی که از این آیه میتوان گرفت این است که انسان باید جایگاه خود را در این عالم متوجه شود و همواره بداند که جایگاه حقی دارد. در حقیقت هر عقیدهای که متصل به حق باشد و هر عملی که مرتبط با خدای متعال باشد، نتیجه آن نیز حق خواهد بود.
وی اظهار کرد: هنگامیکه انسان اندیشههای خود را با باورهای الهی متحد میکند، گفتههای خود را براساس موازین الهی تنظیم و عملکرد خود را با قواعد و چارچوب الهی منطبق میکند، وجود این انسان مظهر حق میشود.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: در ادامه بحث توحید، سپس خداوند به پیامبر فرمود که بگو به من خبر دهيد آنچه را به جاى خدا فرا مىخوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين را آفريده يا مگر آنان را در كار آسمانها مشاركتى است، اگر راست مىگوييد كتابى پيش از اين قرآن يا بازماندهاى از دانش نزد من آوريد.
انصاری تأکید کرد: همواره میدانیم که در باب وجود، توحید خدای متعال در مقام خالقیت حرف اول را میزند و گرچه که ما در توحید به توحید در مقام خالقیت بسنده نمیکنیم و پس از توحید در مقام خالقیت تأکید فراوان قرآن در توحید مقام ربوبیت است، اما در حقیقت چه توحید در خالقیت و چه توحید در ربوبیت برای ما جایگاه خاص خود را دارد، چرا که پایان این دو خداست و لذا نتیجه میگیریم که آفرینش یک خالق دارد، پرورش یک مربی دارد و پرستش نیز یک معبود دارد.
وی اظهارکرد: در اصل نظریه وجود سه احتمال برای ما وجود دارد، احتمال اول این است که این آفرینش و هستی خود پدیدار است و به عبارتی همه پدیدههای خلقت خودشان ایجاد شدهاند، احتمال دوم این است که بگوییم یک تیم و گروهی این خلقت را ایجاد کردهاند و احتمال سوم نیز این است که بگوییم تمام این وجود یک خالق و آفریدگار دارد و اوست که آسمانها و زمین را آفریده است.
این مفسر قرآن گفت: جالب است که این احتمالات را خداوند بارها در قرآن برای ما مطرح میکند و پاسخ آن را نیز میدهد. همواره میدانیم که مقولهای به نام تصادف در آفرینش وجود ندارد که وجودی بخواهد بهصورت تصادفی ایجاد شود که این کار ابداً امکانپذیر نیست و احتمال دوم هم این بود که بگوییم تیمی باشند که بخشهایی از خلقت را ایجاد کرده باشند که این احتمال هم قطعاً وجود ندارد، چرا که در هیچ یک از آیات قرآن چنین چیزی نیامده و سند عقلی و نقلی نیز در این باره که در کنار خداوند افراد دیگری هم نقش داشته باشند، وجود ندارد پس بنابراین نتیجه میگیریم که «اَللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ».
انصاری اظهار کرد: خداوند در ادامه نیز میفرماید: «وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُون»، در اینجا خداوند به مقوله دعا و عبادت اشاره دارد. در حقیقت دعا همان عبادت است و این دو پیوند تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به گونهای که در متون دینی ما دعا به عنوان روح و مغز عبادت خوانده شده و به عبارتی دعا بهانه تثبیت عبادت است.
وی اظهار کرد: به همین دلیل است که در آموزههای دینی و معارف اسلامی ما سهم دعا و دعوت به خواندن دعا مقوله عجیبی است. به گونهای که در روایت آمده است که هیچ چیز در نزد خدا محبوبتر از این نیست که خداوند سبحان خوانده شود. اما باید توجه داشت که این دعا تنها خواستن امور معنوی از خداوند نیست بلکه دعای ما باید برای تمام امورمان باشد و به نوعی با دعا به خداوند خود نزدیک میشویم، حاکمیت خدا را در وجود خود میپذیریم و همواره معتقد هستیم که او رب العالمین و تدبیر امور به دست او است.
انتهای پیام