حجتالاسلام والمسلمین عبدالرحیم سلیمانی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه دینداری مقلدانه در طول تاریخ قرون وسطی تئوریزه شده است گفت: این قرون، تاریخ تسلط کلیسا بر همه جنبههای زندگی بشر بوده است و مردم هم چارهای جز دینداری مقلدانه نداشتند.
وی افزود: در این قرون قرائتهای مختلفی داریم اما مقید به محدودیتهای ویژهای شدهاند و حتی کسانی که جرئت مییافتند علیه حکومت سخنانی را مطرح کنند تا کشته شدن پیش میرفتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید تصریح کرد: جالب اینکه در قرون وسطی و در برهههای متعدد، کلیسا با دگراندیشان برخوردهای شدیدتری نسبت به مشرکان و بیدینان داشته است و گاهی با آنان برای سرکوبی دگراندیشان سازش میکرده است.
سلیمانی عنوان کرد: این نوع دینداری البته منحصر به دوره قرون وسطی و کلیسا هم نیست و ممکن است کسانی باشند که امروز هم دنبال تحمیل دینداری باشند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه قرآن کریم دینداری مقلدانه را به شدت رد کرده است گفت: قرآن کریم فرموده است که «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ(170 بقره)» و یا «وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(اعراف/ 28) یعنی وقتی از آنان درمورد ارتکاب منکر و زشتی بحث میشود میگویند خداوند در دین آباء و اجداد ما زشتی و منکر را خواسته است.
سلیمانی با بیان اینکه قرآن کریم، دینگزینی و دینداری مقلدانه را رد کرده است، اظهار کرد: دینگزینی مقلدانه، اصل دین است ولی دینداری مقلدانه یعنی اینکه فرد وارد دینی شده ولی تداوم دینداری وی، مقلدانه است.
عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه مفید عنوان کرد: داعش امروز با استناد به چنین آیاتی از قرآن، به وحشتناکترین و جنایتبارترین کارها به نام دین دست میزند زیرا وقتی قرار شد دین آباء واجددی را بدون تعقل بپذیرند محصولی بهتر از این نیز نخواهد داشت.
سلیمانی ادامه داد: معیار و ملاک قرآن این است که خداوند به کارهای زشت و ناروا سفارش و دعوت نمیکند و هیچگاه از سوی خدا چنین مسئلهای صادر نمیشود؛ بنابراین اگر انسان با عقل خود حکمی را ناروا و نادرست و ظالمانه دانست که در دین آباء و اجدادش هم رواج دارد قطعا نمیتواند حکم خداوند باشد و اگر روایت، ظنی است باید مورد بررسی قرار گیرد.
این استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: اگر بخواهیم دینداری قرآنی را مطالعه کنیم بیش از 20 آیه در قرآن نشان میدهد که آفت جدی دینداری انسانها تقلیدی بودن آن است که در داستان انبیاء متعدد نیز بیان شده است.
وی با بیان اینکه تغییر دین هم هزینه دارد و هم برای انسان دست کشیدن از علائق سخت است، بیان کرد: گاهی دوستی آباء و اجداد و پیشینه باعث میشود تغییر دین و دست برداشتن از تقلید مشکل شود که به نظر بنده، تعصبات قومی و دوستی مانع مهمتری است.
سلیمانی تصریح کرد: دین انسانها در دنیای واقع، عموما مقلدانه هست؛ بنابراین باید دینگزینی را از دینداری جدا کنیم؛ زیرا دینگزینی عموم افراد به اعتراف عالمان سنتی و غربی و جدید ما از جمله شهید مطهری، مقلدانه است ولی دینداری میتواند غیرمقلدانه باشد.
وی به تعبیری از مرحوم شهید مطهری اشاره و عنوان کرد: ایشان گفته است: ما معمولا وقتی میگوئیم فلان فرد مسلمان است یا نیست نظر به واقعیت مطلب نداریم، از نظر جغرافیایی کسانی را که در یک منطقه زندگی میکنند و به حکم تقلید و وراثت، از پدران و مادران مسلمان هستند، مسلمان میدانیم و کسان دیگری را که در شرایط دیگری زیستهاند و به حکم تقلید از پدران و مادران وابسته به دینی دیگر و یا بی دین هستند، غیرمسلمان میدانیم؛ باید دانست این جهت، ارزش زیادی در جهت مسلمان بودن و همچنین در جهت کافر بودن ندارد.
وی تاکید کرد: بر این اساس ایشان معتقد است که مسلمان بودن مقلدانه ارزش ندارد؛ بنابراین نه باید به مسلمانان اسمی جایزه بدهیم و نه به غیرمسلمین خرده زیادی بگیریم. اگر کسی اسلام را محققانه بپذیرد و از طرف دیگر از روی تسلیم باشد و تعصب در کار نباشد، به تعبیر مطهری، دیندار واقعی است در حالی که دین اکثریت افراد در دنیا، تحقیقی نیست و تابع محیط و خانواده و جامعه است.
وی افزود: البته امام محمد غزالی خیلی قبلتر گفته است که بیشتر مردم از کودکی ایمان آوردهاند و عامل ترغیب، پدران و معلمان بودهاند؛ زیرا به آنان حسن ظن داشتهاند و از طرفی داستانهایی درمورد دیگر مذاهب و عقاید مطرح کردهاند و از جمله تعبیر غزالی، این است که داستانهایی بر ضد رافضیها از سوی پدران و معلمان بیان شده است و همین عامل باعث دینداری کودکان میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: جان هیک نیز معتقد است که من در انگلیس متولد شده و مسیحی هستم و اگر در منطقه دیگری بودم ممکن بود دین متفاوتی میداشتم؛ لذا در دنیا تغییر کیش بسیار اندک است.
وی با بیان اینکه در کشور ما عمدتا تغییر کیش به دلایل روانی و نه معرفتی است، تصریح کرد: واقعیت این است که تحقیق در دین معمولا برای اکثریت انسانها با توجه به مشکلات زندگی و توان علمی و فکری افراد، ممکن نیست به همین دلیل کمتر تغییر کیشها ناشی از آن است که ادیان دیگر از اسلام بهتر است و عمده این افراد نه اسلام را میشناسند و نه دینی که به آن متمایل شده است.
انتهای پیام